۱۳۹۶ خرداد ۸, دوشنبه

چرا بر "حلال‌بودن رأی رئیسی" اصرار می‌کنند؟

 🔷 هدف نهایی این "حلال،حرام" چیست؟! 🔷
اصرار بیش از حد اصولگراها بر حلال بودن رأی ابراهیم رئیسی، آدم را فکری می‌کند که نکند خدای نکرده خبرهایی باشد! پناه بر خدا! راستش این همه اصرارشان، یادآور حکایتی است که از گفتنش شرم دارم.
سربسته می‌گویم‌ اصرار زیادی خانواده عروس بر پاکدامنی او و «حلال‌زادگی طفل»، چندان طبیعی نیست! ای بسا اگر مثل آن ماجرا، کارشان به دادگستری و پزشکی قانونی و آزمایش خون پدر و طفل بکشد، خدای نکرده چیزهایی فاش بشود که به مصلحت‌شان نباشد!
🔹 بزرگواران! شما خیلی با آبرویید، دنبال آدرس «پزشکی قانونی» هم می‌گردید؟ آخر اصرارتان بر «حلال خواندن رأی رئیسی» دیگر چه صیغه‌ای است؟ حرفی نیست. بازشماری آراء به طریق قانونی که دردی ندارد؛ مثل یک «آزمایش خون» است! اهلش هستید؟

اگر آقای موحدی‌کرمانی، تن به «هیأت حقیقت‌یاب مستقل» می‌دهد، اگر احمد خاتمی و ابراهیم رئیسی، تن به تشکیل هیأتی از «آدمهای مستقل» برای بازشماری آراء می‌دهد، چه باک از اینکه رأی ملت دوباره و ده‌باره هم شمارش بشود؟
اتفاقاً بد نیست رسانه‌ها را هم برای ضبط و پخش مستقیم این «آزمایش ژنتیکی» خبر کنند، تا معلوم شود حلال چیست؟ و حرام کدام است؟
اگر با ما باشد، پیشنهاد می‌کنیم یک قدم آن‌ طرف‌تر برویم و آراء انتخابات ۸۸ را هم بازشماری کنیم تا "سیه روی شود هر که در او غش باشد!"

🔹 آخر برادران وقیح! خجالت هم چیز خوبی است! تا کی تقلب؟ تا کی میز و مقام و منصب مفت؟ تا کی با «رانت» شورای نگهبان، خود را منتخب و پیروز انتخابات جا زدن؟ تا کی با ابطال و معدوم کردن صندوق و گذاشتن دسته دسته «رأی‌های تانخورده» در صندوق، انتخاب ملت را سرقت کردن؟ بس‌تان نیست؟
چرا نمی‌خواهید حقیقت را بپذیرید که شما، بالاتر از «ده میلیون» رأی واقعی در بین این مردم ندارید! که تازه اگر «رأی مصادره‌ای پادگان‌ها و زندان‌ها و نهادها و بسیجیان و…» را از آن کم کنیم به زور به ۷ میلیون «رأی واقعی» برسد!

🔹 بروید فکری به حال ترمیم عیوب ساختاری خودتان بکنید که عمری است با «تملق‌گویی رهبر و دخالت جنتی و فشار آن قوه قضائیه فاسد»، گوشه‌ی اندرونی نشسته‌اید و همچون "خواجگان دربار" بر کنیزکان، سالاری کرده‌اید و خودتان هم باورتان شده صدای‌تان مردانه است، پس خبری هست!
حالا انتخاباتی بود و دولت روحانی هم اشتباهی کرد که با شما مدارا کرد و آقای رئیسی را ۱۶ میلیونی اعلام کرد! دیگر پی «حلال» بودنش را نگیرید که ممکن است معلوم شود «ژن اصول‌گرایی» از اصل برای تشکیل نطفه ناکافی بوده و…!

🔹 حقیقت را بپذیرید! انتخاباتی بود و در آن باختید. بروید ساختار و تشکیلات خود را بازبینی کنید. این «درخت عرعر» قرار نیست میوه‌ی انار بدهد. اگر دنبال تجدید ساختار مستهلک خود نروید، در هر انتخابات، با پیشرفت تکنولوژی و آگاهی بیشتر مردم، رأی فعلی شما کم و کمتر هم خواهد شد.
انشاء‌الله با تمرین دموکراسی، اصولگراها دست از "خواجه‌گی دربار"، بردارند و نان مفت خوردن را ترک کنند و مثل یک "مرد میدان" وارد کارزار انتخابات بشوند و نان بازوی خودش را بخورند.

🔹 "داداار و دوودور" راه انداخته‌اید که «رأی ما حلال است، حلال است»! خب، که چه؟! رأی شما حلال، مال روحانی حرام؟ اگر قضیه را کش بدهید به سود خودتان نیست! تکلیف حلال بودنش با یک توک ‌پا رفتن به پزشک قانونی حل می‌شود! چهل سال "وحده وحده، انجز وعده" می‌خوانید و می‌گویید وحدت جهان اسلام! آن وقت رأی مردم خودمان را حلال و حرام می‌کنید که به چه هدفی برسید؟ 
آن یکی هم وسط دعوا، نشسته و هی نرخ «آراء حلال» را بالا می‌برد که ۱۶ میلیون نه و ۱۹ میلیون! رأی روحانی ۲۴ نیست، ۲۱ میلیون! آخر مگر "تالار بورس" است پدرجان که هی اعداد را جابجا می‌کنی؟!
شما اگر دنبال این هستید که "رأی دزدی" را «حلال» بکنید، خب کرده‌اید! اما دیگر این «رأی دزدی حلال!» را بالا نبرید که می‌رویم "پزشکی قانونی" تا معلوم شود مشکل از کیست؟!

🔹 "آخرِ داستان" را همان اول بگویید و پای شرعیات و حلال و حرام را وسط نکشید!
شما با رأی حلال، می‌خواهید یک "دولت سایه یا موازی" درست کنید، و این یعنی اینکه "نتیجه انتخابات" را قبول ندارید! دیگر این بازی‌ها چیست؟
می‌خواهید بروید گوشه‌ی اندرونی دربار و برای خودتان "دولت‌بازی" بکنید. مثل "جمنا" که حزب‌بازی بود و نتیجه‌اش هم شد دو نامزد!
فقط یادتان باشد! خودتان به کسی که نتیجه انتخابات را قبول ندارد، "فتنه‌گر" می‌گویید! و حالا هم بدنبال یک فتنه‌ی حقیقی هستید که با حلال‌حلال کردن، کلیدش را زده‌اید! اما این راهش نیست.
اگر از ما می‌شنوید، بنشینید و دوغتان را بنوشید تا تلخی شکست را بشوید و ببرد! و دنبال قضیه را نگیرید که به سود خودتان نیست.
انتخابات تمام شد!
بابک‌داد
دوشنبه هشتم خرداد ۹۶
🔸 تلگرام:
http://t.me/BabakDad
🔸 تماس با نویسنده:
BabakDad2@gmail.com

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

تحریم‌فعال؛ «نه به رئیسی» است!

🔷 اگر تحریم کنید؛ رئیسی می‌آید!🔷
تحریم‌فعال؛ گاه «قهر با صندوق»؛
و گاه با «دادن رأی سلبی»!
➖ بابک‌داد ➖
شش سال پیش پارادایم "تحریم فعال" را در نوشته‌ها و مصاحبه‌های تلویزیونی مطرح کردم که مورد اقبال قرار گرفت. تحریم فعال چیست؟ پاسخ ساده این است:
«تحریم» یعنی رویکرد منفی ما به سازوکار انتخابات استصوابی در جمهوری اسلامی
و «تحریم فعال» یعنی عملگرایی و هوشمندی در مخالفت!
یعنی بر اساس مقتضیات زمانه، خواه با "روش سلبی" کناره می‌گیریم. و خواه با "روش ایجابی"، فعالانه در عرصه حاضر می‌شویم. امروز نوبت حضور ممانعتی ماست!
تشویق شهروندان به جلوگیری از انتخاب ابراهیم رئیسی، مخالفت عملگرایانه با "نقشه‌های هیأت حاکمه نظام اسلامی" است. برهم زدن نقشه‌های آنها، با تشویق مردم به دادن "رأی به رقیب رئیسی"، تحریم فعال امروزه است!

🔷 اپوزیسیون منفعل نماند! 🔷
آنچه باعث شده تا مردم کمتر گوش به اپوزیسیون بدهند، "انفعال و بی‌برنامگی" آنهاست.
مادامی که در کشور انقلابی نکرده‌اید، و تا وضع همین است، مردم ناگزیرند در هر دوره با "رأی سلبی" خود نگذارند امثال احمدی‌نژاد یا رئیسی دوباره بازگردند! ما حق نداریم آنها را به این دلیل سرزنش کنیم!
متأسفم بگویم با بحث‌های فراوانی که با دوستان در جناح‌های مختلف اپوزیسیون داشته‌ام، به این نتیجه رسیده‌ام که آن بخش از اپوزیسیونی که در «بوق تحریم انتخابات» می‌دمند، غالباً یک "راهکار ایجابی" ندارند.
هرگز نتوانسته‌ام از آنها "راه‌حل عملی" به جز تحریم منفعلانه انتخابات بشنوم! و تحریم، "کار" نیست! "کاری نکردن و انفعال" است! کدام تغییری را سراغ دارید که از روی "کاری نکردن!" رخ داده باشد، که با تحریم انتخابات در ایران هم رخ بدهد؟
البته جای خوشبختی است که بخش خردمند اپوزیسیون، (مانند جبهه ملی؛ در خبر امروز) به رویکردهای​ عملگرایانه می‌پیوندند و از جمله در اطلاعیه آقایان امیرانتظام و… اعلام شده در انتخابات مشارکت می‌کنند.

🔷 افق نگاه اپوزیسیون سنتی! 🔷
بد نیست ببینیم بخش سنتی اپوزیسیون به چه چیزهایی دل خوش کرده‌اند؟ اگر اینها را مرور کنیم، می‌فهمیم چرا بعد از ۳۸ سال، اپوزیسیون جمهوری اسلامی نتوانسته هیچ راهکار عملی برای اقدام و سرنگونی استبداد در ایران ارائه کند!
عمده‌ی​ دلایل و راه‌های اپوزیسیون برای انفعال یا تحریم انتخابات اینهاست:

🔹 اول: دلخوشی به "افزایش نارضایتی و انقلاب"!
می‌گویند اگر مردم در فشار اقتصادی و فقر باشند، خودشان قیام می‌کنند!
برخی هم معتقدند این فشارها از طریق تحریم‌های اقتصادی خارجی بر مردم ایران مؤثرتر است. آنها "پاسخی" ندارند برای مردمی که قربانیان تحریم‌های دارویی و غذایی و… هستند!
می‌گویند مردم باید زیر فشارها، آنقدر خشمگین شوند که به خیابان‌ها بریزند و کار نظام را یکسره کنند! پاسخی هم ندارند که چنان «انقلابی»، که فقرا با شورش کور به تخریب همه‌چیز بپردازند، «ایران را به کدام سمت» خواهد برد؟ آیا انقلابیون، ایران را دودستی به فلان مجری تلویزیونی و یا فلان شخص تحویل می‌دهند؟
فردای انقلاب محرومان، آیا دموکراسی و عقلانیت بر کُرسی حاکمیت می‌نشیند؟ یا انقلابیونی از جنس ۵۷ که با شعار حمایت از مستضعفین، هزاران نفر را حذف کردند و حالا خودشان به کارتل‌های عظیم اقتصادی و مافیاهای ثروت و قدرت تبدیل شده‌اند؟

🔹 دوم: دلخوشی به "گرفتن مشروعیت از نظام"!
می‌گویند با رأی ندادن، مشروعیت را از حکومت می‌گیریم! چگونه؟
آنان نمی‌گویند که آیا تاکنون، حکومتی را سراغ دارند که با تحریم انتخابات، خودش اعتراف کند که: "خب! ما دیگر مشروعیت نداریم! پس می‌رویم!"
آیا استبدادی را سراغ دارید که تسلیم تحریم انتخاباتی شده و از قدرت کناره‌گیری​ کرده باشد؟ آیا دیکتاتورها به تحریم مردم توجهی می‌کنند؟
با تحریم انتخابات، کدام نامزدها به قدرت می‌رسند؟ و آیا تحریم، کمک غیرمستقیم به پیروزی نامزد جناح حاکم نیست؟

🔹 سوم: دلخوشی به "سر‌و‌ته یک کرباس‌اند"!
این قضیه «منطق و برهان» نخ‌نمای تحریم‌کنندگان است!
می‌گویند: آخوند، آخوند است و روحانی و رئیسی هم فرقی ندارند؛ چون سر و ته یک کرباس‌اند!
صادقانه پاسخ نمی‌دهند که آیا پیروزی و قدرت‌گرفتن ابراهیم رئیسی را با دولت حسن روحانی حقیقتاً یکسان می‌دانند؟ آیا جهت‌گیری هر دو اینها، نوع آدمهای اطرافشان، و نگاهی که به مردم دارند، یکی است؟
آیا واقعاً بین دولتی که اسحاق جهانگيری معاون اول آن باشد، با دولتی که سعید مرتضوی یا رحیمی معاون اول باشند، هیچ فرقی نیست؟
این ضرب‌المثل "سر و ته یک کرباس" در دنیای متنوع امروز، دیگر حتی در مورد دو برادر خونی هم مصداق ندارد. فقط یک عبارت پوچ است برای رفع تکلیف! کدام کرباس؟…

♦️ رأی‌مطالبه‌محور و رأی ممانعتی! ♦️
راهکار رأی ممانعتی، از برکشیدن قاضی بی‌سوادی مثل ابراهیم رئیسی ممانعت و جلوگیری می‌کند!
و رأی مطالبه‌محور به روحانی، همواره راه را بر نقد او باز می‌گذارد.
انتخاب هم با مردم است.
بابک‌داد
تلگرام:
http://t.me/BabakDad
http://t.me/babakdad

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۲, جمعه

چرا "رئیسی نه"؟

♦️سه‌گانه‌ی «چرا نه؟»♦️
➖ بابک‌داد ➖
🔷 چـرا «رئیسی» نه! 🔷
توضیح: در این تریلوژی (سه‌گانه) در سه یادداشت جداگانه، به سه "چرا نه؟ مهم" خواهم پرداخت. هر یادداشت ۳ نکته دارد:
بدون اینکه کینه‌ی شخصی از او داشته باشم، معتقدم رئیسی نباید رئیس‌جمهور شود. چرایش را می‌گویم، تصمیم به آمدن یا نیامدنش با شما، که هم رأی‌‌تان و هم تحریم‌تان؛ هر دو مهم و اثربخش است:
🔲اول: رئیسی «حاکم» است نه «مدیر»!
ابراهیم رئیسی از ۲۰ سالگی که دادستان همزمان کرج و همدان (با فاصله ۳۰۰ کیلومتر) شد، تا بعد که معاون و دادستان تهران شد و حکم اعدام هزاران زندانی را صادر کرد و بعدتر که تا بازرسی‌کل‌کشور و معاون اولی قوه قضائیه ارتقاء یافت، همواره در این چهار دهه یک «حاکم» بوده و نه «مدیر»!
🔹 بین کسی که «حکم» صادر می‌کند، با کسی که باید با نگاهی همه‌جانبه، بدنه یک دولت چند میلیونی را «مدیریت» کند، فرق فراوانی هست.
ریاست جمهوری یک «مدیریت تعاملی» با همراهی بیش از ۱۰ هزار مدیر اجرایی در سراسر کشور است! رئیس‌جمهور باید در هیأت وزیران، چندین شورای عالی و جلسات متعدد، حضور یابد و بتواند با مدیران و کارشناسان «تعامل» کند و تصمیم بگیرد!
🔹 ابراهیم رئیسی، نزدیک دو‌سوم از عمرش را در جایگاه «حکم کردن» بوده، و نه «مدیریت کردن»! این خصلت، برای اینکه یک شاه و حاکم مستبد بشود، مناسب‌تر است تا اینکه بخواهد بر «جمهور- مردم» و صدها دستگاه اجرایی «مدیریت» کند. سالها «حکم صادر کردن» از رئیسی یک حاکم ساخته و این برای رئیس‌جمهور، نه قوّت، که یک ضعف و نقص بزرگ است.

🔲 دوم: رئیسی «صادق» نیست!
رئیسی می‌گوید آمده تا با یقه‌سفیدها که مالیات نمی‌دهند و با فساد برخورد کند! او ۱۰سال "رئیس بازرسی‌کل‌کشور" بوده! همان جایی که "بیشترین امکان و ابزار قانونی" برای برخورد با فساد دولتی جمع شده، اما او هیچ برخورد چشمگیری با فساد نکرده و کارنامه درخشانی ندارد! او چطور در جایگاه ریاست‌جمهوری که هیچ قدرت قضائی ندارد، می‌خواهد کاری را بکند که ۱۰ سال در سازمان بازرسی نکرده؟ این عین «بی‌صداقتی» اوست.

🔹 رئیسی در شعار مبارزه با فساد دروغگو یا ناتوان است! وی سالها "معاون‌اول قوه قضائیه" بوده، و سالها خبر داشته که رئیس قوه «چ"سود بانکی ۶۳ حساب قوه" را به حساب شخصی‌اش واریز می‌کند و «سکوت کرده»! سکوت او یا از سر همراهی مجرمانه بوده، یا بابت ترس از دست دادن موقعیتش! در هر دو حال، بازنده است!
🔹 او صداقت ندارد؛ زیرا سال پیش در نامه‌ای از رهبر خواست «مجموعه آستان قدس رضوی را از مالیات معاف کند». آیا او در شعارش یعنی «برخورد با یقه‌سفیدها» صداقت دارد؟

🔲 سوم: رئیسی «کم‌هوش» است!
باور کنید قصدم توهین نیست. در این چهاردهه، او این شانس را داشته که کمتر در انظار عمومی باشد و این کم‌هوشی هولناکش دیده نشده بود!
به گفتگوی ویژه خبری و حرفهایش در تبلیغات انتخاباتی نگاه کنید! او فردی فوق‌العاده کم‌هوش و ساده‌لوح است که مطمئن نیستم با «خیرخواهی» به عرصه آزمون ملی انتخابات فرستاده شده باشد!
یک سیاستمدار گریزی ندارد از این که «هوشمند» باشد. او حتی در دروغگویی و شعار دادنش هم کم‌هوش است!
مثلاً صاف رفت سراغ «یقه‌سفیدها»، در حالی که هنوز امضای درخواستش برای معافیت مالیاتی خشک نشده و خودش یک "یقه‌سفید نجومی" است!
🔹 در تبلیغات انتخاباتی، هوشمندانه این بود کسی مثل او با زیرکی از کنار عیوبی که دارد، بگذرد. رئیسی کم‌هوش است، چون اتفاقاً بر همین چیزها تأکید زیادی کرد و ندانست که کارنامه‌اش منفی و پیش روی مردم است!
مواردی مثل:
🔹 مبارزه با فساد اداری و یقه‌سفیدها (او حتی اینقدر باهوش نیست که در همین کارزار انتخاباتی، مثلاً نامه‌ای بدهد و آستان قدس رضوی را در دادن مالیات پیشقدم کند!)
🔹 مبارزه با فقر و بیکاری (با ندادن مالیات، او عملاً به توسعه فقر و بیکاری در جامعه کمک می‌کند!)…
و وعده‌های ناممکن او درباره ایجاد ۶ میلیون شغل که نشان می‌دهند عیوب کسی که همواره «حاکم» بوده و علم مدیریت را نمی‌داند، در کجاهاست؟
🔹 سیاستمدار خوب در «لاف زدن» هم که جزئی از کار اوست، تا حد ممکن صادق است! آنجایی بلوف می‌زند که بر اعتبار کشورش اضافه کند. بر غرور ملی مردمش بیافزاید. و خلاصه به جای اینکه ابزار دروغ را در «خدمت پوشاندن فساد خود و نزدیکانش» به کار بگیرد، از بلوف در وقت لازم و برای اهداف مثبت اجتماعی بهره می‌گیرد.
ابراهیم رئیسی در مناظره‌های تلویزیونی با کمال کم‌‌هوشی، به قصد تخریب دولت روحانی، آمارهایی داد که "حکومت ۳۸ ساله" را زیر سئوال برد! قصدش این نبود، اما او بود که از «رسانه ملی» اعلام کرد: «جمهوری‌اسلامی ایران ۱۶ میلیون حاشیه‌نشین و فقیرمطلق دارد!» جمله‌ای که آبروی جمهوری‌اسلامی را زیر سئوال​ برد!!
خلاصه کنم: رئیسی مدیر نیست، دروغگو و کم‌هوش است. احتمالاً همین ۳ دلیل برای "نه گفتن به یک نامزد" کافی باشند!
بابک‌داد
تلگرام:
http://t.me/BabakDad
http://t.me/babakdad

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

بست‌نشینی احمدی‌نژاد، تقلید قالیباف و سواد «دکتر» رئیسی! (سه یادداشت انتخاباتی)

 
♦️بست‌نشینی احمدی‌نژاد در مشهد!♦️
➖ چرا احمدی‌نژاد به قلمرو رئیسی رفت؟ ➖
فشارها بعد از پا گذاشتن او روی «نهی رهبری» شدت گرفت و در اولین روزهای بعد از ردصلاحیتش، در فضای مجازی زمزمه‌هایی از احتمال بازداشت خانگی محمود احمدی‌نژاد شنیده شد.
🔹 با اوج‌گیری این شایعات، احمدی‌نژاد با انتخابی زیرکانه به مشهد رفت و به قول سایت نزدیک به او «حرم امن» رضوی را به عنوان اولین مقصد خود برگزید. آیا او برای گریز از بازداشت یا حصر، در حرم امام هشتم بست نشسته است؟
🔹 «بست‌نشینی» در اماکن مقدس، سابقه تاریخی حدوداً سیصد ساله دارد. «بَست» به پناهگاه مقدسی گفته می‌شود که فرد مجرم، محکوم و یا «معترض» در آن پناه می‌برد و اصطلاحاً «بست‌نشینی» می‌کند تا به حرمت آن مکان، از مجازات و تعرض حاکمان مصون بماند.
🔹 در مقابل؛ «بست‌شکنی» زمانی رخ می‌دهد که حاکمان، حرمتی برای بست قائل نشوند و محکوم را در محل بست دستگیر کنند.
بست‌نشینی از دوره‌ی صفویه در ایران گسترش یافت و در دوره قاجاریه به اوج خود رسید. اما رضا‌شاه آن را ممنوع کرد.
🔹 در تاریخ جمهوری اسلامی، شاید احمدی‌نژاد نخستین مقام عالیرتبه سابق باشد که چند روزی است «عملاً» در حرم امام هشتم پناه گرفته و به نوعی بست نشسته است.
سایت دولت‌بهار نزدیک به وی، از برخورد خادمان و مأموران حرم انتقاد کرده و کلیپ مداحی مشهور «آمده‌ام، آمدم ای شاه پناهم بده!» را با ترکیب تصاویر گریان احمدی‌نژاد میکس و پخش کرده است.
با تصاویر و کلیپ و ویدئوهایی که در فرهنگ عمومی «پناه گرفتن» و شکایت بردن نزد امام‌رضا تعبیر می‌شود، سایت نزدیک به احمدی‌نژاد به این گمانه دامن زده که رئیس دولت‌های نهم و دهم، به حرم رضوی پناه برده و مورد بدرفتاری خادمان حرم هم قرار گرفته است.
🔹 از طرفی متولی آستان قدس رضوی، در سفرهای انتخاباتی است. در غیاب او، مأمورانش در حرم امام هشتم با در دست داشتن بی‌سیم و ایجاد حلقه‌ای به دور احمدی‌نژاد، «مانع» از تماس زائران با او شده‌اند.
احمدی‌نژاد به «قلمرو» ابراهیم رئیسی رفته و در عکس‌ها و ویدئوهای متعددی، از برخورد خادمان حرم انتقاد کرده است. اینک سئوال این است که هدف او از پناه گرفتن در حرم امام هشتم چیست؟ آیا او «صدای پای برخورد» احتمالی حکومت با خود را تشخیص داده؟ و یا با ورود به محدوده‌ی حکومت ابراهیم رئیسی، قصد دارد برای «نامزد تازه رهبری» که جای او را گرفته، مزاحمت ایجاد کند؟
🔹 به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد با حضور مداوم در این مکان عمومی و مقدس، عملاً از مزایای بست‌نشینی بهره‌برداری​ می‌کند. او می‌خواهد «هزینه برخورد» حکومت با خود را بالا ببرد.
احمدی‌نژاد با تکیه بر محبوبیت مردمی، که با تغییر عکس پروفایل سایت خود به «هوادارانش» آن را به رخ کشیده، درصدد است در جایی باشد که مردم همیشه برای زیارت حضور و تردد دارند. تا اگر قرار شد دستگیرش کنند، با هزینه بالا و واکنش احتمالی مردم، آن را به یک اتفاق پر سروصدا و «جنجالی» تبدیل کند.
او تشنه‌ی توجه است و حالا علاوه بر پناه گرفتن، عطش دیده شدنش را هم سیراب می‌کند. و شاید علاوه بر اینها، به دنبال هدف سومی هم باشد. به زیر سئوال بردن تولیت آستان قدس رضوی و پایین کشیدن نامزد محبوب رهبری! و یا اگر بتواند «گرفتن سهمی» از او»!
بابک‌داد
۶ اردیبهشت ۹۶
نشانی تلگرام:
http://t.me/BabakDad


🔷 یادداشت دوم 🔷
🔷 بی‌سوادی هولناک "دکتر" رئیسی! 🔷
 نگاهی به اولین برنامه انتخاباتی‌اش!
خیال‌تان راحت! اگر انتخابات سالم برگزار شود و کسی در رأی مردم دستی نبرد، «ابراهیم رئیسی» که من در برنامه گفتگوی ویژه خبری دیشب دیدم، به زور بتواند «نفر چهارم» بشود!
🔹 میزان تسلط و دانش او درباره مسائل عادی کشور، آنقدر ضعیف است که باید از عبارت «فقر شدید سواد» استفاده کنم! او سخنانش را با رانت امام رضا و "السلام علیٰ علی‌ابن‌موسی‌الرضا" شروع کرد. بعد حملاتش به مشکلات و فسادها، حتی از «مقالات هفته‌نامه‌های زرد» هم سطحی‌تر بودند.
او با آنکه شعارش را "کرامت" و خود را فقرچشیده معرفی کرد، از ابزار "تطمیع یارانه‌ای!" برای فریب همان فقرا و لگدمال کردن کرامت همانها استفاده تبلیغاتی کرد!
🔹 من خیالم از شکست او در انتخابات ریاست جمهوری راحت است، اما نگران مرحله‌ی بعدی هستم!
نگرانم چنین فرد بی‌مایه و سطحی‌نگری که یک بچه دیکتاتور را "ناشیانه" در زیر عبای خود پنهان کرده، جانشین آیت‌الله خامنه‌ای شود!
🔹 بسته به سطح دانش سیاسی‌مان، از دو دقیقه تا ده دقیقه شنیدن حرفهایش کافی است تا بفهمیم میانگین شخصیتی او پوشالی و با معذرت افتضاح است!
حتی برای مسئولیت فعلی‌اش در بنگاه عظیم مالی آستان قدس رضوی هم، ابراهیم رئیسی فردی است نامناسب. و اگر عقل داشته باشد، بلیط یکسره مشهد را می‌گیرد و تا قلمرواش نصیب دیگری نشده، همان قلمرو پربرکت و حاصلخیز! را حفظ می‌کند که به خدا از سرش زیاد است!
🔹 خدایا! گنجایش شوخی رهبری این را دیگر نداریم! صبرمان را با ولایت ایشان (که نسخه معمّم احمدی‌نژاد است)، تست نکن. و بگذار این روابط حسنه بندگی‌مان با تو خدشه‌دار نشود!
بابک‌داد
هفتم اردیبهشت ۹۶
🔷 یادداشت سوم 🔷
♦️ قالیباف؛ «نظام» را ترساند! ♦️
او یک احمدی‌نژاد دیگر خواهد شد!
محمدباقر قالیباف کپی‌برداری ناشیانه‌ای از مدل حملات احمدی‌نژاد و مظلومیت میرحسین موسوی را در هم میکس کرده و چیز عجیب‌الخلقه و مضحکی از رفتار مناظره‌ای بروز داد! چیزی که ممکن است چند روز کوتاه موج احساسات اطرافیان و «گروه ضربتش» را خوشحال کند. اما در نقاط بالاتر حکومت، درست برعکس این رخ خواهد داد.
🔹 او برای بیت رهبری، خاطره‌ی طلوع و برکشیدن احمدی‌نژاد را زنده کرد! برای آنها با طعم تلخی که همین حالا از «زخم احمدی‌نژاد» در کام دارند، دیدن دوباره‌ی یک کاریکاتور ضعیف از او نه تنها اصلاً خوشایند نیست، بلکه بیشتر باعث هراس آنها از تبدیل شدن این مار به چنان افعی زهرآگین و خطرناکی خواهد شد!
🔹 گفتمانی که به حاکمیت نزدیک است همچنان رئیسی را بر این «بچه دیکتاتور بالقوه» ترجیح می‌دهند. قالیباف همچون احمدی‌نژاد نوع خاصی از وقاحت و بی چشم‌و‌رویی را به نمایش گذاشت که در بیت رهبری خواهان ندارد. آنها همین حالا درگیر آن بچه‌انقلابی سال ۸۴ هستند که از سال ۹۰ «استخوان گلوی رهبر» شد!
🔹 به نظرم قالیباف که امروز سعی کرد تا «خودی» نشان بدهد، باعث دلزدگی و ترس کسانی در هیأت حاکمه شد و از این منطر، بازنده‌ی مناظره بود!
🔹 حملات ناشیانه قالیباف، همچنین باعث شد تا آنچه حاکمیت نمی‌خواست اتفاق بیافتد! با ضدحمله‌های خوب و حرفه‌ای اسحاق جهانگیری، باقر قالیباف باعث شد گفتمان اصلاحات و نام خاتمی و خاطرات سرکوب گازانبری دانشجویان و دستفروشان به اذهان بازگردد و این همان چیزی بود که حکومت نمی‌خواست و قالیباف باعث شد بحثش دوباره زنده شود!
🔹 اگر احمدی‌نژاد در سال ۸۴ توانست با آن «تاکتیک مبارزه با اشرافیت» خودش را جزو آن اکثریت (به قول قالیباف ۹۶ درصدی) بنمایاند و رأی مردم را جمع کند، به علت «شناخت محدود» مردم کشور از او بود که با اینکه به تازگی شهردار تهران شده بود، پشتش پرونده‌ای نبود. به اصطلاح خالی بود. مردم فریب خوردند و گمان کردند آن پرونده‌ی خالی، سفیدی و پاکی پرونده عملکردی اوست! در مورد قالیباف اما «پرونده‌ای گسترده» از اقدامات سیاه و سرکوبگرانه در بین مردم شهری و روستایی وجود دارد.
🔹 در این مورد هم وضع بالقوه‌ی رئیسی بهتر از قالیباف است و شاید اصولگرابان بهتر بتوانند بخاطر دور بودن رئیسی از صحنه عیان سیاست، با چهره‌ای سفید به مردم ارائه‌اش کنند. اما قالیباف ۱۲ سال شهرداری و انواع خاطرات بد و پرونده فساد مالی و زدوبند با آن ۴٪ را دارد و از نظر مردم او شهرداری است که به «همان ۴٪ زالو صفتان» مرتبط‌تر است تا به ۹۶٪ اقشار عمومی مردم.
🔹 در مناظره امروز، قالیباف خود را زیادی به آتش شمع نزدیک کرد و درست وقتی گمان می‌کرد با رقصی زیبا، پروانه‌ی شب اول جشن شده، «بال نازک و شاپرکی» خود را به سوختن داد.
شاید برای همین آنطور که در خبرها آمده، او با اعتراض و عصبانیت از ساختمان صداوسیما خارج شده است! او خود از بازی پراشتباهش باخبر است. اما شاید هنوز نداند که نظام را چه قدر ترسانده و رقص‌مرگ امشبش با شمع، در نهایت چه قدر به زیان او تمام خواهد شد!
بابک‌داد
۸ اردیبهشت ۹۶
نشانی تلگرام:

http://t.me/BabakDad