۱۳۹۶ اردیبهشت ۸, جمعه

رهنمودهای تازه یک رهبر «نجیب»!

🔷 روحانی با رهبر "اتمام‌حجت" کند! 🔹
➖ بابک‌داد ➖
جنگ آنقدر نابرابر است، که در برابر آن نمی‌توان چیزی نگفت. حتی وقتی که خودت، دهها نقد به دولت حسن روحانی داری، اما می‌بینی رقبای او آنقدر کثیف بازی می‌کنند، با وجود احتمال «انگ»ها؛ ناگزیر می‌شوی برای روشنگری وارد شوی!
🔹 اشهدبالله (شهادتین باید خواند!!) که انتقادم از جناح حاکم، به منزله حمایت از روحانی نیست. انتقادهایم به روحانی را خوانده‌اید. ضمن اینکه روحانی ستاد انتخاباتی دارد و می‌داند چطور از خود دفاع کند!
اما از این زاویه که ما از بیرون مملکت به سال ۹۱ و ۹۲ نگاه می‌کردیم، دنیا پا روی گلوی جمهوری اسلامی گذاشته بود و با توقف فروش نفت، کار نظام تقریباً تمام بود که روحانی آمد و کل نظام و رهبری را از «انهدام» نجات داد!
از این زاویه که ما ناظر اوضاع بودیم، آنها از رهبر و سپاه تا مراجع تقلید و امامان جمعه، ادامه‌ی حکومت و بقای‌شان را مدیون تیم حسن روحانی هستند. و برای همین اپوزیسیون سنتی خارج از کشور، از روحانی‌ها و خاتمی‌ها متنفرترند تا از احمدی‌نژادها!
احمدی‌نژاد در حقیقت «نسخه‌ی نابودی» این حکومت بود؛ اگر ادامه می‌یافت.
🔹 زمستان سال ۹۱ دنیا با شتاب داشت روند "تحریم‌های فلج کننده‌اش" را پیش می‌بُرد. صادرات نفت ممنوع شد و نمایندگان رهبر، دست به دامان «عمان» شدند تا میانجی‌گری کند.
اگر آن سال غیر از روحانی (جلیلی یا مشایی) رئیس‌جمهور شده بود، حالا نظام اسلامی به «خاطرات» پیوسته بود!
🔹 پاداش آن خدمت، و آن مذاکرات سخت که راه نفس این حکومت را باز کرد، چه بوده جز سیل ناسزا و تهمت و ناسپاسی؟
طرفدارش نیستیم، اما انصاف که داریم. چشم که داریم.
پاسخ روحانی و دولتش، از طرف حکومتی که با همّت آنها دارد نفس می‌کشد، این بود که رهبر پراشتباه، دیروز بنشیند و آدرس‌های «یک نامزد خاص» را به مردم بدهد و به روحانی طعنه و کنایه بزند!
خاصیت روح متکبر و خودکامه‌ی رهبر همین است که وقتی از طرف احمدی‌نژاد تحقیر و ذلیل می‌شود، به «ناجی خود» طعنه و ظلم روا می‌دارد! کبر و غرورش او را به قهقرا برده و هنوز هم فرق راه و چاه را نمی‌فهمد. در واقع نمی‌خواهد بفهمد! به خدا که باید او را با چاهش تنها گذاشت!
🔹 حق این است که می‌گذاشتند اینها با همان فرمان تند، به سوی درّه‌ی نیستی می‌راندند و نابود می‌شدند!
صد حیف که ملتی را به گروگان گرفته‌اند و شاید برای حفظ این سرزمین و مردم از نابودی، دلسوزانی پیدا می‌شوند و نازهای حضرت آقا را می‌خرند و صبر ایوب پیشه می‌کنند؛ تا راننده‌ی مست این اتوبوس را «رام» کنند. و مسافرانش (مردم) را، از بلای سقوط در امان نگه دارند.
اشاره‌ام به خون دلی است که از نزدیک شاهد بوده‌ام آن "سید" اخلاق‌مدار می‌خورد و تحمل می‌کرد تا آسیبی به ایران و ایرانیان نرسد. یا شیخ شجاع کروبی و میرحسین موسوی که برای نجات این خلق گروگان از نابودی، خود به «حصر و بند» افتادند.
حالا روحانی که اندکی شبیه به آنهاست، هم دشمنان داخلی دارد. و هم کسانی در اپوزیسیون خارج از او «متنفرند»؛ زیرا این مخالفان به درستی می‌فهمند که او چگونه توانست نظام اسلامی را از «فروپاشی محض» نجات دهد!
🔹 سال ۱۳۷۵ هم وضع شبیه سال ۹۱ بود. به خاطر حکم دادگاه میکونوس و مسائل دیگر، دنیا با جمهوری اسلامی در افتاده بود و در زمستان آن سال، ناگهان تمامی سفیران کشورهای اروپایی و قدرت‌های منطقه‌ای از تهران قهر کردند و رفتند!
فشار بیرونی بر حکومت بالا گرفت، اما خاتمی که با رأی بالا انتخاب شد، نظام از نگاه جهانیان «مشروعیت» یافت و از سقوط نجات پیدا کرد!
کینه‌ی خاتمی در دل مخالفانش، بابت آن حضور نجات‌بخشی است که در سال ۷۶ داشت! حالا ببینید که آن رهبر و نظام با «ناجی» خود چه رفتاری دارند؟
🔹 روحانی هم به صف مغضوبین رهبر خواهد رفت… شاید هرکسی جای او بود، یک بار برای همیشه این راننده‌ی مست را با «جاده و راه و درّه و چاه» تنها می‌گذاشت تا سزای اینهمه بلاهت و اشتباه و خودکامگی‌اش را ببیند.
سعدی درباره‌ی برخورد با این گمراهان کله‌شق و خودکامه می‌گوید:
➖چاه است و راه و دیده‌ی بینا و آفتاب؛
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش!
➖ چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود؟
بگذار تا بیافتد و بیند سزای خویش!
🔹 شاید کشور با روحانی، مطلوب من نباشد و یا «کُند» جلو برود. او فرد مطلوب من نیست.
اما در شرایط موجود می‌دانم که کشور با انتخاب آن نامزدهای مثلاً انقلابی‌، قطعاً به عقب خواهد رفت. و شاید بیراه نباشد اگر بگوییم این اتوبوس، تازه از سراشیب بیرون آمده. و اگر فقط قدمی به عقب‌تر بردارد، ای بسا در شیب سقوط بیافتد و تا ته درّه برود.
افسوس که گروگان این راننده‌ی مست، این سرزمین و مردم بی‌پناهش هستند. و رهبران مستبد این حکومت، از این نقطه ضعف، چه «بهره‌ها» برده‌اند!
به هر حال معتقدم مردم، بهترین تصمیم را خواهند گرفت.
بابک‌داد
۶ اردیبهشت ۹۶
تلگرام:
https://t.me/babakdad

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام وسپاس از تلاشهایتان جهت روشنگری و برقراری آزادی
من یک سوال یا شاید هم در خواست دارم که مربوط به مقاله تان نمی باشدخواهمشمند است شعارها ی ستاد آقای رئیسی رو بیشتر نقد کنین مثلا در رابطه با فرار مالیاتی آستان قدس اونها اعلام کردن که طبق قانون مالیاتی می باشد پس هیچ گونه فراری صورت نگرفته است وقتی که در قانون هم بررسی می کنم می بینم که درست است ولی انگار یک جای کار ایراد دارد
پاینده وبرقرار باشید