۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

وقتي حاكمان چپاول مي كنند، چپاولگران حكومت مي كنند!

وقتي حاكمان چپاول مي كنند،

چپاولگران حكومت مي كنند!

ايران اسير است!

پريروز جمعه دوباره يك تجاوز گروهي در باقر شهر رخ داد تا از يادمان نرود چهارشنبه قبل يعني سيزدهم آبان هم شش مرد از جمله دو مأمور انتظامي به يك خانم خانه دار در قيامدشت ورامين تجاوز كرده بودند. اما با همه اينها، چرا اين فجايع از يادمان مي روند؟ و چرا ما را تكان نمي دهند؟ و چرا باعث هيچ واكشني نمي شوند؟ و اگر هم بشوند، چه واكنشي مي توان داشت؟

خبر را بخوانيد:

جام جم- روز جمعه ماموران پاسگاه انتظامی 211 قلعه‌نو حوالی باقرشهر هنگام گشتزنی در بیابان‌های منطقه با مشاهده زن جوانی که هراسان در حال فرار بود به تحقیق از وی پرداختند که معلوم شد او 2 ساعت پیش وقتی به قصد عزیمت به منزل خود سوار یک خودروی مسافربر شخصی شده، 2 سرنشین خودرو با تهدید چاقو او را به بیابان‌‌های منطقه منتقل کرده و در این محل 3 نفر دیگر نیز به آنها ملحق شده و همگی زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار داده و پول‌ها و طلاهای او را نیز به سرقت برده‌اند... منبع آگاه به «جام جم» گفت : با دستگیری تبهکاران و اعتراف صریح آنها به جرم شیطانی، 4 نفر از آنان با تشخیص دادرس شعبه بدون قید و شرط آزاد شدند و فقط یکی از متهمان به بازداشتگاه منتقل شد که او نیز با پرداخت 20 میلیون تومان به یک وکیل و ارائه کپی کارت ملی، زمینه آزادی خویش را فراهم ساخت و بلافاصله، بازداشتگاه را ترک کرد.

اين قرار ملت ما و "جمهوري اسلامي" نبود. قرار نبود انقلاب سال 57 به جايي برسد كه امروز رسيده است. وقتي هنوز كساني از حكومت و "جمهوري اسلامي" دفاع مي كنند؟ اين همه فجايع كافي نيست تا بفهميم چيزي بنام جمهوري اسلامي قادر به اداره كشوري با تنوع ايران ما نيست؟ چرا برخي خود را به خواب مي زنند؟ و چرا هنوز اصرار دارند حتي اگر صالحان، ثروت و قدرت را در اختيار بگيرند، تبديل به فاسدان نمي شوند؟ بزرگان بايد مراقب باشند "دفاع از جمهوري اسلامي"، در اذهان عمومي دفاع از چپاولگراني تلقي نشود كه امروز خاك كشور را به توبره كشيده اند. وگرنه حاصل حكومت مطلقه، چيزي بهتر از اين نخواهد بود كه عده اي در خيابان، به زنان و دختران تجاوز كنند و ملت را خفقان گرفته باشد.

امروز در كشور حاكمان به چپاول مشغولند و چپاولگران حكومت مي كنند. هر پنج مرد متجاوز را آزاد كرده اند و آن وقت دهها تن از شهروندان، فعالان، دانشجويان و روزنامه نگاران را فقط براي حق خواهي، و گاهي بدون هيچ دليلي دستگير و زنداني كرده اند و براي ضمانت آزادي شان گاهي تا پانصدميليون وثيقه طالبه مي كنند. حال آنكه از متجاوزان به نواميس، چون سربازان پياده همين نظام هستند، كپي كارت ملي هم كافي است! و بقيه را هم بدون هيچ شرطي آزاد مي كنند. ديگر چه جاي ترديد مانده، كه اين نظام براي بقايش به امثال قمه كشها و لاتها و متجاوزان نواميس نيازمندتر است تا به مراجع تقليد و نخبگان و رأي ملت!

حقيقت اين است، كشور ما در تصرف مشتي چپاولگر است كه در حال قورت دادن تمام اين سرزمين هستند. در طنزي كه امروز خواندم از قول سپاه پاسداران خطاب به نمايندگان مجلس نقل شده: اگر رأي اعتماد ندهيد، سهام مجلس را هم مي خريم و شما را بيرون مي اندازيم! سپاه پاسداران سوراخ دعا را يافته و به گمان پاسداران، با پول و سرمايه داري مي توان بر دنيا حكومت كرد. با پول مي توان در لبنان و عراق و فلسطين و افغانستان و حتي در قلب اروپا بحران سازي كرد. پس براي رسيدن به پول و ثروتي كه بتوان يك جهان را به سخره گرفت، سپاه پاسداران همه مرزهاي ديني و اخلاقي و سياسي را درنورديده و به زودي مالك تمام خاك ايران مي شود. به زودي سهام ايران را هم مي خرند و اگر بخواهيم واقع بين باشيم، روزي اخطاريه اي قانوني به در خانه هايمان مي فرستند كه هرچه سريعتر خاك اختصاصي سپاه (ايران سابق!) را ترك كنيد! اينجا ديگر بيشه شيران و مهد دليران نيست و من و شما در ملك شخصي عده اي گرگ خونريز و غاصب فقط يك بيگانه ايم! و اينگونه همه ما ايرانيان، در سرزمين خويش بيگانه مي شويم. ايران در اسارت است و اسارت شاخ و دم ندارد.

باري! قرار ملت با "جمهوري اسلامي" اين نبود. بايد طرحي نو دراندازيم. قرار اين نبود!

۲۷ نظر:

Siamak گفت...

این مثلث زر و زور و تزویر بوده که در طول تاریخ باعث بدبختی و بیچارگی مردم بدست عده ای ستمگر و جلاد شده و این داستان همیشگی انسان بوده و هست. اکنون هم مثلث زر و زور و تزویر توسط عمله ولایت فقیه در ایران نمایان شده و بر گرده مردم سوار و می تازد.
وجه زر این مثلث همان مافیای اقتصادی رژیم و در سالهای اخیر سپاه پاسداران است. وجه زور آن نیروی نظامی و نیروهای سرکوب گر سپاه و نیروی انتظامی و وجه تزویر آن آخوندها و حوزه های علمیه و ملاهای جاهل و تن پرور (البته کلمه بهتری برای تن پرور در ذهنم است که در اینجا چون یک سایت عمومی است نمی توانم بیان کنم ) است. این همان مثلثی است که در زمان فرعون بر مردم حکمرانی میکرد و موسی از جانب خداوند برانگیخته شد تا با آن مبارزه کند. فرعون و سپاهیانش نماینده زور، قارون نماینده زر و ساحران و جادوگران نماینده وجه تزویر آن بودند.

به هرحال این تحفه خمینی است که سالهاست بر این سرزمین حکومت می کند وباعث کشته شدن، بدبختی ، اسارت ، مهاجرت ووووو هزاران و بلکه میلیونها ایرانی شده است. آنانی که هنوز به این سیستم دلبسته و فکر می کنند که این نظام اصلاح پذیر است فقط وقت و انرژی خود و جنبش سبز را به هدر می دهند.

به امید اینکه آقایان موسوی و کروبی به مطالبات بر حق مردم پی ببرند و از این موقعیت بی نظیر در جهت مطالبات برحق مردم و رسیدن به آزادی و دمکراسی کمال استفاده را بکنند.

مرتضی گفت...

بابک عزیز
دیگر هیچ میثاقی بین ملت ما و این قوم خبیث نماده-مرگ جمهوری اسلامی با اعلام کودتای 23 خرداد اعلام شد و ما را فعلا به عنوان بردگانی که شاید روزی به کارشان آییم نگاه داشته اند و نانمان میدهند....ننگمان باد اگر زندگی ننگین را بر مرگ افتخار آمیز برای رهایی ترجیح دهیم.ما دیگر پاسخی برای نسل آینده نداریم اگر این بی غیرتی و ننگ حاکم را پذیرا باشیم
زنده باشی بابک بزرگ ما

مریم گفت...

درود به بابک عزیز
یکی از شعارهای 13 آذر این بود که
میجنگیم میمیریم ایرانو پس میگیریم
ایران تا به حال بارها مورد حمله قرار گرفته و حتی برای مدتی اشغال شده اما مردم هر بار اشغالگران رو بیرون کردن
من اطمینان دارم که ما باز هم تاریخ رو تکرار خواهیم کرد و دست متجاوزان به جان و مال و ناموس مردم و خیانتکاران به رای مردم رو از ایران کوتاه خواهیم کرد
افتخار ایرانی اینه که ذلت نمیپذیره و ما یک بار دیگه این رو ثابت میکنیم

پاینده باشی
زنده باد ایران
زنده باد جنبش سبز ایران

Abri گفت...

مطلب مثل هميشه گويا بود و بنا نداشتم مزاحم بشم ولي...

هر دم از اين باغ بري ميرسد...
http://www.ayandenews.com/news/15308/
اين و چند دقيقه پيش اتفاقي ديدم... . وقتي قبح كاري از بين رفت اونم به واسطه كساني كه قاعدتا" وظيفه ، تاكيد ميكنم وظيفه شون محافظت از جان و ناموس ملت هست ، واي به حال عوام الناس ... . واي از صبوري ما ! روزي كه روحاني ايي در كرج خانه حمايت از دختران بي سرپرست رو به اون روز در آورد ، روزي كه ريس پليس تهران با زنان برهنه رويت شد... و هزاران روزي كه اگر پرده بيفتد همه از شرم تقاضاي مرگ ميكنيم، كجا بوديم؟ اي دو صد لعنت براين جماعت طماع و مفت خور و ابله كه جز نوك دماغ شون هيچ جا رو نميبينن و به اسم دين شرف رو قربوني كردن. متن خبر و بخونيد ، شايد كمي از حال الان من و درك كنيد. چه چيزي به اين اوباش اين اعتماد و اجازه رو مي ده كه اين رفتار و بكنن؟ صرف اخراج از كار؟ پس از اين به بعد به هيچ كسي نگيد تو ، چون ممكنه شبش به اعضاي خانوادتون ، جلوي چشمتون ، تاكيد ميكنم جلوي چشمتون ... وااااااي. شكايت به كي ببريم ؟ به كساني كه خودشون در ازاي طلب حقمون اين بلا رو سر مون آوردن؟ اتفاقي نيست كه تا روزنامه رو باز كردم خبر رو ديدم، شايد بايد آماده بشيم براي روزهاي بعد...وقتي معلوم ميشه كه بساط حسين قلي خاني برپاست اگر اين اراذل جولون ندن، پس چي كار كنن؟ سه اتفاق در كمتر از يك هفته و آخري هم اينجوري؟ چه كسي ارزش من و شعور من و به عنوان يه دختر ، يه زن ، يه مادر اينقدر پايين آورده كه بشم ابزار انتقام از مرد؟ چه كرديم با خودمون؟ انگار دارم هذيون ميگم... حالم بده، حالم خيلي بده. ميخوام بالا بيارم ، ميخوام گريه كنم، نه ميخوام بميرم...

ناشناس گفت...

رود بر بابک و فرزندان آزاد ایرانزمین

بله حنای جمهوری اسلامی دیگر رنگی‌ ندارد و آخوند خامنه‌ای با دارودسته دیگر نمیتونن این ملت را گول بزنن. مردم ایرانزمین همیشه در طول تاریخ برای رهأی خویش تلاش کرده و اینبار نیز به حکومت ضد بشر خامنه‌ای نشان خواهند داد که تا سرنگونی این نظام ضد بشر از پأی نخواهند نشست.

پیروز باد آزادی،

دریا

هم آوا گفت...

متاسفانه ما با اين واقعيت روبرو هستيم كه جنبش سبز رهبر قاطع و محكمي نداره ، خودمونم نبايد گول بزنيم كه رهبر همون مردم هستن و باز هم متاسفانه افراد شاخص جنبش سبز نظير مهندس موسوي و كروبي و خاتمي به جاي اينكه به صورت قاطع بيايند و خيلي صريح خواست مردم رو اعلام كنند باز دم از جمهوري اسلامي ميزنند همه بايد بدانيم كه وقتي دين از دري وارد شد عقل از در ديگر به بيرون مي رود و اين فجايع نيجه دين گرايي مردم در زمان انقلاب و پذيرفتن حرف خميني بدون قيد و شرط بود و صدبار بدتر اينكه امروز همان مردم به جاي اينكه اشتباه خود را جبران كنند خودشون را به اون راه ميزنن و بايد قبول كنيم كه خيلي ها كوچكترين تلاش براي جنبش آزادي خواهي ايران نمي كنند حتي از نوشتن روي پول كه آسونترين كار هست اجتناب مي كنند و خودشون رو اينطور توجيح مي كنن كه همه چيز از پيش تعيين شده است
روزي در جواب يكي از همين افراد بي تفاوت گفتم : اين حكومت تويي كه توي خونتم نشستي رو ميكشه و يادت باشه كه اين نظام همه را به طور مستقيم يا غيرمستقيم ميكشه و از بين ميبره ...
البته بايد اينو گفت كه خوشبختانه ما امروز نسل جواني داريم كه عده بسياري از اونا آدمهاي روشن و آگاهي هستند و خودشون را در قبال مملكتشون و مردمشون مسئول مي دونن و روي زمين زندگي مي كنن و با دين فاصله ها دارن و نه با اخلاق ...
از اينكه آقايان موسوي و كروبي و خاتمي در رابطه با اعدام احسان فتاحيان هيچ عكس العملي نشان ندادند متاسفم ...

ایران زمین گفت...

درود بابک عزیز .وقتی خبر تذکر به استاد شجریان رو شنیدم واقعا ناراحت شدم .. و نفرتم به این کودتاچیان بیشتر شد
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی....این شبی خون بلا باز چه بود ای ساقی .هوشنگ ابتهاج

تباهی درد گفت...

دوست ندارم سیاست با دیانت یکی باشه.اتحاد سیاست و دین ما رو میرسونه به همونجایی که الان هستیم،عقبتر از سالهای قبلمون.میرسیم به اونجا که همه ی جنایتکاران آزادند و همه ی آزادیخواهان در زندان. این رژیم سالیان سال است که امتحانش را پس داده است و مردود است.
ما به این رژیم "بله"نگفته ایم....باور کنید

ناشناس گفت...

بابک عزیز سلام.
در ابتدا باید بی رودربایستی و متواضعانه افتخار کنم به اینکه هموطنی شجاع چون شما دارم. نه از باب قهرمان پروری که هماناآغاز افول است بلکه به رسم تقدیر و تشکر از تمام رادمردان ایران زمین که می میرند اما ذلت نمی پذیرند.
می دانم که شما هم در این روزهای به ظاهر بس تیره و تار و در عین دوری از خمنه ی پدری، بسی به فرداها امیدوارید، به فرداهایی که نسل سبز آغاز به آفریدنشان کرده و خون به پای این نهال سبز پاشیده و تا طلوع صبح بلوغش آرام و استوار به تلاش ادامه خواهد داد.
به امید جشن باز پس گیری خانه ی پدری و اولین مطلبی که با عنوان: "جنگیدیم.. جنگیدیم... ایرانو پس گرفتیم" همه در کنار هم بنویسیم.
پیروز باشی و سربلند
حمید

Sheela گفت...

Kasi ke vaaghean khabe ro mishe bidaar kard (hatta ba yek talangor). Amma kasi ke khodesho be khaab zade, tuppam kenaaresh dar koni, bidaar nemishe!!

Sepaahe Paasdaaraan ham omriye daare chapaavol mikone, dar in shakki nist. Amma motmaen baashid, hamishe dar in mavaaghe noghtei hast ke dar un tamaame mohaasebaat be ham mirize, va in aashghaalhaa be un noghte nazdikan.

پویا.خ گفت...

پای می کوبید و می رقصید...
لیکن من ...به چشم خویش میبینم که می لرزید...
میبینم که می لرزید میترسید:
از فریاد ظلمت کوب و بیداد افکن مردم:
که در عمق سکوت این شب پر اظطراب و ساکت وفایی,
خبرها دارد از فردای شورانگیز انسانی!
و من ... هر چند مثل سایر رزمندگان راه آزادی!
کنون خاموش , دربندم!
ولی هرگز بروی چون شما غارتگران فکر انسانی نمیخندم!

آقای داد. واقعا" تا کی این چنین می توانند سرکوب,تجاوز,... کنند دوره ی این ظالمان رو به پایان است و روز محاکمه این انسان های پست تر از گرگ را می بینم . فقط نباید شانه خالی کرد. ما به طور قطع پیروز می شویم

ناشناس گفت...

با سلام
نه دیدمت نه میشناسمت اما سرتعظیم فرود می آورم در جلوی همت والایت. نه اهل قلمم و نه نوشتن می دانم اما اهل دردم وفریاد زدن را آموخته ام. سی سال است که فریاد میزنم اما اکثراً در گلو.از زمانی که حکومت جابر و حامی جهل، جهل را درجامعه نهادینه کرد .گوشها بسته شدند و چشمها کور . ندیدند آنچه بر ما در دهه شصت گذشت . نشنیدند ضجه های ما را زیر شلاقان دژخیمان گمنام امام زمان.از کنار لاجوردی ها و حاج داوودها به راحتی عبور کردند و ایشان را در زیر نقاب دیانت و اسلام بجا نیاوردند. ایران سی سال است که توسط لشگر جهل و بیداد اشغال شده است.سی سال است که در سرزمین خودمان بیگانه ایم.سی سال است که بقول شاملو "خرخاکی های (حکومت) در جنازه(مان) نیز به دیده تردید می نگرند.همتی دیگر باید شاید فردا آسمان آبی تر باشد.به امید رهائی

هانيه گفت...

با سلام و احترام
آقای داد امیدوارم حالتون خوب باشه و روزگار به خوبی سپری بشه. چند روزیه یه مسئله ای خیلی ذهن من رو به خودش مشغول کرده
میخواستم این سوال رو از شما بپرسم تا اگر وقت داشته باشید لطف کنید و به این سوال جواب بدهید. تا قبل از 13 آبان
من مدام به این فکر میکردم که چرا نباید خواسته اصلیمون تو شعار ها مطرح بشه. یعنی شعارهایی که به طور مستقیم در رابطه با خامنه‌ای باشه.
روز 13 آبان هم وقتی شعارهای تند مردم رو شنیدم خیلی خوشحال شدم که بالاخره این اتفاق افتاد. ولی بعد از خوندن 2 تا مقاله‌ای که آدرسشون رو
براتون زیر این مطلب گذاشتم واقعا گیج شدم. مفهوم کلی که نویسنده های این 2 تا مقاله میخواستن مطرح کنند این بود که شعار های تند مردم به تدریج باعث از بین رفتن
جنبش میشه. واقعا وقتی که به این مسئله فکر میکنم که نکنه با این شعارهای تند جنبشی که این همه براش زحمت کشیده
شده از بین بره، اعصابم بهم میریزه که نکنه خون کسایی که تو این راه ریخته شد، بی جهت از بین بره و به نتیجه نرسه. مخصوصا که شنیدم حکومت از این
شعارهای تند استقبال میکنه. آقای داد به نظرم میرسه که این مسئله که "چه شعاری بدهیم "با نزدیک شدن به 16 آذر اهمیت بیشتری پیدا میکنه. اگه براتون امکان داره تو وبلاگتون
یه پست در این باره بگذارید تا بقیه هم از این مسئله آگاه بشن.
باتشکر فراوان
هانیه

http://mowjcamp.com/article/id/64329
http://tahavolkhahi.com/component/content/article/3-newsflash/3111-1388-08-18-10-46-31.html

ناشناس گفت...

ببخشید? آزاد کردند?! مگر قوانین اسلامی حکم مرگ و سنگسار برای تجاوز نداره?
آقای داد عزیز منکه فکر میکنم زیر سر خودشونه,ماجرای ۱۳ آبان هم زیر سر خودشون بود میخوان بگن پلیس محافظه مردم نه مهاجم

ناشناس گفت...

سلام بر قهرمان من
واي چه كار بايد بكنيم؟ خدايا ....
بابك جان اين مطالبي كه مي نويسي و مي خوانيم باعث مي شه در مبارزه اي كه داريم اينجامش مي ديم ثابت قدم تر بشيم ولي آخه با دست خالي چه كار مي شه كرد؟ دارن مردم ايران رو مي كشند و دستگير مي كنند و تجاوز مي كنند و شكنجه مي كنند چه كنيم با اين قوم وحشي ساديسمي؟
توي فيس بوك مي بينمت.
مواظب خودت باش.
يا علي!

مهدی گفت...

وقتی سعیدمرتضوی بعد از تجاوز نجسی به دکتر زهرا کاضمی، از سوی رئیس قوه قضاییه که منصوب مستقیم خامنه ای شیطان صفته، ارتقاع مقام میگیره، این یعنی تجاوز جنسی در رژیم کودتایی- نظامی جمهوری تجاوز جنسی اسلامی نقش و ارزش بسیار بسیار بالایی داره.
امثال خامنه ای جلاد، از وقتی چشم وا میکنن، میبینن تو حوزه علمیه هستن و چون با خانم ها معاشرت ندارن، عقده های جنسی پیدا کرده و به خانم های عزیز و محترم به چشم موجوداتی بین انسان و حیوان نگاه میکنن.
برای سعید مرتضوی هم همین بس که به پست ترین عضو خود به چشم ابزار سرکوب نگاه میکنه!.

ناشناس گفت...

سلام بر بابک ضد بیداد
درود بر شجاعت تو و ملت عزیز ایران خواستم بگم تمام این بدبختی ها بخاطر رهبری است که قبلاً می خواست با مظلوم نمایی خودش را از جنایات پاک کند ولی با این انتخابات دستش برای همه رو شده و همه انتقادات بجای احمدی نژاد باید بر روی رهبر تمرکز کند که منشا همه فسادهاست. در پناه خداوند باشید که از همه به ما نزدیکتر است( یا اقرب من کل قریب)
رامین از خرم آباد

Kianush گفت...

با سلام و سپاس،
اول این چند جمله را با هم بخوانیم: " فرمانده ناجا بخش عمده امنيت زنان را در اختيار خود جامعه دانست و گفت: گشتن با ظاهر نامناسب در جامعه بستر وقوع جرم است... او در امنيت زنان، خانواده‌ها و خود زنان را موثر عنوان كرد و ادامه داد:‌معمولا خود قربانيان بسترساز قرباني‌شدنشان بوده‌اند "
این سخنان دانشمندانه ی احمدي‌مقدم، فرمانده نيروي انتظاميست كه با کمال بیشرمی مسؤلیت تجاوزهای فردی و گروهی نسبت به زنان و دختران ایرانی را، به خود انها و خانواده شان برمیگرداند!
لابد این آقا هم مثل رئیسش خود را عقل کل و مردم ایران را بی شعور و بی خبر( خس و خاشاک) میداند كه فکر میکند میتواند چنین حرفهای بی معنی و غیر واقعی را به خوردشان بدهد. باید بایشان تذکر داد كه تحقیقات جامعه شناختی در تمام دنیا نشان داده است كه تجاوز به عنف در فضای عمومی کوچه و خیابان هیچ ربطی به ظاهر، لباس ، آرایش، زیبائی ونه حتی, اکثراوقات, به سن قربانیان ندارد.
اتفاقا" بسیاری ازاوقات قربانیان تجاوز جنسی، زنان یا جوانان سر به زیر و عادی هستد و همین باعث تشدید شهوت قدرت و تسلط در تجاوزگران میشود. حالا این آقای عقل کل كه البته تخصصش در ضرب و شتم خیابانی ، دستگیری بدون مجوز، تهدید، شکنجه، جنایت و تجاوز پشت درهای بسته ی زندانهای "غیراستاندارد" موردقبول همگان است، نه فقط به جای مراجع تقلید فتوا صادر میکند بلکه بجای جامعه شناسان حقوق کیفری نیز تحلیلهای جامعه شناختی اراائه میدهد. هدف از این چرت و پرت گویی چیزی جزتعویض جا و مسؤلیت جنایتکار با قربانیش نیست. تا با این وسیله "مدیریت" تجاوزگرانه , بدوی وبیمارگونه دولت کودتا را توجیه کند و خودش نیز از زیربار مسؤلیت جنایتها ی اخیر فرارکند.
دیر یا زود ولی بیصبرانه در انتظار محاکمه ی کودتاچیان نظامی و غیر نظامی هستیم. این بار اشتباه انقلاب تکرارنخواهد شد. جنایتکاران پس از محاکمه در زندانهای "استاندارد"، با قلم و کاغذ خواهند ماند تا تمام حقایق را بگویند و بنویسند كه برای نسل ها ی آینده هم باعث عبرت شود و هم آگاهی از خطرمهلک قدرت مطلقه.

ناشناس گفت...

salam aghaie dade aziz,khoobin?...ye khabari az khodetoon bedin lotfan......aida

ناشناس گفت...

سلام بابک جان
فعلا توی ان مملکت تنها چیزی که جرمه داشتن ارزوی آزادی وامثال اونه والا هر خلاافی آزاده ،موقعی که خبر تجاوز به این زن مظلوم رو شنیدم اشک به چشمانم اومد نمیدونم سردار (البته لیاقتش رو نداره )احمدی مقدم میتونه با وجدان راحت بخوابه وقتی خبر اینطوری میشنوه البته احتمالا به گوشش نرسیده مثل فرمانده پلیس امنیت تهران،
ارادتمند رونیک
موفق باشی
به امید روزی که در ایرانی ازاد قلم بزنی

Siamak گفت...

به نظرم آمد که شعر زیبای زیر از مولانا مناسب احوال شما و تمام آنانی هستند که عاشق شده اند، حیلت رها کرده ، در آتش درآمده و پروانه شده اند.

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیله القبری برو تا لیله القدری شوی چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر نطق زبان را ترک کن بی‌چانه شو بی‌چانه شو

ناشناس گفت...

با درود

داشتم یک کتاب به نام ((دموکراسی در تاریخ معاصر)) رو که نوشته یک نویسنده فرانسوی است و نامش الان یادم نیست رو میخوندم.

نکته جالبی از این کتاب دستگیرم شد.

در 50 سال اخیر در هر کدام از کشورهای انگلیس و بلژیک که هر دو حکومت پادشاهی پارلمانی دارند سه بار گروه های مختلف تلاش کردند و رفراندوم برگزار کردند تا سیستم حکومتی کشورشان به جمهوری تبدیل شود ولی مردم هر بار به پادشاهی رای دادند. نکته جالب میدانید چیست؟
در این کشورها هیچکس گروه هایی رو که برای جمهوری شدن این کشورهای تلاش می کردند با جرمهایی نظیر ضد نظام و ضد سلطنت و اینجور مزخرفات محکوم نکرد و اصلا کسی باهاشون کاری نداشت.

نظام ها و حکومت هایی که پایاه های مردمی ندارند مخالفت با خود را در قوانین خود جرم می گذارند تا به این دلخوش باشند که یک نظام قانونی هستند. بر مبنای کدام قانون؟ قانونی که خودشان نوشته اند یعنی خودشون واسه خودشون دست می زنند.

جاوید ایران زمین

شایسته گفت...

پیامی برای فرمانده ناجا: دلت بیشتر از اینها بسوزه که خانمهای آراسته و تمیز و تحصیلکرده آدم حسابت نمی کنند! این عقده حقارت و خود کم بینی آخرش تو و امثال تو رو از درون متلاشی خواهد کرد. بیچاره دیگه اره اوره راضیت نمی کنن و میخوای زورکی وارد یه طبقه بالاتر اجتماعی بشی ولی رات نمی دن. حتی حالا که خیر سرت یک پست و مقامی هم گرفتی. همان خری که بودی هستی فقط پالونت عوض شده. پول که داری ، به وفور هم داری . ولی اگر جانشین کریستیان دیور شخصا بیاد فکل کراواتت کنه باز هم آدم نمی شی. خودت هم میدونی چرا. حالا هی بکش و هی جنایت کن.

ناشناس گفت...

حكم اعدام محمدرضا علي زماني، از متهمان اعتراضات پس از انتخابات تاييد
شد

علي‌زماني كه در جلسه دوم دادگاه‌هاي علني، بدون حضور وكيل مدافع انتخابي
مورد محاكمه قرار گرفته بود، توسط قاضي صلواتي رئيس شعبه 15 دادگاه
انقلاب تهران به اعدام محكوم و با اعتراض وي، حکم مزبور به دادگاه
تجديدنظر ارسال شد.

طبق اخبار رسيده، صبح امروز دادگاه تجديدنظر، تاييد اين حكم را به
علي‌زماني ابلاغ كرده است.

در متن كيفرخواست صادره عليه علي‌زماني آمده است:" آقای محمدرضا
علی‌زمانی فرزند اسماعیل 37 ساله اهل و ساکن اسلام‌شهر متهم است به: 1-
محاربه از طریق عضویت و فعالیت مؤثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک
تروریستی انجمن پادشاهی ایران؛ 2- توهین به مقدسات؛ 3- فعالیت تبلیغی
علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ 4- تبانی و اجتماع با هدف اقدام
علیه امنیت داخلی کشور و 5- خروج غیرقانونی از کشور. "

علي‌زماني درحالي به عنوان يكي از متهمان اعتراضات پس از انتخابات محکوم
شده كه زمان بازداشت وی اسفندماه 87 بوده و هيچ‌گونه دخالتي در رويدادهاي
پس از انتخابات نداشته است.

تاكنون براي 5 تن از متهمان حوادث پس از انتخابات، حكم اعدام صادر شده
است.

دادگاه‌هاي تجديدنظر در روزهاي گذشته نه تنها احكام دادگاه بدوي را كاهش
نداده‌اند، بلكه در بسياري از موارد، احكام صادره را تشدید کرده اند.

کمیته گزارشگران

ناشناس گفت...

بیانیه کانون همبستگی در مورد 16 آذر

ملت شرافتمند ایران ،مهندسین وکارگران زحمت کش،پژشکان وپرستاران متعهد،
استادان وپرسنل غیرتمند دانشگاه ها، معلمین وکارمندان اموزش وپرورش
ودیگرادارات و سازمانها،اصنافیان وبازاریان ،کسبه ،دانشجویان ودانش
آموزان مدارس،کشاورزان تلاشگر،نظامیان وطن پرست ونیروهای
انتظامی ،پاسداران راستین کشور ،بدانید که محبوبیت ومقبولیت این نظام هم
از داخل وهم از خارج از بین رفته، ما ملت انتظاری از جامعه روحانیت
نداریم چرا که انها بیشتر از همه ما در مقابل جامعه وکشور مسئول هستند
وشاهد هستیم عده زیادی از آنان مهر سکوت بر لب زده ویا نسبت به خون های
ریخته شده جوانانمان بی تفاوت هستند، امروز روز ی نیست که ناظر آن باشیم
فرزندانمان علل خصوص دانشجویانمان توسط دستگاه استبداد به سلاخ خانه برده
شوند هر کدام از ما ملت ایران در مقابل این جنایت مسئول هستیم دانشگاه
های ما به میدان نبرد جهل با خرد تبدیل شده است. عده معدودی به نام وبه
بهانه دفاع از دین فرزندانمان را مورد تجاوز قرار میدهند پزشکانمان را
مهندسین مان را سر به نیست میکنند به صغیر وکبیر رحم نمیکنند. وما همچنان
ساکت مانده ایم بیائید یک بار برای همیشه در روز 16 اذر همه با هم همگام
با دانشجویانمان بر علیه این جنایات قیام کرده وبرای تغیر این نظام خون
آشام در کنار همدیگر قرار بگیریم بیندیشید وحرکت کنید فردا در مقابل
تاریخ مسئول هستیم زنده باد ازادی ،دمکراسی،برابری،وحاکمیت مردم واراده
جمعی بر کشور


با مهر کانون همبستگی

تباهی درد گفت...

سلام
این روزها اخبار ناراحت کننده زیاد میشنویم ولی مطمئنأ "پایان شب سیه سپید است"



پوسترهایی برای شانزده آذر در وبلاگم دارم.


بدرود

ناشناس گفت...

سلام به بابک داد(بابک گلسرخی)اکنون پس از مدت ها کسی پیدا شده که برای ملت سخن میکوید نه برای خودش.به نظر من باید در روز 16 اذررسوائی وشعار های کوبنده را بدون پرده متوجه شخص
(نایب امام زمان)!!!!کرد. تاگوشهای کر وچشمهای کور انها باز وبیناشود. شعارهائی کوبنده وبدون پرده.