♦️ تروریسم «کفر» است ♦️
علت یا معلول؟ شرق یا غرب! فرقی ندارد: تروریسم و کشتار شهروندان بیگناه، راه حقیرانهای است برای نشان دادن زور! و قطعاً شکست خواهد خورد.
از مترو و فرودگاه بلژیک و سالن کنسرت و کافههای فرانسه، تا استادیوم ورزشی در عراق و پارک بازی کودکان در لاهور پاکستان … عدهای به نام «دین» دست به کشتار شهروندان بیگناه میزنند. داعش و طالبان با شعارهای مذهبی، به این ترورها میبالند و تروریسم را «اجرای شریعت اسلامی» مینامند. در چنین وضعیتی، بیشتر از هرکسی، این روحانیان و رهبران دینی مسلمان هستند که «مسئولیت تاریخی» دارند تا از تروریسم تبریٰ جویند و آن را محکوم کنند.
در کشور ما که رهبر حتی برای دید و بازدید نوروزی هم فتوا صادر کرده و خطیب جمعه تهران (احمدخاتمی) حتی بر علیه «جشن نوروز» هم موضعگیری دینی(!) میکند، البته چندان عجیب نیست که هنوز عزم و ارادهای برای محکومیت تروریسم دینی داعش و طالبان و بوکوحرام و نظایر اینها وجود ندارد! شجاعت آقایان فقط در حد سرکوب مردم خودمان است.
اما آقایان مراجع تقلید و روحانیت حکومتی!
شما که «نان دین» را میخورید قاعدتاً باید بیشتر از دیگران «دلواپس» رویگردانی ملت ایران و مسلمانان از دین باشید. شما اگر صداقت ندارید، حداقل شمّ اقتصادی داشته باشید و تروریسم مذهبی را محکوم کنید. نوجوانی که در استادیوم ورزشی جنوب بغداد زخمی شده و دوستانش کشته شدهاند، یا کودکانی که در لاهور پاکستان در پارک بازی قربانی شدهاند، وقتی سکوت شما را در قبال این جنایات میبینند با چه دیدگاهی بزرگ خواهند شد؟!
رهبری که فقط برای کشته شدگان حزبالله لبنان و وابستگان رژیم بشار اسد «اشک تمساح» میریزد؛ ولی درباره جنایات داعش و طالبان سخنی نمیگوید آیا میتواند متوقع باشد که حتی در جمع محدود طرفدارانش هم محبوب باشد؟!
پس سهل است که روی سخن این نوشته نه با مراجع تقلید حکومتی و آخوندهای درباری، که خطاب به «روحانیت غیردرباری و مستقل» است:
برای «پیروان خود» فتوا صادر کنید تا با پیروان سایر ادیان جهان همصدا شوند. تروریسم را «کفر» اعلام کنید. و تروریستها را با هر عنوان «استشهادی و انتحاری» تقبیح کنید تا به بخشی از مسئولیت حرفهای و تاریخی خودتان عمل کرده باشید.
تروریسم و عملیات استشهادی و انتحاری را «کفر» بدانیم تا در این فضای غبارآلود، جوامع سنتی مسلمانان از «تروریستها» تمایز داده شوند و این تمایز در تمام جهان، فهمیده شود.
«تروریسم کفر است»؛ در هر دین و مذهبی. این را به عنوان فتوا، دستورالعمل و یک اصل تبیین و تبلیغ کنید. این شاید بدیهیترین وظیفهی تاریخی روحانیان و رهبران دینی در این عصر آشفته باشد.
[بابکداد]
نهم فروردین ۹۵
علت یا معلول؟ شرق یا غرب! فرقی ندارد: تروریسم و کشتار شهروندان بیگناه، راه حقیرانهای است برای نشان دادن زور! و قطعاً شکست خواهد خورد.
از مترو و فرودگاه بلژیک و سالن کنسرت و کافههای فرانسه، تا استادیوم ورزشی در عراق و پارک بازی کودکان در لاهور پاکستان … عدهای به نام «دین» دست به کشتار شهروندان بیگناه میزنند. داعش و طالبان با شعارهای مذهبی، به این ترورها میبالند و تروریسم را «اجرای شریعت اسلامی» مینامند. در چنین وضعیتی، بیشتر از هرکسی، این روحانیان و رهبران دینی مسلمان هستند که «مسئولیت تاریخی» دارند تا از تروریسم تبریٰ جویند و آن را محکوم کنند.
در کشور ما که رهبر حتی برای دید و بازدید نوروزی هم فتوا صادر کرده و خطیب جمعه تهران (احمدخاتمی) حتی بر علیه «جشن نوروز» هم موضعگیری دینی(!) میکند، البته چندان عجیب نیست که هنوز عزم و ارادهای برای محکومیت تروریسم دینی داعش و طالبان و بوکوحرام و نظایر اینها وجود ندارد! شجاعت آقایان فقط در حد سرکوب مردم خودمان است.
اما آقایان مراجع تقلید و روحانیت حکومتی!
شما که «نان دین» را میخورید قاعدتاً باید بیشتر از دیگران «دلواپس» رویگردانی ملت ایران و مسلمانان از دین باشید. شما اگر صداقت ندارید، حداقل شمّ اقتصادی داشته باشید و تروریسم مذهبی را محکوم کنید. نوجوانی که در استادیوم ورزشی جنوب بغداد زخمی شده و دوستانش کشته شدهاند، یا کودکانی که در لاهور پاکستان در پارک بازی قربانی شدهاند، وقتی سکوت شما را در قبال این جنایات میبینند با چه دیدگاهی بزرگ خواهند شد؟!
رهبری که فقط برای کشته شدگان حزبالله لبنان و وابستگان رژیم بشار اسد «اشک تمساح» میریزد؛ ولی درباره جنایات داعش و طالبان سخنی نمیگوید آیا میتواند متوقع باشد که حتی در جمع محدود طرفدارانش هم محبوب باشد؟!
پس سهل است که روی سخن این نوشته نه با مراجع تقلید حکومتی و آخوندهای درباری، که خطاب به «روحانیت غیردرباری و مستقل» است:
برای «پیروان خود» فتوا صادر کنید تا با پیروان سایر ادیان جهان همصدا شوند. تروریسم را «کفر» اعلام کنید. و تروریستها را با هر عنوان «استشهادی و انتحاری» تقبیح کنید تا به بخشی از مسئولیت حرفهای و تاریخی خودتان عمل کرده باشید.
تروریسم و عملیات استشهادی و انتحاری را «کفر» بدانیم تا در این فضای غبارآلود، جوامع سنتی مسلمانان از «تروریستها» تمایز داده شوند و این تمایز در تمام جهان، فهمیده شود.
«تروریسم کفر است»؛ در هر دین و مذهبی. این را به عنوان فتوا، دستورالعمل و یک اصل تبیین و تبلیغ کنید. این شاید بدیهیترین وظیفهی تاریخی روحانیان و رهبران دینی در این عصر آشفته باشد.
[بابکداد]
نهم فروردین ۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر