۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

پروژه تخريب سيدحسن خميني چرا و چطور انجام شد؟

پروژه تخريب سيدحسن خميني، چرا و چطور انجام شد؟
"جنبش سبز" هنوز كابوس حكومت است!
سخنراني آقاي سيدحسن خميني بنا به گزارشات، با ميل خود او نبود. ضمن اينكه قرار بود سخنران اول سيدحسن خميني باشد و سخنران بعدي احمدي نژاد و سپس رهبري سخنراني كند. اما احمدي نژاد با تصاحب تريبون، سخنرانيش آغاز كرد و آنقدر به سخنراني خود ادامه داد كه دو بار از سوي آقاي انصاري (از دفتر نشر آثار امام) محترمانه تذكر گرفت. با اين همه او اعتنايي نكرد تا زماني تريبون را به نوه امام واگذار كند كه "آقا" آمده باشد و حسن خميني فرصت نكند طولاني صحبت كند و يا نتواند صراحتا" از جنبش سبز حمايت كند. پرده دوم نمايش هم قرار بود در همين اثنا انجام شود؛ اهانتي سازمان يافته به نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي در حضور و با سكوت تأييد آميز مقام رهبري.
به عقيده من روبوسي نمايشي آقاي خامنه اي با آقاي سيدحسن خميني، اصلا" به معناي دلجويي از وي نبود. از ديدگاه رهبري، اين روبوسي بيشتر شبيه گشودن آغوشي دوباره بر روي كساني همچون نوه امام بود كه بعد از گوشمالي توسط بسيجيان فدايي رهبري، مي تواند از "سران فتنه" دست بكشد و به آغوش رهبري بازگردد! اهانت ديروز بسيجيان به آقاي حسن خميني، يك تهديد ضمني ديگر هم در خود داشت كه هر كسي بخواهد با سران جنبش سبز موافقت و همراهي كند، حتي اگر نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي باشد، با وي برخوردي سخت خواهد شد. اين پيام تهديدآميز بايد در مقابل دوربينهاي تلويزيوني ثبت و نمايش داده مي شد تا مراجع تقليد و ساير شخصيتهاي سياسي و از جمله آقاي هاشمي رفسنجاني كه در مراسم حاضر و ناظر بود، به درستي متوجه قاطعيت تصميم آقاي خامنه اي بشوند.
آيت الله خامنه اي نه در شروع سخنراني اش و نه در ادامه آن، هيچ واكنشي به اين اتفاق نشان نداد و برعكس با خونسردي اثبات كرد كه از توهين مستقيم بسيجيان تحت امر خود به نوه امامي كه ظاهرا" براي بزرگداشتش اجتماع كرده بودند، رضايت دارد. برخي خبرهاي رسيده مي گويد سردار نقدي رئيس بسيج به فرماندهان گروههاي بسيجي دستور مستقيم براي شعار دادن و ممانعت از سخنراني نوه امام صادر كرده بود. بنابراين تخريب سيدحسن خميني، با هدف ترساندن ساير شخصيتهاي سياسي و مراجع تقليد از همراهي با سران جنبش سبز صورت گرفت ولي از واكنشهاي ديروز و ديشب چنين پيداست كه نتيجه معكوس داده است!
پيش و بيش از همه خود سيدحسن خميني بود كه منشأ اين حركتها را شناخت و آن منشأ را به مخاطبان خود نشان داد. آنجا كه گفت:"تا بوده چنين بوده! هنوز بيست سال هم از رحلت امام نگذشته است!" و آنجا كه با زيركي به شعاردهندگان كف كرده گفت:"آقایان بگذارید وقتی ” رهبری” در جایگاه قرار گرفت ، طبیعتاً نسبت به این بزرگوار ابراز احساسات می کنید!"
با همه اينها سخنراني ديروز مقام رهبري، آشفته ترين سخنراني ايشان بود. آيت الله خامنه اي كه تسلط بسياري بر زبان عربي دارد، هشت مرتبه آيات قرآن را اشتباه و با لكنت در عربي خواند و در تشبيه دوران پيامبر و امام علي و ماجراي طلحه وزبير با زمان حاضر، بيش از گذشته افراط كرد و طبيعتا" دچار خطاهاي وحشتناك تاريخي شد. او خود را (علي) خليفه نخست بعد از پيامبر (امام خميني) ناميد، در حالي كه خليفه اول "ابوبكر" بود نه "علي". برخي مي گويند اشتباهات مكرر آقاي خامنه اي در نماز جمعه ديروز، ناشي از بروز بيماري آلزايمر در ايشان است. شايد بايد در مورد آلزايمر ايشان جدي تر تأمل كنيم، زيرا آقاي خامنه اي از يك سو آيت الله خميني را با "پيامبر" تشبيه مي كرد تا "قباي علوي" خود را با باقيمانده پارچه آن بدوزد، و همزمان فراموش كرد لحظاتي قبل سپاهيان تحت امر او با هلهله و سوت و كف، اجازه ندادند نوه كسي كه به پيامبر تشبيهش كرده سخن بگويد. شبيه واقعه اي كه در كربلا اتفاق افتاد و سپاهيان عمرسعد و ابن زياد با دستور عمرسعد هلهله كردند و مانع شدند نوه پيامبر سخنراني كند تا صداي حسين بن علي(ع) به مردم كوفه نرسد.
مي گويند تاريخ دو بار تكرار مي شود، يك بار تراژدي و بار ديگر كمدي! اما واقعه مراسم ديروز، به رغم ابعاد كميكي كه در بخش حكومتي اش داشت، يك تراژدي تلخ براي آقاي خامنه اي بود. زيرا با آنكه بارها گفته بود "نظام چشم فتنه سبز را كور كرده و همه چيز تمام شده است!" آيت الله خامنه اي ناگزير شد تمام وقت خطبه هايش را به تهديد دوباره جنبش سبز مردم ايران اختصاص دهد. سخنان آقاي خامنه اي، نشان داد جنبش نيرومندتر و قوي تر از قبل در بارگاه جور و ستم ولايت فقيه حضور دارد.
من در ميان تلخي هاي مراسم ديروز، نشانه هاي موثق يك پيروزي بزرگ را ديدم. و به تعبير بازمانده نينوا:"چيزي نديدم جز زيبايي!"
پي نوشت: در گفتگويي كه عصر امروز شنبه با راديوبين المللي فرانسه داشتم، از سپاه پاسداران به عنوان برگزار كننده اصلي مراسم سالگرد درگذشت امام و طراح لجستيكي و سياسي اين مراسم نام بردم كه با گسيل نيروهاي حقوق بگير بسيجي، تلاش داشت نمايشي از "بيعت مردم" با آيت الله خامنه اي ترتيب دهد. به رغم اعزام بيش از 49 هزار اتوبوس از سراسر كشور، جمعيتي كه صداوسيما نمايش داد با همه بزرگنمايي هايش، بيشتر از دويست هزارنفر تخمين زده نمي شدند. حال آنكه در اخبار رسمي از صداوسيما، اين رقم را تا مرز دو ميليون هم بالغ كردند.
مصاحبه ام را با راديو بين المللي فرانسه در مورد نقش سپاه و رهبري در رخداد 14 خرداد در فايل زير مي توانيد بشنويد. و يا در اين لينك متن آن را مطالعه كنيد.
اطلاع: بعد از سالگرد كودتاي انتخاباتي 22 خرداد، اميدوارم بتوانم در اين وبلاگ "خاطرات بعد از كودتا" را بنويسم و منتشر كنم. تا نظر شما چه باشد؟

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

man khili neveshtehai shomaro dost daram va be delam mineshinad

ناشناس گفت...

منتظر خاطرات پس از کودتا هستم. دست مریزاد مرد بزرگ

ناشناس گفت...

مرسی از مطالب خوبتون. من هم واقعاً امیدوارم و منتظر 22 خرداد با شکوه هستم.

ناشناس گفت...

بابک داد عزیز
سلام و روزگارت سبز.
قطعاً خاطراتت برای همه ما پر خواهد بود از نوع نگاهت به چرخ ایامی که در آنیم و قطعاً آدرسی برای فرزندان ما تا آزادی خودشان را در آینده ایرانمان پاس بدارند.
اشاندا.

mehran گفت...

salam.ie soal: shoma parsal too oon sharaiete khatar nak va ba oon vaziate amniati har shabe jome ba VOA sohbat mikardid..ama dige kheily vaghte sedatoono nashnidim..mishe begid chera?

حامد گفت...

با سلام
من نه نویسنده ام نه قلم خوبی دارم، فقط از شما خواهش می کنم در این مورد مطلبی بنویسید که اگر دژخیمان حکومت روز 22 خرداد به هر نحوی (نمی دانم شاید با همان دو میلیونی که گفته بودند برای 14 خرداد میارند، اما به دلایلی اونا رو رو نکردن، یا هر دلیل دیگه که از اونا بعید نیست) خیابونا رو مثل حکومت نظامی کردن تکلیف ملت چیه، آیا باید تا 22 بهمن صبر کنیم؟!! آیا کسی اصلا به این موضوع فکر کرده؟ ما باید یه جایگزین برای عدم موفقیت احتمالی 22 خرداد داشته باشیم.
موفق باشید

ناشناس گفت...

dorod bar shoma ali bod..

ناشناس گفت...

اینکه به گفته تعدادی از کسانی که اندک حوزه نفوذی دارند، 22 خرداد آخرین فرصت است، دیدگاه کارآمدی نیست. لطفا در این باره بنویسید که درست که 22 خرداد وزن زیادی در تاریخ جنبش سبز دارد - و این اولین سالگرد آن است - اما قرار دادن تمام تخم مرغهای ممکن و موجود در سبد تحرکات این روز - با هر انگیزه که باشد - راه درستی نیست. نکته دیگری که نباید از آن غافل شد و واقعیتی است در حال وقوع، وخامت اوضاع اقتصادی است. این موضوع استعداد و قابلیت آنرا دارد که با برنامه ریزی و هماهنگی به عاملی جهت رشد فکری جامعه تبدیل شود و در جهت نهادینه کردن مفاهیم - و ساختارهای - مدرن به کار گرفته شود. در عین حال باید از پیوند خوردن این پتانسیل با افکار و عقاید غیر منطقی و هپروتی و حواله دادن واقعیتهای اجتماعی به عوامل متافیزیکی و غیرواقعی پرهیز و جلوگیری شود. جنبش سبز در مرحله ای شبیه رکود و استراحت است و آنچه نیاز دارد موج تازه ای از ایده هاست: ایده هایی که نتایجی در بر داشته باشند. توانا و پایدار باشی

ناشناس گفت...

DOOSTE AZIZ,

LOTFAN BEGOOID KE AYA MISHAVAD BE "MOOSAVI" - "KARROBI" HA ETEMAD KARD? MAGAR HAMIN HA NABOODAN KE HAMEYE MAHARO JELOYE GOLOOLE FERESTADAN ? MAGAR MOOSAVI KOOR BOOD ? BE NAZARE MAN IN HA HAM ADAMAYE HOKOOMATE KHOMEINI HASTAN . " AKHOONDE KHOOB" AKHOONDE "MORDAST" ... BA SEPAS : BI GHARAR

hanie گفت...

خیلی تحلیل خوبی بود. مثل همیشه عالی نوشتید. منتظر خاطرات پس از کودتا هم هستیم

صادق گفت...

آقای داد، واقعا مطالب شما تاثیر گذاره...
من هر روز وبلاگتون رو چک میکنم شاید پست جدیدی گذاشته باشید. اگر می شد که این مطالب شما رو توی شهر پخش کرد، واقعا عالی می شد. مطالبی می نویسید که مخالفان شما جوابی برای آن ندارند...
منتظر پست های بعدی شما هستیم.