🔷 نگاهی به صفبندیهای انتخابات۹۶ 🔷
➖ بابکداد ➖
بعد از «ثبتنام گروهی» طیفهای مختلف (از جمناییها، احمدینژادها و نیروهای دیگر) حسن روحانی که تنها نامزد جریان اصلاح و اعتدال بود، عملاً در مقابل چند جبهه قرار داشت که اگرچه همسوی همدیگر نیستند، اما قطعاً «برآیند» حضور همزمان و پرتعدادشان در مناظرهها میتوانست به زیان روحانی تمام شود و از سبد رأی او بکاهد.
🔹 برای همین امروز و در آخرین مهلت ثبتنام، جهانگیری معاوناول رئیسجمهور هم به صف نامزدها پیوست تا از فرصت مناظرههای انتخاباتی برای دفاع از کارنامه روحانی نهایت استفاده را ببرد.
بدین ترتیب و با نامزدی چند چهره مهم اجرایی مثل اسحاق جهانگیری و محمد هاشمی و… جبههی نامزدهای طرفدار دولت هم تقریباً به اندازه دو جریان جمنا و بهاریون، حداقل دو چهره انتخاباتی دارد.
هرچند با نامزدی قالیباف و چند چهره اصولگرا، آنها باعث ترافیک نامزد در آن طیف شدهاند. و این برخلاف اثر نامزد پوششی در طیف دولت، باعث ریزش رأی در سبد اصولگرایان خواهد شد.
🔹 طبعاً برداشت عمومی این است که هر سه این طیفها (جمنا و اصلاحطلبان و بهاریون)، حداقلی از قواعد بازی سیاسی را با استانداردهای فعلی ایران میدانند و نامزدهای پوششی، در نهایت به نفع نامزد اصلی کنار میروند. با این حساب ممکن است نامزدهای اصلی سه طیف (با فرض تأیید صلاحیت) اینها باشند: حسن روحانی، ابراهیم رئیسی، محمود احمدینژاد. به همراه دو نامزد مستقل از اینها.
🔹 با فرض عدم ردصلاحیت گروه احمدینژاد، آنها که «قطب سوم» هستند و رأی دارند، در تعیین فرد پیروز اهمیت دارند. که بسته به نوع واکنش بهاریها به ردصلاحیت معلوم، مسیر آنها مشخصتر خواهد شد.
🔹 قطب چهارم کسانی هستند که به طور مستقل آمدهاند و رأی مختصری هم دارند و تا آخر هم میمانند: نظیر محمد غرضی، یا مصطفی هاشمیطبا و… که از مرحله اول رأیگیری نمیگذرند و رأی این نامزدها در دور دوم انتخابات تعیینکننده خواهد بود. این طیف به نوعی «قطب چهارم» انتخابات خواهند بود.
🔹 قطب پنجم اما احتمالأ حتی از صافی شورای نگهبان هم نمیگذرند. اشخاصی مانند دکتر شعلهسعدی، خزعلی، امیراحمدی و… این گروه هم برای مرحله بعد برنامههای مختلفی دارند که همسان نیستند و با «چشمانداز فعلی»، تأثیری بر روند کلی نخواهند گذاشت.
🔹 پس بازی فعلی در زمین نامزدها، به نوعی «چهار قطبی» است که در عمل هرجومرج ناشی از آن، ممکن است حتی از دوقطبی خطرناک مورد نظر آیتالله خامنهای هم برای نظام پرهزینهتر باشد.
🔹 در چنین شرایطی، نظام دو راه دارد: یا پذیرش دوقطبی «رئیسی - روحانی» ردصلاحیت بقیه طیفها که این روش را قاعدتاً انتخاب نمیکند. و یا پذیرش تکثر و چند قطبی!
در هر دو این وضعیتها، «رفتار نهادهای حکومتی» مثل صداوسیما و ارگانهای نظامی مثل سپاه است که تعیین میکند که نظر رهبری و هیأت حاکمه با کیست؟ و برآیند رأی بقیه به ضرر رئیسی خواهد بود!
🔹 سوگیری و جانبداری نهادهای نظارتی و حکومتی به سود رئیسی، باعث میشود همهی آن طیفهای دیگر مانند سال ۱۳۷۶ عملاً به نامزد حاکمیت نه بگویند و مردم هم با رأی بالا وارد انتخابات شوند و به حسن روحانی رأی دهند.
این البته با فرض حضور حداکثری مردم و عدم تقلب در شمارش و تأیید آراء رخ میدهد.
🔹 بدین ترتیب، دوباره در شرایطی مثل ایام پیش از انتخابات سال ۱۳۷۶ قرار میگیریم که چهار جریان در انتخابات حضور یافتند، و همه دستگاههای حاکمیتی با طرفداری پررنگ از آقای ناطقنوری، ناخواسته باعث پیروزی بزرگ رقیب او یعنی آقای خاتمی شدند!
این بار هم اگر مردم مثل سالهای ۷۶ و ۸۸ به صحنه بیایند، احتمال تأثیرگذاری بر نتیجه را دارند و اگر مثل سال ۸۴ که نامزد گمنامی در مقابل هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و عدهای با خیال راحت از پیروزی هاشمی در مرحله دوم رأی ندادند، احتمال دارد روحانی به اولین «رییس جمهور تکدورهای» جمهوری اسلامی تبدیل شود!
🔹 قطب ششم تحریمکنندگان انتخابات هستند که در صف نامزدهای انتخابات نیستند اما بر روند انتخابات تأثیر خواهند گذاشت.
طبیعی است اگر این گروه از مردم، قانع شوند که رأی بدهند، با «رأی سلبی» میآیند تا مانع نامزدهای مورد حمایت حکومتی مثل رئیسی شوند.
همچنین با مشارکت این طیف از مردم، مانند حضور حداکثری ۸۸، مردم در مقابل هرگونه تقلب واکنشی سخت و اعتراضی نشان میدهند.
شاید برای همین، هیچ تلاشی برای قانع کردن آنها در رسانههای حکومتی دیده نمیشود!
🔹 این «تحلیل فضای کلی انتخابات» در شنبهی «پایان مهلت ثبتنام» بود و طبعاً در روزهای آینده با اعلام صلاحیت نامزدها و اتفاقات بعدی میتواند تغییر کند.
🔹 به عنوان یک تحلیلگر مستقل، امیدوارم ایرانیان، خود به بهترین تحلیل و تصمیم برسند و همان را عملی کنند.
[بابکداد]
شنبه ۹۶/۱/۲۶
تلگرام:
http://t.me/BabakDad
➖ بابکداد ➖
بعد از «ثبتنام گروهی» طیفهای مختلف (از جمناییها، احمدینژادها و نیروهای دیگر) حسن روحانی که تنها نامزد جریان اصلاح و اعتدال بود، عملاً در مقابل چند جبهه قرار داشت که اگرچه همسوی همدیگر نیستند، اما قطعاً «برآیند» حضور همزمان و پرتعدادشان در مناظرهها میتوانست به زیان روحانی تمام شود و از سبد رأی او بکاهد.
🔹 برای همین امروز و در آخرین مهلت ثبتنام، جهانگیری معاوناول رئیسجمهور هم به صف نامزدها پیوست تا از فرصت مناظرههای انتخاباتی برای دفاع از کارنامه روحانی نهایت استفاده را ببرد.
بدین ترتیب و با نامزدی چند چهره مهم اجرایی مثل اسحاق جهانگیری و محمد هاشمی و… جبههی نامزدهای طرفدار دولت هم تقریباً به اندازه دو جریان جمنا و بهاریون، حداقل دو چهره انتخاباتی دارد.
هرچند با نامزدی قالیباف و چند چهره اصولگرا، آنها باعث ترافیک نامزد در آن طیف شدهاند. و این برخلاف اثر نامزد پوششی در طیف دولت، باعث ریزش رأی در سبد اصولگرایان خواهد شد.
🔹 طبعاً برداشت عمومی این است که هر سه این طیفها (جمنا و اصلاحطلبان و بهاریون)، حداقلی از قواعد بازی سیاسی را با استانداردهای فعلی ایران میدانند و نامزدهای پوششی، در نهایت به نفع نامزد اصلی کنار میروند. با این حساب ممکن است نامزدهای اصلی سه طیف (با فرض تأیید صلاحیت) اینها باشند: حسن روحانی، ابراهیم رئیسی، محمود احمدینژاد. به همراه دو نامزد مستقل از اینها.
🔹 با فرض عدم ردصلاحیت گروه احمدینژاد، آنها که «قطب سوم» هستند و رأی دارند، در تعیین فرد پیروز اهمیت دارند. که بسته به نوع واکنش بهاریها به ردصلاحیت معلوم، مسیر آنها مشخصتر خواهد شد.
🔹 قطب چهارم کسانی هستند که به طور مستقل آمدهاند و رأی مختصری هم دارند و تا آخر هم میمانند: نظیر محمد غرضی، یا مصطفی هاشمیطبا و… که از مرحله اول رأیگیری نمیگذرند و رأی این نامزدها در دور دوم انتخابات تعیینکننده خواهد بود. این طیف به نوعی «قطب چهارم» انتخابات خواهند بود.
🔹 قطب پنجم اما احتمالأ حتی از صافی شورای نگهبان هم نمیگذرند. اشخاصی مانند دکتر شعلهسعدی، خزعلی، امیراحمدی و… این گروه هم برای مرحله بعد برنامههای مختلفی دارند که همسان نیستند و با «چشمانداز فعلی»، تأثیری بر روند کلی نخواهند گذاشت.
🔹 پس بازی فعلی در زمین نامزدها، به نوعی «چهار قطبی» است که در عمل هرجومرج ناشی از آن، ممکن است حتی از دوقطبی خطرناک مورد نظر آیتالله خامنهای هم برای نظام پرهزینهتر باشد.
🔹 در چنین شرایطی، نظام دو راه دارد: یا پذیرش دوقطبی «رئیسی - روحانی» ردصلاحیت بقیه طیفها که این روش را قاعدتاً انتخاب نمیکند. و یا پذیرش تکثر و چند قطبی!
در هر دو این وضعیتها، «رفتار نهادهای حکومتی» مثل صداوسیما و ارگانهای نظامی مثل سپاه است که تعیین میکند که نظر رهبری و هیأت حاکمه با کیست؟ و برآیند رأی بقیه به ضرر رئیسی خواهد بود!
🔹 سوگیری و جانبداری نهادهای نظارتی و حکومتی به سود رئیسی، باعث میشود همهی آن طیفهای دیگر مانند سال ۱۳۷۶ عملاً به نامزد حاکمیت نه بگویند و مردم هم با رأی بالا وارد انتخابات شوند و به حسن روحانی رأی دهند.
این البته با فرض حضور حداکثری مردم و عدم تقلب در شمارش و تأیید آراء رخ میدهد.
🔹 بدین ترتیب، دوباره در شرایطی مثل ایام پیش از انتخابات سال ۱۳۷۶ قرار میگیریم که چهار جریان در انتخابات حضور یافتند، و همه دستگاههای حاکمیتی با طرفداری پررنگ از آقای ناطقنوری، ناخواسته باعث پیروزی بزرگ رقیب او یعنی آقای خاتمی شدند!
این بار هم اگر مردم مثل سالهای ۷۶ و ۸۸ به صحنه بیایند، احتمال تأثیرگذاری بر نتیجه را دارند و اگر مثل سال ۸۴ که نامزد گمنامی در مقابل هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و عدهای با خیال راحت از پیروزی هاشمی در مرحله دوم رأی ندادند، احتمال دارد روحانی به اولین «رییس جمهور تکدورهای» جمهوری اسلامی تبدیل شود!
🔹 قطب ششم تحریمکنندگان انتخابات هستند که در صف نامزدهای انتخابات نیستند اما بر روند انتخابات تأثیر خواهند گذاشت.
طبیعی است اگر این گروه از مردم، قانع شوند که رأی بدهند، با «رأی سلبی» میآیند تا مانع نامزدهای مورد حمایت حکومتی مثل رئیسی شوند.
همچنین با مشارکت این طیف از مردم، مانند حضور حداکثری ۸۸، مردم در مقابل هرگونه تقلب واکنشی سخت و اعتراضی نشان میدهند.
شاید برای همین، هیچ تلاشی برای قانع کردن آنها در رسانههای حکومتی دیده نمیشود!
🔹 این «تحلیل فضای کلی انتخابات» در شنبهی «پایان مهلت ثبتنام» بود و طبعاً در روزهای آینده با اعلام صلاحیت نامزدها و اتفاقات بعدی میتواند تغییر کند.
🔹 به عنوان یک تحلیلگر مستقل، امیدوارم ایرانیان، خود به بهترین تحلیل و تصمیم برسند و همان را عملی کنند.
[بابکداد]
شنبه ۹۶/۱/۲۶
تلگرام:
http://t.me/BabakDad
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر