۱۳۹۶ فروردین ۱۷, پنجشنبه

رئیسی؛ تقلب یـــا معجزه؟!


♦️ یادداشتی از: بابک‌داد ♦️
تقلب می‌کنند یا معجزه؟ این سئوال در ذهن خیلی از مردم است.
دیروز حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی از «شورای مرکزی نظارت بر انتخابات» استعفا داد. (و امروز پنجشنبه نامزدی او رسماً اعلام شد!/ بعد‌التحریر) این خبر قابل پیش‌بینی بود.
حاتم‌بخشی‌ها و ریخت‌و‌پاش چند هفته اخیر او و سر زدن نمایشی به فقرا، همه نشان دهنده همین خبر بود و لذا اعلام نامزدی او، تعجبی ندارد.
مسئله اصلی «سبد رأی» اوست! و اینکه این «مرحله»، بخشی از «مراحل آماده‌سازی» او برای جانشینی آقای خامنه‌ای است و او باید سربلند از آن بیرون بیاید. از طرفی نظرسنجی‌ها می‌گویند که او رأی ندارد و بدون «مهندسی انتخاباتی» هیچ بختی برای رفتن به پاستور نخواهد داشت. اما چرا، «معجزه» هم ممکن است!

در نظرسنجی کانال تلگرام، از مردم پرسیدم «اگر قصد رأی دادن دارید، آیا به رئیسی رأی می‌دهید؟» و دو گزینه آری و نه برای پاسخ وجود داشت که رأی او از نظرسنجی ۹۰۰۰ نفری، با زحمت به ۱۶٪ می‌رسید! ۸۰۰۰ نفر یا ۸۴٪ هم گفتند: «نه. به او رأی نمی‌دهم!»
البته در شش هفته‌ای که تا انتخابات باقی مانده، اتفاقات زیادی رخ خواهد داد. و حتی قرار نیست «معجزه‌ای» هم رخ ندهد! معجزه‌ای که دست‌کم، رأی متزلزل حسن روحانی را بشکند!
اگر مهندسان انتخابات و طراحان بازی، این بار «یک راه قانونی» برای تغییر نظر مردم داشته باشند چه؟ به هر حال آنها هم می‌دانند شکست رئیسی در انتخابات، پروژه جانشینی رهبری را هم تحت تأثیر منفی قرار خواهد داد. سهل است مردمی که یک نفر را برای رئیس جمهوری شایسته ندانند، مشروعیتی برای «رهبری» او هم قائل نخواهند شد و نهاد ولایت فقیه از این هم متزلزل‌تر خواهد شد. آیا طراحان برای این بی‌آبرویی به فکر چاره هستند؟ آنها رئیسی را برای «دوره آمادگی رهبری» به میدان فرستاده‌اند. و رأی نیاوردن او، یعنی شکست کل پروژه جانشینی رهبری!
اینکه با علم به عدم محبوبیتش، رئیسی را نامزد کرده‌اند، به دو ابزار تکیه دارند:

🔹اول: ممکن است روی «دستکاری عظیم آراء» مانند سال ۸۸ و یک سرکوب اساسی قبل و بعد از انتخابات «حساب» باز کرده باشند. با توجه به ضریب هوشی و سوابق آنها این گزینه متأسفانه محتمل‌تر است!
🔹دوم: احتمال کمی هم وجود دارد که برای تغییر نظر مردم، به روشهای منطقی‌تری فکر کرده باشند! اگر چه بعید است، اما اگر تیم رئیسی (که حالا «نامزد نظام» به شمار می‌رود) بتوانند چند چشمه معجزه رو کنند، شاید نظر بخشی از این ۸۵٪ نظرشان عوض شود! و رأی روحانی را کمتر کند.
آنها با کمی درایت و هوشمندی (هوشمندی غیر از پخش کردن غذا و پول است آقایان!) می‌توانند چند چشمه مثل «رفع حصر» یا «عفو زندانیان سیاسی» و یا مثلاً وعده‌های تازه‌ای بدهند و رأی روحانی را مصادره کنند.
اگرچه این ملت آنقدر دلزده و بی‌اعتماد شده‌اند که «معجزه» باید خیلی چشمگیر باشد تا رأی آنها را برانگیزد، یا عوض کند. وگرنه که با وضعیت فعلی، طبیعی است مردم یک «روحانی امروزی خنده‌رو» را به یک «قاضی اخموی سفارشی» ترجیح می‌دهند و رئیسی با شکست در انتخابات، بخت خود را برای جانشینی رهبری هم از دست می‌دهد!
راستش من به «هوشمندی» اتاق فکر بیت رهبری اعتمادی ندارم و بعید می‌دانم بتوانند چنان معجزاتی بکنند و امامزاده‌شان «شفا» بدهد. و از تصوّر اینکه آنها باز هم به یک تقلب و سرکوب و خونریزی دیگر دست بزنند، نگرانم!
نگران برای اینکه از حالا تا چند هفته‌ی دیگر، با حبس فعالان و معترضان، بازی را متقلبانه جلو ببرند و در نهایت هم عده‌ای از این مردم و جوانان را پیش پای این «قاضی قاتل» قربانی کنند.
از این جماعت، هوشمندی سراغ نداریم؛ اما سرکوب و ظلم تا بخواهید دیده‌ایم!
فعلاً باید امیدوار باشیم دولت روحانی و خود او، تدبیرهای جدی برای جلوگیری از تقلب و سرکوب و حبس روزنامه‌نگاران و مردم بیاندیشند.
و باز امیدوار باشیم که «سودا زدگان قدرت» هم باور کنند و بفهمند که دنیای امروز، ابزارهای بیشتری برای نظارت و برخورد با نظام‌های دیکتاتوری در اختیار دارد. اگر بفهمند!
به هر حال اگر ریاست جمهوری را به عنوان دوره آمادگی ابراهیم رئیسی برای رهبری فرض کرده‌اند، خوب است درباره «عدم مقبولیت» او جدی‌تر فکر کنند. و به جای بازی ناجوانمردانه، حداقل از این امامزاده‌شان، شفایی به مردم نشان دهند. نه اینکه مردم و جوانان را پیش پایش قربانی کنند.
[بابک‌داد]
۱۶ فروردین ۹۶
🔹تلگرام: مطالب بیشتر و خبر و تحلیل اتفاقات روزانه را می‌توانید در کانال تلگرام دنبال کنید.
http://t.me/babakdad

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
قبلا به طور خلاصه مطالبی را در فیسبوک گفتم ولی اینجا به طور مفصل بیان میکنم.
شاید با نظر من موافق نباشید ولی لطفا به عنوان نقل قول در کانال خودتان آن را بیان کنید. بهرحال در مواردی اتفاق نظر داشتیم. اگر تصمیم به ارسال گرفتید مطالب ذیل را در کانال ارائه کنید.
بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و شکست سختی که حاکمیت بخصوص در رقابت نابرابر خورد به این نتیجه رسید که هیچ گاه در رقابتی برابر و آزادنه شانسی برای برنده شدن ندارد. از طرفی شرایط بد منطقه ای و تشت و چند دستگی درون کشور و نهایتا عمر رو به پایان رهبر فعلی نهادهای امنیتی بیت را به این نتیجه رساند که برای همیشه برای مشکلات مزمنی که پیش روی رهبر بود چاره ای بیندیشند. البته برای این کار مقدماتی لازم بود.
قبل از انتخابات سال 92 و براساس گزارشات محرمانه نهادهای تحت امر رهبر، او به این نتیجه رسید که احمدی نژاد کشور را بیراهه برده و در صورت تدوام این روند موجودیت کشور با خطر جدی روبرو خواهد شد. بنابراین یکی از نزدیکان مورد موثوق خود را مامور مذاکره پنهانی با امریکا کرد! در واقع شروع مذاکرات حدود یکسال قبل از انتخابات سال 92 آغاز شد. البته حاکمیت فکر نمیکرد در سال 92 شخص روحانی بتواند دارای چنین اقبالی باشد ولی ترس از قدرت رئیس جمهوری با رای بالا(هاشمی) باعث شد که به شخص روحانی راضی باشند. البته آقای روحانی در مرحله اول نتوانست رای لازم را کسب کند ولی ترس از مرحله دوم انتخابات و رای تخمینی 28 میلیون روحانی در دور دوم باعث شد در مرحله اول پیروزی روحانی را بپذیرند. بهرحال رئیس جمهوری با این رای بالا قطعا طعنه به جایگاه رهبری خواهد زد آنهم در روزهایی که رهبری همه آبروی خودش را روی احمدی نژاد قمار کرده بود! البته مشاوران امنیتی رئیس جمهور شدن روحانی را هم بد نمیدانستند! روحانی ویرانه ای تحویل می گرفت که بعد از 4 سال کار زیادی برای انجام دادن نداشت حتی اگر روحانی خیلی خوب عمل کند میوه و ثمره آن را در ریاست جمهوری بعد خواهند چشید و در چندسال آینده آقایان می توانند با خیال راحت از جایگاه متهم به جایگاه مدعی تغییر یابند و روحانی را به خاطر ویرانی هایی که خود مسببش بودند ملامت کنند کما اینکه امروز این به عینه رفتارشان قابل مشاهده است.
بعد از روی کار آمدن روحانی در شهریور 92 رهبری بانگ نرمش قهرمانانه را کوک کرد تا مسئولیت مذاکره با آمریکا از روی دوش تیم تحت امرش به روحانی منتقل شده و از طرفی جایگاه ایشان حفظ شده و اگر در آینده مذاکرات به نتیجه نرسید خدشه ای به ساحت مبارکشان وارد نشود! باز هم در این مورد روحانی وسیله شد تا ایشان از جایگاه مجری به مدعی تغییر کند. که امروز حمله به برجام و گرفتن ژست انقلابی گری دقیقا در همین راستا ارزیابی می شود.
با توجه به رهبری داهیانه ایشان، در این حدود 28 سال بخش زیادی از قطار انقلاب پیاده شدند و تقریبا همه رئیس جمهورها بعد از پایان ریاست جمهوریشان به نوعی به اپوزیسون تبدیل شدند! این رهبری علاقانه باعث شد تیم امنیتی بیت به این نتیجه برسد بعد از مرگ ایشان انتخاب جانشین و تثبیت جایگاه رهبری تازه کار تقریبا غیر ممکن است. بعد از انتخابات مجلس و خبرگان که حاکمیت شکست سختی خورد! به این نتیجه رسیدند که بهتر است با چندتا حرکت کنترل شده برای همیشه درباره چند موضوع خاطرشان را راحت کنند. اهداف آنها شامل: اول : تعیین رهبر جدید قبل از فوت رهبر فعلی و اصطلاحا بیعت گرفتن برای رهبر جدید، دوم: تغییر جایگاه رئیس دولت از ریاست جمهوری به نخست وزیری. اینکار باعث می شود رئیس جمهوری که بواسطه رای مردم برای رهبری عرض اندام می کند و جایگاهی تقریبا در عرض او دارد به شخصی با جایگاه ضعیف تر و قدرتی در طول او تبدیل شود و از همه مهمتر انتخاب او با واسطه انجام شود. انتخابات مجلس مانند ریاست جمهوری صبغه سیاسی پر رنگی ندارد از طرفی قدرت شورای نگهبان در انتخابات مجلس بیشتر است و فرماندهان سپاه منطقه ای می توانند به راحتی نمایندگان مربوطه را با یک تشر بترسانند! سوم: تغییر قانون اساسی به منظور اجرایی کردن موارد اول و دوم است.
چرچیل 1

ناشناس گفت...

خامنه ای همیشه با روسای جمهوری مشکل داشته است. امروز میبینیم همه به نوعی منفور حاکمیت هستند. با اینکار لااقل دیگی که برای ایشان نجوشید برای رهبر بعدی خواهد جوشید و رهبر جدید لااقل از جانب رئیس جمهور مشکلی نخواهد داشت. البته ایشان خوب می داند که در صورت مرگش، انتخاب رهبر به راحتی انجام نخواهد شد چرا که مدعیان بسیاری وجود دارند بنابراین اهتمام ویژه ای دارد که تا قبل از مرگش شرایط رهبری بعدی را فراهم کند.
بزرگترین مانع برای این طرح شخصی بود که در دی ماه به سبک امیرکبیر و در شب مرگ او به همان شیوه با اسم رمز حمام فین حذف شد! جناب داد شما برای آمدن رئیسی(رهبر آینده) احتمال تقلب یا معجزه را مطرح کردید. البته نظام راه 88 را نخواهد رفت! از طرفی رئیسی شخصیت کاریزمایی ندارد و اتفاقا سخنور خوبی هم نیست! اقبالی هم در جمع مردم نخواهد داشت چون از حاکمیت است! خاتمی، احمدی نژاد و روحانی اگر اقبالی یافتند چون به حاکمیت می تاختند! و این از رهبر آینده بر نمی آید! لاجرم راه دیگری لازم است و البته این راه را اصلاح طلبان به حاکمان یاد دادند و تا به امروز هم جواب داده است.
بعد از انتخابات مجلس چهارم اصلاح طلبان به نوعی قهر کردند که البته بعد از مدتی توانستند ریاست جمهوری را با قدرت پس بگیرند ولی بعد از مجلس هفتم تفکر بین بد و بدتر باعث شد روز به روز از عیار اصلاح طلبان کم شده تا به امروز که کاظمی و لاریجانی و موحدی کرمانی به عنوان لیست مردم با رای اصلاح طلبان به مجلس و خبرگان راه یافتند! برای رئیسی هم چنین خوابی دیده شده است! ولی نه با حضور روحانی!
رئیسی به نظر مهمترین نقطه ضعفش اعدامهای سال 67 است که البته فرزند آیت الله منتظری سال گذشته با رو کردن نوار صحبتهای پدرش با هیات مرگ باعث یادآوری آن وقایع شد. تنها راهی که می شود آن واقعه را قابل قبول کرد و حق را به جناب رئیسی داد این است که توجیهات ایشان اعم از خائن بودن و تروریست بودن اعدام شدگان را پذیرفت. روحانی قرار است قربانی شود تا شدت عمل با اعدام شدگان سال 67 پذیرفتنی گردد! روحانی شهید رجایی دیگری خواهد شد!
اگر امروز می بینید که رهبری بر حق انتخاب و امانت تاکید زیادی می کند و از طرفی رئیسی زمانی وارد عرصه رقابت می شود که شانس کمی دارد به لحاظ اینکه وسط ریاست جمهوری فردی هست که احتمال پیروز شدنش بسیار زیاد است فقط دارای یک معنی می باشد. او برای شکست نیامده است. البته با حذف فیزیکی روحانی که کمترین هزینه برای حاکمیت خواهد داشت! مقایسه کنید با هزینه انتخاب رهبر آینده در صورت مرگ خامنه ای! آنها با شیوه غلط بین بد و بدتر رئیسی را بر کرسی ریاست جمهوری خواهند نشاند. البته در این بین نه جلیلی کنار خواهد کشید نه احمدی نژاد! اینان باید باشند تا ملت به دامان رئیسی پناه ببرند.
اما این بازی، بازیگر دیگری نیز دارد! احمدی نژاد! کسی که فکر می کند می تواند بار دیگر بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند! حاکمیت با نقشه ی زیرکانه اش از قدرت پرده دری و پر رویی او نهایت استفاده را خواهد برد!
نهی خامنه ای از عدم حضور احمدی نژاد و علنی شدنش همگی حساب شده بود! البته احمدی نژاد از بازی و نقشه اینان بی خبر است! آنها خوب میدانستند که احمدی نژاد به حرفهای محرمانه وقعی نمی نهند بنابراین ابتدا در خفا و سپس آشکار او را نهی کردند! بعد هم عده ای را پیش او فرستاندند که اگر خودت نمیتوانی بیایی میتوانی کسی را معرفی کنی! به صحبتهای افراد امنیتی سابق و حال دقت کنید! درباره فتنه انتخابات 96 مرتبط هشدار می دهند. در واقع آنها می خواهند ذهن مردم را از قبل آماده کنند! آن فتنه با تحریک اینان و پرده دری احمدی نژاد شروع خواهد شد! بهرحال ایجاد یک بلوا کوچک کنترل شده بهتر از داشتن یک بلوای بزرگ بعد از مرگ رهبر است! با این بلوای کوچک می خواهند ثابت کنند که انتخابات ریاست جمهوری هزینه زا و تنش زا است و مردم را برای تغییر قانون اساسی و تغییر جایگاه ریاست جمهوری و نخست وزیری آماده کنند. البته روحانی تا دقایق پایانی حضورش لازم است! بعد از انتخابات هم بعید نیست یک طرف بلوا به عنوان مسببین شهادت دکتر حسن روحانی برای همیشه از صحنه گیتی حذف شوند!(احمدی نژادی ها)
احتمالا بعد از انتخاب رئیسی، برای همراهی مردم در اصلاح قانون اساسی، محصورین آزاد شوند!
احمدی نژاد نقش خروس چرچیل را دارد.
روزی عده ای به اصرار از چرچیل خواستند که سیاست را تعریف کند. چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت. گفت خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید. این عده هر چه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون می رفت. آخر از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد. چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اول گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند!آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد ، و در پاسخ گفت این سیاست است.
چرچیل 2
من را با عنوان چرچیل بشناسید

ناشناس گفت...

با سپاس از مطالب شما...لطفا فونت نوشته ها را بزرگتر انتخاب کنید/