۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

مراقب نفاق باشیم!

فردا درباره نكاتي كه در مصاحبه ام در «تفسيرخبر» نياز به روشنگري دارند، منجمله نقدم به آقاي هاشمي يا علت دفاعم از مجاهده آقايان كروبي و خاتمي و موسوي خواهم نوشت. ترديد نكنيد من همواره منادي وحدت بوده و هستم و الان وقت صراحت است.امروز دعواي حق و باطل است. امروز «نفاق» ميان حق و باطل ايستاده و مانع از تشخيص حق از باطل مي شود. بايد مراقب بود؛ بيشتر از هميشه! وگرنه كم نبودند مردماني كه تا پاي آزادي رفتند و به تير نفاق و جهل برجاي ماندند! و هنوز اسير ظلم اند. دقت كنيم! اگرچه فاصله حق و باطل بسيار است، اما همواره «نفاق» سلاح برنده شيطان است و ما را دچار خطاي ديد كرده است و باز خواهد كرد.

۵۱ نظر:

ناشناس گفت...

اقای داد وبلاگ شما رو داخل میهن بلاگ درست کردن
جریان چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

آقای داد با گرمترین سلام ها ...اول اجازه بدهید کلاه نداشته ام را به احترام شجاعت و شرف روزنامه نگاری شما از سر بر دارم .
بعد از ادای احترام باید بگویم: برادر خوبم فرصت نوشتن و گفتن های شما بسیار غنیمت است . هیچ لحظه ای را برای نوشتن و گفتن از دست ندهید .
همه صدا های راستین یا خفه شده اند و یا کجدار و مریض و عافیت طلب شده اند.

ناشناس گفت...

با درود فراوان خدمت شما آقاي بابك داد عزيز. من ديشب مصاحبهء شما از تفسير خبر را گوش دادم.فقط خواستم بگويم كه هيچكس اين اعترافات دروغين تحت شكنجه را باور نمي كند. دوم اينكه
شما ديشب معتقد بوديد كه اين افراد با اينكه تحت شكنجه قرار داشتند بهتر بود كه از موضع خود برنمي گشتند و اعتراف نمي كردند. البته اين افراد واقعاً كه از موضع خود برنگشته اند.تحت شكنجه بوده اند. به ذهن من و شما هم خطور نمي كند چه بر سر آنها گذشته است. ما واقعاً نمي دانيم بر سر آنها چه آورده اند كه موجب شده آنها بشكنند و اينچنن اعتراف كنند.نمي دانيم چه داروهائي به زور به آنها
خورانده اند. به نظر من آنها به حد كافي شكنجه شده اند، بهتر است ما ملت ايران ديگر از اين سو آنها را محكوم و شكنجهء روحي نكنيم.شايد شرايط آقاي گلسرخي با اين افراد فرق داشته. شايد شرايط آقاي ابطحي و حجاريان با آن كسانيكه اعتراف نكرده اند فرق داشته و رژيم اين بلاهائي كه سر اين افراد آورده را سر ديگران نياورده، چون اعتراف اين گروه برايش مهم بوده و مخصوصاً اين كار را كرده تا بگويد اگر اعترافات تحت شكنجه بوده چرا همه اعتراف نكرده اند. ضمناً من نفهميدم كه شما به چه دليلي آن مصاحبه رااحتمالاً آخرين مصاحبهء خود با تفسير خبر ناميديد؟!

ناشناس گفت...

به نظر من به وبلاگهاي ديگر، مخصوصاً در وبلاگستانهاي ايراني، اصلاً نبايد اطممينان كرد. ضمناً همين وبلاگ هم چند روز پيش دچار مشكل شده بود، صفحه باز نمي شد و به جاي آن يك فايل ارسال مي كرد و پيام مي داد آن را ذخيره كنيد. من واقعاً ترسيده بودم، فكر مي كردم خداي نكرده وبلاگ را هك كرده و شما را دستگير كرده اند.اما خوشبختانه مشكل برطرف شد و شما هم آزاد و سالم هستيد.

ناشناس گفت...

هشدار

به آنها که در خطر دستگیری اند




با سلام- با توجه به اطمینانی که اینجانب دارید، لطفا این توضیح را خطاب به آقای "بابک داد" خبرنگاری که جانش درخطر است و دیگرانی که وضعی مشابه او دارند منتشر کنید:

درمورد استفاده از موبایل این نکته را بدانند که حتی اگر موبایل خاموش هم باشد می توانند با کمک سیستم های شنود و نرم افزارهایی که دارند محل دارنده موبایل را پیدا کنند.

عموما فکر می کنند، اگر موبایلشان را خاموش کنند کسی نمی تواند به اطلاعات گوشی یا محل فرد پی ببرد، ولی اینطور نیست. پردازنده هایی که در موبایل ها هست با جریان هایی در حد "نانو آمپر" هم کار می کند. بنابراین، با ارسال کدهایی می توان فرستنده موبایل را فعال کرد و به اطلاعات گوشی و محل فیزیکی فرد پی ببرد. این همان اشتباهی است که آقای سحرخیز کرد. سیستم شنود "نوکیا" هم احتمالا مکانیسمی شبیه به این دارد. کسانی که به طور خاص تحت تعقیب هستند بیشتر در معرض این خطر قرار دارند.

ناشناس گفت...

سر بلند باشید...
کاش بابک داد های بیشتری داشته باشیم...

ناشناس گفت...

سر بلند باشید...
کاش بابک داد های بیشتری داشته باشیم...

ناشناس گفت...

سر بلند باشید...
کاش بابک داد های بیشتری داشته باشیم...

ناشناس گفت...

تو را به خدا مواظب خودتون باشید از ایران خارج شوید من نگران شما هستم گاهی از دست خدا عصبانی میشم که هیچ کاری نمیکنه این همه به علی (ع) ظلم شد و اخر هم با اون مظلومیت شهید شد خدا چه کرد؟ امام حسن مظلومانه شهید شد چه کرد؟ به امام حسین و خانواده اش این همه ظلم شد چه کرد؟ ما و زندانیان دربند که خونمان از اونها رنگین تر نیست فکر میکنید واسه ما کاری بکنه؟ راستشو بخواهید نا امیدم هر چند میدانم نا امیدی از رحمت الهی کفر است اما نیتونم خودمو دلداری بدم. خدا کی میخواد یه نگاهی هم به ما بندازه؟من جوانی هستم که احساس میکنم محکوم به فنا هستم شما یه چیزی بگید شاید آروم شم!

امین گفت...

درود بابک عزیز. روزگار را شکر که می آیی و می نویسی و فریادت رساتر از همیشه است.
کاملاً با این حرفت موافقم. به خصوص که این جنبش از همان ابتدا، تشکلی هم نداشت و اگر چیزی بود، خودجوش بود و با همفکری مردم. نفاق در اسن شرایط خطرناک تر است از هر وقت دیگری. باید از تمام ظرفیت ها استفاده کرد و با همهء آن ها( حتی اگر شده) مدارا. -دشمن ِ دشمن من دوست من است- گرچه این شاید به دهان خیلی ها تلخ بیاید و حزب بادی ترجمه شود. اما اکنون ِ ما، هنگامهء اختلافات گاه جزیی نیست.
سبز باشی و چون سرو !

ناشناس گفت...

سلام . مصاحبه شما را ديدم بسيار عالي بود ، بخصوص در مورد رفتار دوگانه آقاي هاشمي اما اكنون زود است براي اظهار نظر چرا كه خود آقاي هاشمي ميداند كه براي هميشه نميتوان پنجاه پنجاه بود ضمنا فرموديد انقلاب هزينه دارد و يك مبارز بايد فكر همه پيشامدهاي احتمالي باشد اما توجه فرماييد كه تحمل شكنجه آسان نيست .
مراقب خود باشيد خدا نگهدار شما

آراد گفت...

برای نظام جمهوری اسلامی احمدی نژاد مثل یک غده سرطانی است. در چهار سال اول این غده به مانند یک غده خوش خیم بود که با وجود خسارت های فراوان برای کشور در صورت حذف این غده نظام می توانست دوباره استمرار پیدا کند، که خوشبختانه [!] این اتفاق نیافتاد. از بعد از 22 خرداد این غده شروع به بدخیم شدن کرده است و هر روز که می گذرد این غده بزرگتر و چرکین تر می گردد و نظام ولایت فقیه را در یک سراشیبی بدون بازگشت بیشتر به پیش می راند. آنچنان که از ظواهر امر پیداست هیچ کدام از سران جناح حاکم نه تنها متوجه این موضوع نشده اند بلکه با کارهایی که می کنند باعث بغرنج تر شدن اوضاع می شوند.
راهی که خامنه ای و احمدی نژاد برگزیده اند، برگشت توش نیست و به هر قیمتی که شده می خواهند پیروز این راه باشند. پس کمربندها سفت ببندید و خودتان را آماده کنید. احتمالا در گام بعدی به سمت موسوی کروبی و خاتمی خواهند رفت تا بعنوان عاملان اصلی آشوب دستگیرو مجازات بشوند. از الان هم زمزمه ها شروع شده که یه بلایی می خوان سر دانشگاه ها بیارن.
من هم مثل بسیاری از آدمها دوست ندارم که در این راه خودم و کس دیگری از هموطنامون بمیره و از اول هم هدفمون این بود که به شکل آرام و مسالمت آمیز تغییراتی در نظام بوجود بیاوریم. ولی اکنون دیگر قواعد بازی را ما تعیین نمی کنیم، بلکه خامنه ای و احمدی نژاد این روش را انتخاب کرده اند. الان دیگر چه بخواهیم و چه نخواهیم وارد بازی شده ایم و اگر در این بازی ببازیم یک عمر باید با خفت و خواری زندگی در سلطالنیزم فقیه را تحمل کنیم. در این راه کشته شدن هست، زندانی شدن هست و بدتر از همه نابودی مملکت و نسل امروز ایران هست ولی هیچ کدام از اینها انتخاب خود ما نبوده است، پس نباید بترسیم و تسلیم شویم.
تفکرات و چهره احمدی نژاد و دارو دسته اش آنقدر کریه است که انگیزه کافی برای اتحاد در بین همه گروهها و افراد را پدید می آورد که در مقابل این غده که خود را با نظام ولایت فقیه عجین کرده است بپا خیزند. همه باید باهم متحد شویم تا بتوانیم این دوران سخت را پشت سر بگذاریم و نظام ولایت فقیه و احمدی نژاد را به زباله دان تاریخ بفرستیم و بجای آن نظام جمهوری بر پا داریم.

ناشناس گفت...

I Love you very much. please take care .

ناشناس گفت...

سلام بر بابک شجاع -هر روز بدون استثنا برات دعا می کنم از بقیه هم می خوام که برای تو عزیز دعا کنند.خواهش میکنم از ایران برو .خارج از ایران بهتر و بیشتر می تونی بنویسی و مصاحبه کنی-شما که به رای اکثریت بها میدی رفتن یا موندنت رو بین دوستدارانت نظر سنجی کن-همه نگرانتیم عزیز-خدا یار خودت و خونوادت

ناشناس گفت...

سلام بابک عزیز

بدان که این عزیز تعارف نیست و جان تو را به اندازه یا شاید بیش از جان خویش دوست می دارم. جان هر آزادی خواه را بیش از جان خویش دوست می دارم. پیروزی نزدیک است اگر از پا ننشینیم.

نمی دانم مطلبی مه فرزند یک کارمند بهشت زهرا نوشته بود خواندید یا نه؟ شب ها که چشمانم را می بندم قبل از این که خوابم ببرد چندین بار می پرم. به یاد شنجه شدگان اوایل این حکومت ننگین، به یاد جنازه های منجمد که به آن ها تجاوز شده. یک لحظه نفسم بند می آید و چشمانم باز می شود.

ولی گریه نمی کنم و نمی گذارم افکار سست و بی ریشه روحیه جنگنده ام را تضعیف کند.

تاریخ از آزادی خواهان ایران زمین به نیکی یاد خواهد کرد.

برای سلامتی ات نگرانی به خودم راه نمی دهم چون مطمئنمسلامت و پیروز خواهی بود.

لطفاً وعده ای که برای نوشتن مطلبی که "برای از بین بردن این حکومت جائر چه باید کرد" را زودتر محقق سازید. ما منتظریم و فرصت بسیار اندک است.

به امید رسیدن به آرامش در آغوش آزادی

كيا گفت...

حرفهايست براي گفتن اگر گوشي بود ميگفتم وحرفهايست براي نگفتن حرفهايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي اورندحرفهايي شگفت زيبا و اهورايي اينهايند و سرمايه جاوداني هركسي به اندازه حرفهايست كه براي نگفتن دارد.شگفتا زمان ان رسيده است كه نا گفته ها از پس گنجينه اسرار در ايد خفاشان شب پرست را با خورشيد شب شكن در قهري بر خواسته از دل سوزان مادران خون به ديده نشسته سوزاند بابك جان من ديروز ازاد شدم و... محترمانترن ازارشان سر به سطل زباله كردن با دست و پاي بسته قهقه مستان سر دادن شان است

ناشناس گفت...

"كمحرف" گفت:
با درود به آقاي داد

از "ابراهيم نبوي " خاطره اي از "آقاي ابطهي" شنيدم كه لازم ديدم براي شما هم نقل كنم....

ابراهيم نبوي اينطور نقل ميكند:
...پس از وقايع كوي دانشگاه سال 78 ، كه گروهي از دانشجويان و فعالان دانشجوئي بازداشت و روانه زندان شدند و رفتارها و جناياتي صورت گرفت كه بر همه روشن است (هرچند تا خود تجربه نكنيم ، درك نميكنيم)، گروهي از افراد شاخص اين جريانات كه بعضا عضو تشكل ها هم بودند مثل تحكيم وحدت و... (مانند آقاي محمدي، باطبي يا...)
شروع به اعترافات تلويزيوني كردند و به تخريب خود و تشكيلات متبوعشان پرداخته حتي گروهي خود را وابسته به غرب و استكبار و... معرفي كردند و باقي مسائل..

پس از اين رويدادها آقاي ابطهي طي سخناني به اين نتيجه گيري رسيدند كه:
"كار سياسي هزينه دارد و كساني كه ظرفيت آن را نداشتند ، بهتر بود اصلا شروع نميكردند"

پس از اين سخنان البته با پيگيري آقاي نبوي و اطلاع آقاي ابطهي از فجايع صورتگرفته ، ايشان خود به دلجوئي از دانشجويان پرداخته و با جلساتي كه با آقاي شاهرودي ترتيب دادند ، خود به دادخواهي پرداختند..

مسائلي كه بر خود ايشان در زندان گزشته نيز بر همه ما روشن و نتيجه گيري هم چندان دشوار نيست..

در خصوص "سعيد حجاريان" ، من هم پس از بيانات ايشان بسيار ناراحت شدم نه از آقاي حجاريان بلكه به خاطر عمق فاجعه...

هرچند در همين بيانات نيز حجاريان با هوشمندي به جنايات اشاره كرده و با انكار بديهيات اين پيغام را به ما داد كه عمق فاجعه تا كجاست...

اينطور به نظر ميرسد كه با توجه به اين فجايع بايد به دور از احساسات ، عصبانيت و با رعايت جانب انصاف در خصوص زندانيان (مخصوصا در خصوص آقاي حجارين كه شما بيشتر از بنده به شرايط جسمي و روحي ايشان واقفيد) قضاوت كنيم...

بايد ديد به سعيد حجاريان چه گذشته كه از مشاركت استعفا ميدهد...


من مطمئن هستم كه شما هم از سعيد حجاريان دلخور نيستيد و شرايط او را درك ميكنيد...

به شما افتخار ميكنم به خاطر آزادگيتان...
اميدوارم اين منش و آزاد انديشي در شما پايدار باشد...

تمام كساني كه ميشناسم براي سلامتي شما و خانواده شما دعا ميكنند...
شما به قلب هاي زيادي راه يافتيد و اين به خاطر آزاد آنديشيتان است..

همواره استوار باشيد....

صدای سبز گفت...

سلام آقای داد!
من آرش هستم عضو زنجیره48 جنبش سبز سایتک و با راهنمایی مدیر سایتک مزاحم شما شدم چندیست ایمیلها و پیامهایی از سلیت گرداب برای من میاد و تلفنهای مشکوکی به من میشه لطفا راهنماییم کنید
در ضمن من عضو نسبتا فعالی در ستاد مهندس موسوی اصفهان بودم
www.seda-sabz.blogfa.com

Abri گفت...

(توضیح : این درد دل رو در نوشته قبلی شما هم با دوستانم در میان گذاشتم ولی هنوز هم بعضی حرف ها و اظهار نظرها بدون فکر و تامل بیان میشه با اجازه تون دوباره میفرستم...)

سلام و شبتون بخیر
روی صحبتم بیشتر با دوستان و خوانندگان این وبلاگ هست ... . چند دقیقه پیش اظهار نظر هایی رو در بالاترین راجع به صحبت های امشب آقای داد دیدم ولی متاسفانه چون عضویت بالاترین رو ندارم درد دلم رو اینجا میگم تا اگر فرد دیگه ایی هم با من موافق بود و عضویت داشت انعکاس بده... .
دوستان ما عادت کردیم که همه چیز رو یا سیاه ببینیم یا سفید بدون اینکه فکر کنیم خاکستری هم رنگ خداست. تا قبل از صحبت های امشب ، تمام اظهار نظرها راجع به آقای داد عرض ارادت بود و خسته نباشید و خدا قوت و چقدر شجاعید و خلاصه تعریف و تعریف و تعریف... ، چون همه ما چیزهایی رو می شنیدیم که میخوایم بشنویم ولی به محض اینکه امشب آقای داد کمی به تئوریسین های اصلاحات خرده گرفت همه یکدفعه 180 درجه تغییر مسیر دادن... . به شخصه نمیتونم و به خودم این حق رو نمی دم از آقای داد گلایه کنم چون در شرایط ایشون نیستم و باید قبول کنیم درک این شرایط کمی برای همه ما که تقریبا راحت توی خونه هامون نشسته اییم سخته و تحمل این فشار عصبی و جسمی شوخی نیست ، از طرفی حق ندارم به امثال آقایان ابطحی و حجاریان و عطریانفر و ... خرده بگیرم که چرا در دادگاه اعترافاتی اینچنین کردید چون بنابر اخباری که همه ما شنیدیم از هیچ رذالتی در راستای جلب همکاری اونها کم نذاشتن و این که هر انسانی یه ظرفیتی داره یه واقعیت هست . کسانی که از سالیان قبل مطالب و نوشته های آقای داد رو می خونن به لحن صریح و بی پرده و فارغ از لفافه ایشون عادت دارن و طیف ناراضی به گمانم تازه با ایشون آشنا شدن. دوستان حالا که قرار شده مشق چندین و چند ساله دموکراسی رو به صورت فشرده تمرین کنیم و دست روزگار ما رو در مسیر ی قرار داده که باید درس 103 سال مشروطیت و آزادی رو اینجوری امتحان بدیم بیاین همه با هم اول یاد بگیریم که تحمل تمام اظهار نظر ها رو داشته باشیم چه موافق سلیقه ما و چه مخالف که این اولین قدم ما برای رسیدن به یک جامعه مترقیه و این اجتماع بنیادش از من شکل میگیره و تو. بیایید روی حرف تمام تحلیل گران فکر کنیم و یک جمله رو تبدیل به علم یزید نکنیم . من تا اینجا با آقای داد موافقم که دل همه لک زده برای یک گلسرخی چون ما ایرانی ها در طول تاریخ نشون دادیم که ذاتا به قهرمان ها نیازمندیم و قهرمان هامون رو تا زمانی که چیزی رو که ما می خواهیم میگن می پرستیم ولی امان از روزی که فکر او با ما در یک راستا نباشه ، چشم رو به تمام گذشته می بندیم و... ولی همونطور که گفتم من به خودم حق نمیدم از زندانیان انتظار گلسرخی داشته باشم چون از ایده آل من تا واقعیت تفاوتی آشکار هست .
دوستان عزیز قبل از اینکه در مقابل هر صحبتی جبهه بگیریم به کنه و ریشه کلام فکر کنیم و صرف نظر از موافقت یا مخالفت منصفانه قضاوت کنیم نه احساساتی. و همیشه به یاد داشته باشیم چیزی که تا اینجا باعث شده هر روز سبز تر بشیم و رو به زردی نریم وحدت وانسجام ماست ، همون چیزی که هر روز بیشتر باعث ترس و رعب میشه ، پس تا جایی که میتونیم از هم حمایت کنیم و وحدتمون رو حفظ کنیم و به حرف های هم با تامل بیشتری گوش کنیم.
خوشحال میشم اگر کسی با من موافق بود این نظر رو در بالاترین منعکس کنه شاید بحث های تفرقه افکن زودتر جمع بشه.
جناب داد خسته نباشید و دست خدای پاک و خالق زیبایی ها به همراهتون.
به امید صبح سبز ایران در کنار شما و تمام فرزندان این آب و خاک.
با آرزوی سلامتی برای شما...

ناشناس گفت...

doorod bar shoma
javidan bashid va payande bad rahetan
man niz ba shoma mimanam ta pay jan

محمدرضا گفت...

ناشناس گفت: " کاش بابک داد های بیشتری داشته باشیم..."

بدلیل محدود بودن امکانات در داخل کشور، انظار زیادی از بچه های داخل نیست، مگر اطلاع رسانی اخباری که بچه های خارج از کشور به طرق مختلف برای شما ارسال میکنند.

شاید ما بصورت حرفه ای روزنامه نگار نباشیم، اما خوشبختانه خیلی از مردم بقدری نکته سنج شده اند که میتوانند اصلالت نوشته ابطحی را رد یا تائید کنند. پس در جواب آن دوست ناشناس میخواهم بگویم، همه ما " داد " هستیم، برای داد خواهی، هم " ندا " شویم.

ناشناس گفت...

این خبر نمیدونم درسته یا نه اما اگه هست مراقب باشید
در ضمن پشتیبانهای شما در فیس بوک به مرز 7000نفر رسیده به کوری چشم اونایی که باهاتون تماس گرفتند
با ارادت
آزاد زاده

به امثال بابک داد
هشدار ایمنی به
آنها که در خطر دستگیری اند

با سلام- با توجه به اطمینانی که به اینجانب دارید، لطفا این توضیح را خطاب به آقای "بابک داد" خبرنگاری که جانش درخطر است و دیگرانی که وضعی مشابه او دارند منتشر کنید:
درمورد استفاده از موبایل این نکته را بدانند که حتی اگر موبایل خاموش هم باشد می توانند با کمک سیستم های شنود و نرم افزارهایی که دارند محل دارنده موبایل را پیدا کنند.
عموما فکر می کنند، اگر موبایلشان را خاموش کنند کسی نمی تواند به اطلاعات گوشی یا محل فرد پی ببرد، ولی اینطور نیست. پردازنده هایی که در موبایل ها هست با جریان هایی در حد "نانو آمپر" هم کار می کند. بنابراین، با ارسال کدهایی می توان فرستنده موبایل را فعال کرد و به اطلاعات گوشی و محل فیزیکی فرد پی ببرد. این همان اشتباهی است که آقای سحرخیز کرد. سیستم شنود "نوکیا" هم احتمالا مکانیسمی شبیه به این دارد. کسانی که به طور خاص تحت تعقیب هستند بیشتر در معرض این خطر قرار دارند.

محمدرضا گفت...

توجه، توجه، توجه

آقای داد، لطفا توجه کنید و روی لینک " صدای سبز " کلیک نکنید

صدای سبز گفت : من آرش هستم عضو زنجیره48 جنبش سبز سایتک و با راهنمایی مدیر سایتک مزاحم شما شدم چندیست ایمیلها و پیامهایی از سلیت گرداب برای من میاد و تلفنهای مشکوکی به من میشه لطفا راهنماییم کنید
در ضمن من عضو نسبتا فعالی در ستاد مهندس موسوی اصفهان بودم
www.seda-sabz.blogfa.com

جواب من:
اولا آقای داد مهندس آی تی نیستند که در این زمینه به شما کمک کنند، درضمن چطور میشود که مدیر سایت شما نتوانسته راهنمایی تان کند و آقای " داد " را به شما معرفی کرده؟!

من سایت این آقا را چک کردم، این سایت از تاریخ 1388/6/4 شروع به فعالیت کرده و هیچ پست و یا مطلبی که نشاندهنده " عضو فعال " ستاد باشد، دیده نشد.

کل مطالب ایشان 30 مطلب هم نمیشود که همه از تاریخ 6 شهریور به بعد است.

این یک " حقه " بچه گانه است برای ردیابی آی پی بابک داد، ... ولی آرش جان تقلبی ... خیال کردی آقای داد انوقدر آماتور است؟ درست است مهندسی آی تی ندارد، اما هزاران نفر به ایشان راهنمایی میدهند.

بابک جان، مواظب لینک باش

بچه های خارج از ایران میتونند چک کنند و صحت عرض بنده را تائید کنند.

ناشناس گفت...

باسلام بابت استفاده ازموبایل که دوستان خیلی نگرانند میشه ازموبایل ماهواره ای استفاده کرد مطمئنم شما اینقدر ناشی نیستید که موبایل بتونه شما روگیر بندازه البته خائنینی که به لباس دوست هستند ازاینهاحذرکنید.این که گفتید ما به کسی مثل شهید خسروگلسرخی نیاز داریم کاملا قبول دارم ای کاش بیشتر میتونستید مطلب بنویسیدالبته معذوراتی هست میدانم چون با این مسائل آشنا هستم ودرآخرخداوند شمارا برای ملت نگهدارید تاقلم وصدایتان میخی باشد درچشم ظالمین با تشکر
اگه امکان داره emailروحذف کنیدiranimobarez.1388@gmail.com

فرهاد گفت...

درود بر شما بابک گرامی . مبارز راه آزادی.
من به همراه خانواده همیشه در برنامه صدای امریکا صحبت های زیبای شما رو گوش می کنیم.
دست شما رو از راه دور می بوسم.به امید آزادی در راه سبز.
سپاس بیکران از شما

ناشناس گفت...

درود بر اقای داد عزیز و ( همه صفت های خوب دنیا )
اقای رفسنجانی یکی از اصلی ترین ارکان نظام است و من از او انتظار و به او امید زیادی ندارم که بت خود ساخته را نابود کنه و فکر هم نمی کنم اشخاص زیادی با حرف های او امید و ارزوهایشان را از دست بدهند هر کسی بخواهد به مردم بپیوندد مردم او را با اغوش باز می پذیرند و هر کسی نخواهد مردم او را کنار میگذارند ایشان اگر تا حالا هم چیزی گفته فقط تکلیف خودش را معلوم کرده است.البته در این اوضاع ما نیازمند ادم های صریح و شجاع هستیم.
در مورد زندانیان جسارتا فکر می کنم برای قضاوت کمی زود است.
بابک داد شرف ایران و ایرانی
بابک داد شرف ایران و ایرانی
بابک داد شرف ایران و ایرانی

مانی گفت...

اقای بابک داد جواب بنده رو ندادید
من مدیر وبلاگ شما در میهن بلاگ هستم
این وبلاگ توسط من ساخته شده
تمام خبرهای و دست نوشته های شما رو که اینجا اپ میشود و به این دلیل که فیلتر شده من این دست نوشته ها رو داخل وبلاگی که در میهن درست کردم اپ میکنم
حالا شما راضی هستید؟
www.babakdad.mihanblog.com

ناشناس گفت...

http://bozorgmehr22.blogspot.com/2009/08/blog-post.html

ناشناس گفت...

شجاعتتون را تحسین می کنیم زنده باد آزادی

ناشناس گفت...

دوستت دارم!

Unknown گفت...

من پیشنهاد میدهم از ج.ا بخواهیم آقایان موسوی،خاتمی و کروبی را برای دو سه ماه دستگیر کند تا اگر اعتراف کردند دیگر به آنها اعتماد نکنیم!

ناشناس گفت...

سلام آقاي داد ما هميشه حامي شما هستيم و اين شجاعت شمارا ستايش ميكنم و آرزوي موفقيت براي شما و اميدوارم اين آقايان طرفدار اصلاحات كه در بند هستند هيچگاه فراموش نكنند كه در اين جريانات خون جوانان بيگناه ريخته شده است

ناشناس گفت...

سلام آقای داد
ترو خدا هر دفعه که با صدای آمریکا مصاحبه می کنید از اینکه ممکن است آخرین بار باشد صحبت نکنید. به خدایی که همین نزدیکی است من هر شب به فکر شما هستم و برای شما و خانواده تون دعا می کنم. نگران نباشید. ما مردم ایران خون به ناحق ریخته شده شهدا یادمون نرفته. در مورد صحبتهای مربوط به آقای هاشمی به نظر من بهترین صفت برای ایشان مکار است. این آقا در زمان جنگ تحمیلی هم فکر می کرد فقط بچه های خودش ذخیره انقلاب هستن و اونا رو فرستاد خارج از کشور برای ادامه تحصیل ولی جونای مردم رفتن روی مین و شهید شدن. موفق و پایدار باشید. ما به صداهایی مثل شما افتخار می کنیم و سعی می کنیم آگاهی رساندن به همه را در اولویت های خود لحاظ کنیم.

ناشناس گفت...

آقاي داد عزيز و همه سبز ها
امروز ما نياز شديد به اتحاد، اعتراض هاي مدني هماهنگ فراگير و هماهنگ کردن خواسته هايمان بعد پيروزي براي آرامش هستيم
همه اين ها در کتاب " کتاب کوچک سبز آزادي من "
لطفاً داغ کنيد شک ندارم با اين کتاب پيروزيم.
اين کتاب رهبر سبزها است

ناشناس گفت...

سلام به آقاي داد و همه دوستان :
ما نیاز به چگونگي اتحاد همه مخالفان در جنبش سبز اميد و برگزاري اعتراض هاي مدني هماهنگ داريم و کلي مطالب ديگر ...
همه اين ها در کتاب کوچک سبز اميد آزادي من به نام :
چگونگي اصلاح دموکراسي در ايران ، و يرايش سوم
لطفاً داغ کنيد وقت را از دست ندهيد اين کتاب مي تواند خلا رهبري همه ايرانيان در هر کجا شهر يا روستا، خارج و داخل کشور و ... را پر کند.

donya گفت...

man yeki az hamon aval goftam nabayad del be hashemi bast..ki hala mikhad be shoma irad begire?? nefagh yani chi ??mesle ine ke ahmadinejad ham bege biaeed ashti mardom ham began ok nefagh nandazid ghabool konid

مبارز گفت...

سلام .خدمت آن دوست عزیزی که می گوید امام حسین و علی و ... کشته شدند و خدا کاری نکرد عرض می کنم که اصلا مگه قرار بود خدا کاری کنه که حسین کشته نشه؟ امام حسین و علی با اختیار خود راه شهادت را انتخاب کردند. اشتباه ما این استکه فکر می کنیم پیروزی به زنده ماندن است.اشتباه ما این است که فکر می کنیم آن کسی پیروز شده است که زنده مانده است.اتفاقا کشته شدن حسین باعث رسوایی خاندان اموی شد. اگر امام حسین کشته نمی شد خباثت خاندان اموی آشکار نمی شد.امام حسین شهادت را انتخاب کرد چون می دانست که ریخته شدن خونش تنها راه رسوایی امویان ریا کار است که نقاب دین بر خود زده بودند. رسوایی به جایی رسید که حتی برخی از اطرافیان ابن زیاد گفتند نا مرد ها چرا به کودک 6 ماهه رحم نکردید؟لا اقل به این کودک 6 ماهه رحم می کردید(علی اصغر).گاهی وقتها پیروزی با کشته شدن به دست می آید. چون نقاب حکومت های ریاکار را فقط خون ریختن پاره می کند. همانطوریکه ریخته شدن خون ندا و سهراب و ... نقاب دینی و ریای این حکومت را پاره کرد. ریخته شدن خون حسین و فرزندانش باعث شد که چنان نفرتی در دل مردم ایجاد شد که طی چند دهه اساس حکومت اموی ویران شد و منقرض شدند و انقلابیون آنها را قصاص کردند.مردان حق با کشته شدن شان اسطوره می شوند و اسطوره شدن آنها پایه های حکومت ظالمین را ویران می کند.این حکومت با جنایات آشکار و علنی که کرد عمر خود را کوتاهتر کرد.کار بجایی رسیده که حتی صدای برخی اصولگرایان هم در آمده.

مبارز گفت...

بابک جان فکر نمی کنی نباید سران اصلاح طلب را به کم لطفی و سستی متهم می کردی؟شاید شکنجه هایی که بر اینها رفته بسیار شدید تر از شکنجه هایی بوده که بر خسرو گل سرخی ها رفته؟ ما از بیرون از زندان که نمی توانیم قضاوت کنیم.

ناشناس گفت...

سلام آقای بابک بی باک
در مورد این که ا.ن دارای انحرافات جنسی هست دقیقا زدی تو هدف/ این حرفش در مورد لنکرانی اگر واکاوی بشه به همین نتیجه می رسیم.
یک خس و خاشاک کرجی

ناشناس گفت...

سلام
بابک جان
خسته نباشی
منتظر حرفهای پر معنات هستیم
همیشه سبز باشید.

آزادی گفت...

درود بر بابک داد عزیز
اگر بخاطر داشته باشید چند گاه پیش زمانی که آقای ابطحی اعتراف کرد عرض کردم نباید اینگونه میگفتند . درست است شرایط زندان و شکنجه ها و تهدیدها بسیار دردآور است اما یک انسان معتقد باید بر باور خود پافشاری کند و همان مثال خودمان است که "هر که خربزه میخورد پای لرزش هم می نشیند" هر چند اعتقاد بچه های اصلاحات تشبیه به خربزه نیست اما باید ایستادگی کرد .
در مورد هاشمی امروز باید وارد شود و بطور جدی وگرنه برای همیشه تمام شده است. دیگر جای بازیهای سیاسی نیست.
امروز ایستادگی آقای خاتمی ستودنی ایست. خیلی از ما ها بواسطه ایشان ذهنهایمان باز شد .
با شما و نقدهایی که فرمودید کاملا موافقم و امروز همه منتظر یک گل سرخی هستیم.
http://www.mowjcamp.com/article/id/23553
همیشه تان مهر

ناشناس گفت...

هموطن گرامی سلام.
از یک طرف آنقدر بازی دیده ام که دیگر هر چیزی را به راحتی نمیپذیرم، و از جمله وضعیت و شرایط تووخانواده ات را.
واز طرف دیگر نمی توانم نپذیرم که در ایران دیگر هیچ صدای آزاد و وجدان فریادگری نمانده.
من هم سن و سال توام.مثل تو می اندیشم و ده سال پیش شبیه شرایط تو را در این سرزمین برای مدتی چشیدم.
بماند.
تجربه ای که از شرایط خودم دارم و گمان می کنم می تواند برایت مفید باشد این است که در چنین شرایطی هرچه پدال رابا غیض بیشتر فشار بدهی، طرف وقتی به تو برسد دق دلی اش را بیشتر و سنگینتر تخلیه می کند.
اگر واقعاً الان در حالت تعقیب طولانی هستی، فقط کارت را بکن و کمتر سعی کن دلشان را بسوزانی.بگذار فقط از این بابت که هنوزنتوانسته اند به تو برسند بسوزند.

شیلا گفت...

برای برادر دلاورم

بگو نگاه منتظر به هر سحر
چگونه آفتاب را ورق زده
ترانه ای چگونه رنگ نور را
به شانه های سرد شب طبق زده


بگو که بهت بی قرار پنجره
بر آسمان چگونه پرسه می زند
میان پله های خیس ابرها
در آتش ستاره خلسه می زند


بگو چگونه در سکوت لاله ها
ندایی سربرآسمان گشوده است
و دشت سرخ سرزمین آفتاب
شقایق شهید را ستوده است



بگو چگونه با خیال سبز عشق
شهامت شکوفه دیدنی شده
حدیث سرخ جامگان سربه دار
ز شاخه های نور چیدنی شده

ناشناس گفت...

سلام آقای بابک بی باک
مواظب خودتون باشید
به امید پیروزی

ناشناس گفت...

salam baradare shir dele ma hafte pish ke be etefege hamsar ve 2khtaram be manzele pedaram raftam ba kamale narahati goft ke engar babake dad ra dastgir kardeand chon az hafte pish dar voa sohbat nakarde ast ehsas kardam ke dasti geloyam ra feshar dad ama shab ba hezar mosibat on shodam ve vagti nevshte haman tarikh ra didam az shadi bal dar avardam ba her neveshte jadide shoma ashke shogh dar cheshmanam halge mizanad ve barae shoma ve khanevade azizetan doa mikonam movafag bashid.eltemase doa.

ناشناس گفت...

داد عزیز سلام
یادمون نره هاشمی نظامی رو که خودش آبیاری کرده رو سر خودش خراب نمی کنه هیچوقت
یا حق

ناشناس گفت...

بابک داد عزیز. هر غروب موقع افطار همه خانواده برایت دعا میکنند. تو کجایی و ما کجا. خداوند حافظت باشد.
انشاالله

ناشناس گفت...

با سلام به آقای داد می خواستم بدونم روز قدس جنبش سبز هست ؟ چون همه به هم دیگه ایمیل می فرستن که روز قدس بیان بیرون
ممنون

ناشناس گفت...

سلام بر روزنامه نگار شجاع ایران زمین
جناب آقای داد دوستان در مورد خوبی های شما نوشتند و مورد تایید من هم هست اما بگذارید انتقادی نسبت به یک جمله شما در تفسیر خبر داشته باشم آنگاه که گفتید دل مردم ایران برای یک خسرو گلسرخی دیگر لک زده است!
جناب آقای داد شما باور دارید که این رژیم حتی شجاعت رژیم سابق را ندارد و از میان صدها زندانی ده ها گلسرخی وجود دارند که نمایشی از آنها طبعا در سیمای کودتا نیست همچنانکه گوشه هایی از آن دارد منتشر میشود منجمله گفته های صفایی فراهانی ! !
به هر ترتیب پیروز باشید و ما به شما افتخار میکنیم و به همین دلیل حساسیت به گفته های شما بیشتر است
کاویان

ناشناس گفت...

سلام آقای داد ... من نظر خاصی ندارم فقط نظر میدم که بدونید پشتتون هستیم
خیلی عذر میخوام از شما چون چند وقتی بود که شما رو فراموش کرده بودم

ناشناس گفت...

لطف كنيد همهء مسائل را با هم قاطي نكنيد. در اينكه رهبر و احمدي نژاد و همهء دار و دسته شان بيمارند و منحرف شكي نيست. ولي اين هيچ ربطي به گرايش طبيعي درصدي از انسانها به همجنسشان ندارد. مسلماً احمدي نژاد وقتي دربارهء لنكراني صحبت كرده مثل هميشه پرت وپلا گفته. ما همجنسگراها مسلماً اولين كساني هستيم كه خواهان سرنگوني رژيم و مخصوصا شخص رهبري و احمدي نژاد هستيم.