خودكارها و تعرفه هاي«جادوئي»!
فرصت انتخابات اين دوره تنها «روزنه مدني» مردم ايران بود براي رهايي و خروج از مصيبت خسارتباري بنام «احمدي نژاد»! حال ببينيم، چگونه اين پنجره قانوني و روزنه مدني، تبديل به يك بازي متقلبانه و فريبكارانه شد تا احمدي نژاد بر مسند قدرت باقي بماند!
1. از ميان دهها شخصيت نامزد شده، سليقه هاي مردم را به چهار نامزد «محدود» كردند كه دونفر كاملا" همسو با وضعيت فعلي بودند و فقط ميرحسين موسوي و مهدي كروبي خواهان تغيير وضع و تحول آن هم «در چارچوب نظام» بودند.
2. تمام گروهها و فعالان و تحليلگران، با هزاران اميد و آرزو براي «تغيير احمدي نژاد»، مردم را به پاي صندوقهاي رأي دعوت كردند!
3. به رغم دوره هاي پيش، 10 ميليون نفر بيشتر از انتخابات قبل پاي صندوقها آمدند تا رأي خود را به «رفتن احمدي نژاد» اعلام كنند.سراسر حوزه هاي رأي گيري، سرشار از كساني بود كه يا براي اولين بار رأي مي دادند و يا عنوان مي كردند هدفشان از رأي دادن، «نه به احمدي نژاد» است.
4. وزارت كشور چندين ميليون برگ تعرفه رأي اضافه منتشر كرد. در آمارها گفتند 42 ميليون واجد شرايط داريم، اما 55 ميليون تعرفه رأي منتشر كردند! اين چند ميليون رأي اضافي، صاف و «تانخورده» و با دستخط مشترك نام احمدي نژاد را بر خود داشتند!
5. با وجود چاپ ميليونها تعرفه رأي اضافه، بسياري از حوزه ها را «به بهانه كمبود تعرفه رأي» از بعد از ظهر جمعه بستند و رأي گيري را به بهانه هاي مختلفي در حوزه هاي «شهرهاي بزرگ» متوقف كردند.حسينيه ارشاد از ساعت هشت و نيم تعطيل شد! اما «ظاهر رأي گيري» تا ساعت 10 تمديد «اعلام» شد!
6. قبل از انتخابات، شايع بود «خودكارهاي جادويي» وارد ايران كرده اند كه در حوزه هاي رأي گيري مي گذارند و ساعتي بعد از نوشتن رأي، دستخط روي تعرفه ها «محو» مي شود و ميتوانند نام ديگري را روي برگه رأي بنويسند! براي همين بسياري از مردم با خودشان «خودكار» هم به حوزه ها بردند تا مانع تقلب با خودكارهاي جادوئي شوند. اما بعد از انتخابات معلوم شد، نه تنها خودكارها بلكه برگه هاي تعرفه رأي هم «جادويي» بوده اند و در «شعبده بازي انتخاباتي 22خرداد» تمام آراء (حتي باطله ها) به سود محموداحمدي نژاد خوانده شدند!
7. هنوز رأي گيري تمام نشده، خبرگزاري فارس خبر پيروزي قاطع احمدي نژاد را منتشر كرد و جمعه شب، صفحات روزنامه شنبه كيهان با تيتر رأي 25 ميليوني به احمدي نژاد! «آماده انتشار» و صفحه بندي شد!
8. ساعتي از ساعت يك بامداد شنبه 23 خرداد نگذشته بود كه وزارت كشور «شمارش آراء با سرعت نور!» را شروع و احمدي نژاد را با 68 درصد «پيشتاز» معرفي كرد!
9. تا ظهر شنبه با سرعتي ناشيانه و با «رأي سازي» ناشيانه تري، وزارت كشور محمود احمدي نژاد را پيروز اعلام كرد و مقام معظم رهبري، بدون توجه به «سلسله مراتب قانوني» و با عجله اي «سئوال برانگيز»، اين پيروزي مشكوك را به احمدي نژاد تبريك گفتند!
10. از شنبه شب با هجوم به منازل و فريب و خُدعه و آدم ربايي، بسياري از ياران و حاميان و اعضاي ستادهاي ميرحسين موسوي و مهدي كروبي دستگير و ربوده شدند و مأموران، بيش از دويست نفر از نيروهاي فعال سياسي و تحليلگران مؤثر را بازداشت كردند و اگر هم موفق به بازداشت كساني نشدند، اين كار را در روزهاي بعد انجام دادند تا شمار بازداشتي ها از پانصدتن هم بالا رفت.
11. روزنامه «كلمه سبز» و سايتهاي اينترنتي متعلق به ميرحسين موسوي را از روز شنبه توقيف و تعطيل و محدود كردند و ستادش را هم بعد از پرتاب گاز اشك آور، پلمپ نمودند. ساير يارانش را هم زنداني و خودش را در نوعي حصر خانگي قرار دادند.
12. يكشنبه شب با هجوم وحشيانه به خوابگاه دانشجويان دختر و پسر دانشگاههاي تهران و تبريز و شيراز، دانشجويان را بيرحمانه كتك زدند و عده زيادي را بازداشت كردند و ربودند و چند نفر از آنها را كشتند. با اين كار اعتراضات بعدي مردم را پيشاپيش «صنفي و دانشجويي» جلوه دادند تا بتوانند با جداسازي اين اعتراضات از بدنه مردم، آن را به طور «صنفي» سركوب نمايند!
13. اما دامنه اعتراضات به بدنه جامعه كشيده شد. روز دوشنبه 25 خرداد «راهپيمايي ميليوني سكوت» مردم تهران، كودتاچيان را دچار احساس حقارت كرد و احمدي نژاد بلافاصله مردم معترض را به «مشتي خس و خاشاك» تشبيه كرد. بعد از متفرق شدن جمعيت ميليوني مردم، لباس شخصي ها با گلوله به جان افراد باقيمانده افتادند و عده اي از هموطنان بي دفاع را به خاك و خون كشيدند.
14. راه اعتراض و ملاقات شخصيتهاي نظام با رهبري «مسدود» باقي ماند و ايشان بعد از يك هفته «سكوت تأييدآميز»، خطبه هاي نمازجمعه تهران 29 خرداد را ايراد كرد تا «فصل الخطاب» را بگويد! اما بعد از اين خطبه ها و تنّزل جايگاه فراجناحي رهبري به جانبداري ايشان از جناح كودتاچي و شخص احمدي نژاد، «عدالت و بيطرفي» رهبري نظام زير سئوال رفت و اعتراضات از روز بعد ادامه يافت.
15. با تأييد مستقيم رهبري، از روز شنبه 30 خرداد «مشت آهنين نظام» بيرون آمد و موجب جنايات تازه اي شد كه مرگ مظلومانه دختر 26 ساله اي بنام «ندا آقاسلطان» ابعاد وحشي گري نظام را در جهان فاش ساخت.
16. روز دوشنبه رهبري با تمديد 5 روزه مهلت بررسي شوراي نگهبان، موافقت كرد اما ضمنا" گفت «نتيجه» تغييري نمي كند و او ذرّه اي عقب نخواهد رفت!
17. روز جمعه احمد خاتمي امام جمعه منتخب رهبري گفت: حرف آيت الله خامنه اي حرف امام زمان و حرف پيامبر و حرف خود خداست! و مخالفت با مواضع آقاي خامنه اي را، مخالفت با خود خدا دانست!
18. شوراي نگهبان شامگاه دوشنبه 8 تير ماه نتيجه اوليه اين انتخابات سرشار از تخلف و تقلب را تأييد كرد و احمدي نژاد را رسما" رئيس جمهور منتخب معرفي كرد.
19. اعتراضات مردم با بيانيه تازه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و حزب مشاركت و اعتراض چهره هاي مذهبي و مردمي مثل آيت الله طاهري به «دولت غير مشروع و غيرقانوني احمدي نژاد» ادامه دارد و همچنان بانگ الله اكبرهاي شبانه با شعار «مرگ بر ديكتاتور» آميخته شده و اعتراضات مردمي مانند آتشي زير خاكستر، در انتظار فرصتي تازه براي بيان مخالفت خود با اين مردم فريبي بزرگ است.
***
به عبارت ساده تر؛ نظام يك «منو» مقابل مردم گذاشت كه فقط 4 نوع غذا در آن بود. به ذائقه مردم كُرد وسنّي و ذائقه قومي و مذهبي و سليقه نيروهاي سياسي ديگر توجّهي نكرد و گفت فقط همين 4 نوع غذا را در اين انتخابات داريم! مردم براي اينكه «غذاي سمّي احمدي نژاد» را دوباره به خوردشان ندهند، به صندوقهاي رأي هجوم آوردند. تمام شواهد تخفات از هفته قبل از رأي گيري «مشهود» بود. اما مردم بدرستي مي گفتند اگر نياييم و همين انتخابات را هم تحريم كنيم، دوباره اقليّت به جاي اكثريت تصميم مي گيرد و احمدي نژاد را انتخاب مي كنند. خيلي ها آمدند تا احمدي نژاد برود! به همين سادگي. اما پاسخ تلخي كه شنيدند اين بود:«حالا كه اينطور است، اصلا" آن سه غذاي ديگر را هم نداريم و همگي «مجبوريد» همين غذاي سمّي را بخوريد!»
روز بعد هم با عجله «بادا بادا مبارك بادا» نواختند و «ايران» را با زور و اجبار به عقد يك «داماد حقير» درآوردند تا چهارسال ديگر، منابع سرشار اين كشور را به يغما ببرد و باعث نابودي و تاراج و فناي ايران شود. فاجعه بارتر اينكه، روز شنبه 23 خرداد يك صورتحساب 24 ميليوني جلوي مردم مسموم شده و تلخكام گذاشتند كه ديگر كُفر همه را درآورد. رأي همه مردم،يعني تمام آن 42 ميليون رأي را هم به نام «رأي به نظام» مصادره و محاسبه نمودند!
نظام در اين «قــُمار تلخ»، شخصيتهاي سرشناسي از مراجع، سران سياسي پرسابقه مثل هاشمي، موسوي، كروبي، آيات عظام، و ميليونها تن از مردم معتقد و بخش بزرگي از بدنه مؤثر جامعه را از دست داد تا «احمدي نژاد» باقي بماند!
كيست كه نداند اين قُماربزرگ بر سر «تمديد» فرد دروغگويي مثل احمدي نژاد، واقعا" ارزشش را نداشت؟ اما بزرگتر از همه اينها جمهوريت و اسلاميت نظام بود كه پاي اين كودتاچيان «قرباني» شدند. نظام بعد از كودتا، ديگر نه «جمهوري» است و نه «اسلامي» است. نه «قانوني» است و نه «مشروع» است. اين نظام، هيچ نسبتي با حركت انقلاب سالامي 1357 ندارد و ديگر يك «حكومت خليفه گري» است كه توسط يك فرقه مذهبي تندرو اداره خواهد شد. و به گفته تعدادي از عالمان ديني و مراجع تقليد، «همكاري» با دولت برآمده از اين كودتاي مفتضح، «نامشروع» است و كار و خدمت در اين دولت نيز «حرام» است.