
۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه
قمار تمام عيار! بخش اول

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه
روز پدر... مبارك

روز پدران آزاده مبارك باد
روز پدر بر پدران زنداني غيوري كه بابت تفكرشان در زندان اسيرند، مبارك باد. و بر همه شما پدراني كه به فرزندان خود درس آزادگي و انصاف مي دهيد، فرارسيدن روز پدر مبارك باد.
پي نوشت: با آرزوي آزادي همه مردان و پدران اين سرزمين دربند؛ بهزاد نبوي، عرب سرخي، احمدزيدآبادي، عيسي سحرخيز، عبدالله مؤمني، داود سليماني، حشمت الله طبرزدي و... نامها بسيارند. به يادم بياوريد پدران دربند سرزمينم را.
پي نوشت2: مبارك باد بر پدران "ندا آقا سلطان"، پدران سهراب ها، كيانوش ها، ترانه ها،... و بر پدران شهيدان جنبش مردمي و سبز مردم ايران. مبارك باد روز پدر بر پدران شيوا نظرآهاري، بهاره هدايت، عاطفه نبوي، و دختران و شيرزناني كه در زندان استبداد اسيرند. به ياد بياوريم پدران قهرمان ديارم را.
پي نوشت3: روز پدر بر آقايان موسوي، كروبي، خاتمي، كه دلاورانه در نوك حمله هجوم اين استبداد سياه ايستاده اند، مبارك باد.
پي نوشت4: تبريك به پدراني كه از تبعيد فرزندانشان خسته نمي شوند. پدران روزنامه نگاران، فعالان سياسي و حقوق بشري، پدران صبور مهاجران...
۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه
"راز بقا"! گامهاي مصباح و احمدي نژاد براي بلعيدن كشور!

منبعد "چماق عريان" حكومت مي كند!
گام هاي مصباح و احمدي نژاد براي بلعيدن كشور!
خيلي سخت نيست در ميانه همه جنجالهايي كه در كشورمان برپاست، رد پاي اتفاقات بزرگتري را ببينيم كه در شرف وقوع هستند. اكنون آيت الله مصباح يزدي نزديك تر از هميشه به تصاحب كرسي رهبري جمهوري اسلامي است و در حال اندازه گيري "جامه ولايت" و برداشتن آخرين گامهاي خود است. بعد از يكسره كردن كار بيت امام و مراجع قم، اكنون نوبت به بريدن بقيه شاخه هايي است كه مقام معظم رهبري مي توانست از آنها بياويزد و مدتي بر قدرت باقي بماند؛ هاشمي رفسنجاني، سران جنبش سبز، مجلس، مجمع تشخيص مصلحت، خبرگان...؟ اينكه در سر آقاي مصباح چه مي گذرد، چيز پيچيده اي نيست. ولي نكته مهم اين است كه اين روزها نوبت "نسق گيري از مجلس" بود كه گهگاه صداهايي از آن بر مي خاست! جنجال اين نسق گيري، باز هم "فرقه مصباحيه" را به سايه برد تا روزي كه زمان "ظهورشان" فرا برسد!
در اين هفته مجلس شوراي اسلامي، دو مصوبه جنجالي داشت كه جنجال بر سر اولي، باعث شد اهميت مصوبه دومي ناديده گرفته شود! مصوبه اول مجلس مخالفت با دولتي شدن نظارت بر دانشگاه آزاد اسلامي و به نوعي مخالفت با تصاحب اين دانشگاه توسط دولت كنوني بود. اين مصوبه باعث شد گروههاي سازمان يافته مقابل مجلس تجمع كنند و بر عليه "مجلس فرمايشي!" شعار دهند و با شعارهاي تندي بر عليه علي لاريجاني رئيس مجلس، خواهان لغو اين مصوبه شوند! علي لاريجاني در سخنانش اين تجمع و شعارهاي دانشجويان بسيجي در مقابل مجلس را "بي ادبانه، دريدگي و ..." خواند اما نهايتا" امروز با لغو اين مصوبه جنجالي، بر خواست همان جماعت "دريده" كردن گذارد و مجلس وابسته و ضعيف هشتم، به طور علني تسليم تهديدهاي اوباشان شد! گروه سركوبگري كه به طور واضحي تهديد كردند "مجلس را به توپ خواهند بست"!
امروز مجلس با يك طرح فوريتي، مصوبه خود را پس گرفت و راه را براي "تسخير دانشگاه آزاد توسط دولت كودتايي" هموار كرد. اما مصوبه دومي كه بي سروصدا از كنار اين غوغاها عبور كرد، تمديد دوره شوراهاي شهر و روستاي كنوني از چهار سال به شش سال و به بهانه "تجميع انتخابات" بود! بر اساس اين مصوبه، شوراهاي كنوني كه عمدتا" از حاميان احمدي نژاد در انتخابات سال قبل بودند، به جاي دوره چهارساله قانوني شان، مي توانند تا زمان برگزاري انتخابات بعدي رياست جمهوري (سه سال ديگر) باقي بمانند تا هر دو انتخابات رياست جمهوري و شوراها همزمان برگزار شوند.
شايد جنجال هاي ديروز و امروز مجلس، كمي بيش از اهميت واقعي شان توسط برخي رسانه هاي دولتي بزرگنمايي شدند تا اهميت اين مصوبه دوم ناديده گرفته شود. با تمديد دوره شوراهاي كنوني، احمدي نژاد بهترين حاميان مالي خود را در شوراها و شهرداريها براي انتخابات دوره بعد رياست جمهوري حفظ خواهد كرد و در آن زمان از كمكهاي ميلياردي شوراها و شهرداريها براي بقاي "حكومت مادام العمر" خود بهره خواهد گرفت. تا آن زمان او دو گزينه خواهد داشت؛ يا جانشين مناسبي براي خود انتخاب خواهد كرد و مانند مدل «پوتين/ مدودف» در روسيه، با يك جابجايي تاكتيكي در قدرت باقي خواهد ماند. و يا به حدي گستاخ خواهد شد كه طرح رياست جمهوري مادام العمر خود را به كرسي بنشاند. كه البته احتمال اين دومي بيشتر است. چون هم او جسارت لازم براي اين كارها را دارد و هم سايرين را به اندازه كافي ضعيف خواهد كرد كه مخالفتي با وي نكنند. پروژه ضعيف كردن ديگران، مدتهاست كليد خورده و اكنون نوبت تصاحب دانشگاه آزاد و تسخير ثروتهاي نجومي آن و زهر چشم نشان دادن به مجلس بود كه همه اينها به لطف "چماق عريان" حل و رفع شد.
تا سه سال ديگر، احمدي نژاد طرحهاي بسياري براي عملي كردن نقشه هاي خود براي "بقا" در سر دارد، ولي او ظاهرا" بيننده خوبي براي سريال مستند "راز بقا" نبوده، وگرنه مي دانست هميشه جانوران ديگري هستند كه منتظر خوردن روباه شكارچي به انتظار نشسته اند و كاردهاي خود را تيز مي كنند! همان طور كه علي لاريجاني هنوز واقعيتهاي اين بازي را باور نكرده است. امروز لاريجاني و ساير اصولگرايان "آينده محتوم" خود را در جريان اين جنجالها ديدند. به فاصله يك هفته از حمله گروههاي سازمان يافته به بيوت مراجع تقليد در قم و سكوت شرم آور مجلس در مقابل اين تهاجم ها، ديروز شتر همين "اوباش سالاري" در مقابل مجلس لاريجاني هم زانو زد و نوبت به توهين و حذف به او و سايرين هم فرا رسيد! آنها با چشمان خود ديدند "راز بقا" بزرگترين راز هستي است و نوبت شكار شدن، گاهي قبل از آنكه فكرش را بكنيد، فرا مي رسد! دير نيست زماني كه نوبت به مقام معظم رهبري برسد. آقاي مصباح يزدي مدتهاست جامه رهبري را "پروو" مي كند و حالا كه بحث "راز بقا" شد بد نيست بدانيم "تمساح"، جاندار بسيار صبوري است كه مي تواند تا يك ساعت زير آب نفس خود را حبس كند و منتظر شكار بنشيند، پوست فوق العاده سختي دارد و شكارش هم بسيار دشوار است. دندانهاي تمساح در همه سنين عمر دوباره در مي آيند و در صورت نبودن غذا، تمساح قوی، همنوع ضعیف تر خود را می خورد.
توضيح: براي عضويت در صفحه در فيس بوك مي توانيد به اين نشاني بياييد و با ساير دوستان گفتگو كنيد و يا بحثها را دنبال كنيد.
۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه
اين اوباش سالاري فقط يك قرباني ندارد!
"اوباش خودجوش"
دامان سه گروه ديگر را هم خواهند گرفت!
حمله هاي ديروز و امروز اوباش فدايي رهبري به بيوت آقايان منتظري، صانعي و حمله لباس شخصي ها به منزل جان باختگان (مانند مادر شهيد سهراب اعرابي)، شمشير چندلبه اي است كه اگرچه امروز مخالفان آقاي خامنه اي را دفع مي كند، اما دير يا زود دامان سه گروه اصلي و از جمله خود رهبر اوباشان را هم خواهد گرفت و آنها نيز قربانيان ديگر اين حملات سازماندهي شده خواهند بود. قربانيان اين قائله سه دسته خواهند بود:
دسته اول قربانيان: آنهايي هستند كه در مقابل اين حملات سكوتي مرگبار كرده اند و مانند مردگاني بيروح فقط نظاره گرند. افرادي مثل آقاي هاشمي رفسنجاني، مكارم شيرازي(كه قائله اخير را كليد زده) و ساير مراجع و علماي قم و از اين قبيل. به زودي دسته اوباشها به آنها نيز خواهند رسيد و دير نيست زماني كه آنها هم قرباني حرص سيري ناپذير آقايان كودتاچي و رهبر معظم شوند.
دسته دوم قربانيان: آنهايي كه قدر قدرت مردمي را نمي دانند و در مقابل تهديدهاي حكومت، شمشير خشم مردم را در نيام و غلاف فرو مي برند. كساني مانند آقايان ...و... و صدها شخصيت متنفذ ديگر، كه مورد احترام ملت هستند ولي ظاهرا" قدر جايگاه تاريخي خود را نشناخته اند. آنها نيز به زودي قرباني سكوت خود خواهند شد.
دسته سوم قربانيان: آنهايي كه فرمان اين حمله ها را صادر كرده اند و رفتار اوباش سالاران را تأييد و حمايت مي كنند. كساني مثل آقاي خامنه اي، جنتي، احمدخاتمي و لاريجاني ها. ترديد نكنيم اينها قربانيان بدفرجام اين خليفه كشي خواهند بود كه امروز آن را به راه انداخته اند و از آن حمايت مي كنند. دير نيست روزي كه دفتر آقاي خامنه اي زير چكمه هاي همين اوباش فتح شود و در خانه اش محبوس شود و از مقام امامتي كه به او بخشيده اند، خلع گردد. آن هم توسط همين اوباشي كه امروز جيره خوار اويند ولي هواي سروري و سالاري در سر مي پرورانند. "خودكرده را تدبير نيست!" عبرتهاي تاريخي به ما چنين مي گويند. هر سه دسته اي كه برشمرديم، قربانيان قطعي اين اوباش سالاري خواهند بود. دير يا زود. اكنون سكوت جايز نيست و از هيچكدام از دسته هايي كه در بالا برشمرديم، انفعال و بي عملي پذيرفتني نخواهد بود. خواه به حكم اخلاق، و خواه به حكم عقل.
اين كاخ كه ميبيني، گاه از من و گاه از تو!
جاويد نمي ماند، خواه از من و خواه از تو!
اما قبل از همه اينها، دسته بزرگ ديگري هم قربانيان اين اوباش سالاري بوده و هستند. مردماني مثل من و شما، شهرونداني كه يا قبلا" در اين آتش سوخته ايم و يا فكر مي كنيم آتش اين تسويه حساب بزرگ اوباشان به كاشانه ما نخواهد رسيد. همه ما مردمي كه امروز خاموشيم، نظاره گريم و ساكتيم. در حقيقت نوبت ما مردمان بيدفاع، خيلي قبل از اينها شروع شده و ما همچنان در صف بزرگ قربانيان اين اوباش سالاري ديني هستيم. گيرم كسي به صداي شكستن استخوان يك ملت توجهي نمي كند و آن را نمي شنود!
ديري است خانه و حريم امن و بيوت ما مردمان بي دفاع، بدست امثال اين اوباشان فتح شده، زندگي و جواني مان را دزديده اند و به نام دين، شيشه نازك دنياي ما را شكسته اند و روح مليت را در ما كشته اند. اينك ما مردمان ديرسالي است سكوت خود را با بغض شكسته ايم و به جوشش و خروش درآمده ايم و بناي بازايستادن هم نداريم. اكنون ما چشم بر دهان شماهايي دوخته ايم كه در صف اهانت و حبس و حصر نشسته ايد و دم فرو بسته ايد! تا ببينيم آيا به فرياد مي آييد؟ و يا در سكوت مرگبار خود مدفون خواهيد شد؟ اينك شمائيد و انتخابي دشوار! اينك مائيم و انتظاري سرشار!