تکتک بررسی کنیم که احمدینژاد برای بازگشت به صحنه سیاسی و پا گذاشتن بر امر ولیفقیه، بیشتر از همه روی چه چیزهایی حساب باز کرده است:
🔷 ۱- فراموشی ذهنی ایرانیان:
او روی فراموشی مردم ایران حساب خاصی باز کرده و میداند ایرانیان بخاطر مشکلات روزمره حوصله تحقیق درباره گذشته را ندارند و ترجیح میدهند گذشته را از ذهن پاک کنند. او سوار بر همین نفرت از گذشته قصد دارد به قدرت بازگردد.
🔷 ۲- زودباوری ایرانیان:
اکثریت مردم ما حرف او را باور کردند وقتی که گفت میخواهم به دانشگاه برگردم و معلمی کنم! باور کردند وقتی که گفت نه نامزد میشوم و نه از کسی حمایت انتخاباتی میکنم.
او همیشه جوری هنرمندانه دروغ میگوید که باورش خیلی سخت نباشد! و بعد که از پل گذشت، کار خود را میکند.
🔷 ۳- روحیه سازشکارانه محافظهکاران:
او ضعفهای بزرگان جریان اصولگرایی و مراجع محافظهکاران را میشناسد و به خوبی میداند آنها حاضرند باز هم در این «ظرف کثیف غذا بخورند»، اما به مردم نگویند درباره احمدینژاد اشتباه کردیم! او سالها از ضعفهای آنان سواری گرفته و باز هم میتواند بگیرد!
🔷 ۴- نفرت مردم از روحانیان و رهبر:
او از سال ۹۰ که صراحتاً گفت: «ولی فقیه بدون ملت، دست بسته است!» و بعد با قهر ۱۱ روزه و کنایههای فراوانش به آقای خامنهای، همیشه سعی کرده بر موج «نفرت مردم از رهبر» سوار شود.
این بار هم با سخنان کنایهوارش در اهواز درباره «سلطنت و استکبار آن آقا!» و استقبال مردم از این سخنان، دانست که هنوز میتواند از این نفرت عمومی بهرهبرداری کند.
هرچند به وقتش، احمدینژاد ترسوتر از آن است که مقابل رهبری بایستد. او وقتی به ریاست و مقام برسد، «شریک دزد» خواهد شد و «رفاقت قافله» را فراموش میکند!
در انتخابات ۹۲ که مشایی را نامزد ریاست جمهوری کرد؛ نظام را تهدید کرد که تا آخر پای او میایستد! اما بعد از رد صلاحیت رفیق و مُراد معنویش، هیچ واکنشی جز تمکین و سکوت نشان نداد. او لافزن بزرگی است که در صحنهی «عمل» چیزی در چنته ندارد!
🔷 ۵- امتیازدهی نظام و رهبری:
احمدینژاد با ابزارهایی مانند مدارکی که از تخلفات رهبری و مسئولان عالی دارد؛ میخواهد با آنها امتیاز بگیرد. او روی باصطلاح آبروداری و امتیازدهی رهبری (که حتی در مقابل قهر ۱۱ روزهاش هم سکوت کرد)، حساب باز کرده است.
🔷 ۶- روحیات «تازهجوانان»:
احمدینژاد روحیات سرکش نسل جوان را میشناسد. همچنین از نفرت جوانان از سیستم حکومتی و معضلات آنها باخبر است.
سوار بر این روحیهی عاصی، احمدینژاد بر «آتش» سرکشی و لاقیدی و جسارت نسل جوان، «بنزین طغیان» میریزد و خویش را در کسوت منجی آنان عرضه میکند.
احمدینژاد شعار «بهار و ایران» را دقیقاً بخاطر تأثیرگذاری بر نسل جوان انتخاب کرده و همچنین با دمیدن در شعارهای ناسیونالیستی، از حس وطنپرستی نسل جوان بهرهبرداری خواهد کرد.
هرچند نسل جوان، هوشمندی خاص خود را دارند و به «بهار سیاه» تیم احمدینژاد روی خوش نشان نمیدهند!
با این حال، حداقل ۵ میلیون جوان (که بعد از پایان دولت او تا امسال، واجد شرایط رأی دادن شدهاند) متأسفانه احمدینژاد را به درستی نمیشناسند و این رقم جمعیت کمی نیست!
نکته مهم: این جمعیت، هدف انتخاباتی حامیان ابراهیم رئیسی نیز هست!
بعید نیست که جوانان بزرگتر، نسل «تازهجوان» را از خطرات پدیدهی احمدینژاد و عوارض آن آگاه کنند. اما خطر سوارشدن او بر شور جوانی و روحیهی عصیانگری جوانان، همچنان وجود دارد.
🔷 ۷- استیصال و نیاز اقشار فقیر:
او با شعار «مردمفریبانه» یارانه ۲۵۰ هزارتومانی، و با حرفهایی نظیر اینکه «پول ملت، برای ملت» دست روی نقطه ضعف اقشار فقیر میگذارد.
احمدینژاد با افسونگری یک شعبدهباز میتواند به اقشار فقیر بقبولاند که پول آنها در جیب دولت است و فقط اوست که میتواند این پولها را پس بگیرد و به مردم برگرداند!
فشارهای اقتصادی و عدم اطلاعرسانی درست دربارهی آنچه دولت احمدینژاد با کشورمان کرده، ممکن است بار دیگر اقشار ضعیف و فقیر را فریفته شعارهای احمدینژاد کند. او روی فقری که خودش در ایجاد و گسترش آن دخالت مستقیم داشته، حساب خاصی باز کرده است.
🔷 ۸- اختلاف بین نیروهای سیاسی:
هنر بزرگ احمدینژاد، روئیدن در «خلاء» است. او سال ۸۴ هم از هرجومرج بین دو جناح و دعوا بین نیروهای سیاسی نهایت بهرهبرداری را کرد و در فاصلهی میان آنها، جایی برای خودش باز کرد و خود را به عنوان «نیرویی خارج از حاکمیت» به ملت معرفی کرد و بالا آمد.
در حال حاضر شبیه همان هرجومرجهای سیاسی بین اصولگرایان رخ داده و احمدینژاد هم با نیم نگاهی به وضعیت آنها و حدسیاتی درباره بیماری رهبر، فضا را برای بازگشت مهیا دیده است.
🔷 ۹- بیماری یا فوت رهبر - خلاء قدرت:
چه چیزی باعث شد روز ثبتنام معاون سابقش، احمدینژاد ناگهان شناسنامهی خود را از جیب درآورد و در انتخابات ثبتنام کند؟
بدون تردید او خبر دارد که بیماری رهبر جمهوری اسلامی به «مرحله بحرانی» رسیده و حالا وضعیت حتی با مهرماه ۹۵ و ایام «منع رهبر» فرق کرده است!
هرچند نباید از تکیه کردن او به فال و رمالی و «پیشگویی» حلقهی نزدیکانش هم غفلت کرد!
احمدینژاد روی خلائی که ممکن است همین هفتهها در رأس هرم قدرت نظام ایجاد شود، حساب ویژهای باز کرده. او با ثبتنام در انتخابات، به هیأت حاکمه نظام علامت داد که در فردای پس از خامنهای، باید سهم و «جایگاه خاصی» برای او در نظر بگیرند.
🔷 احمدینژاد روی چیزهای دیگری هم حساب کرده... چیزهایی که بعضاً حتی گفتنشان هم به مصلحت جامعه نیست و آرامش روانی مردم را بر هم خواهد زد. امیدوار باشیم که او رأی منفی قاطعی از ملت بگیرد و برای همیشه برود!
[بابکداد] ۳۰ فروردین ۹۶
۱ نظر:
سلام جناب داد
از شما انتظار می رفت که یکبار هم شده به این نکته بپردازید که آمدن و رد احمدی نژاد صرفا یک بازی سیاسی در راستای احیای قدرتهای مطلق بدون پرداخت هزینه خواهد بود
ارسال یک نظر