اجلاس؛ فرصتي براي گروگان و
گروگانگير!
مردم هر كاري در طول اجلاس تهران بكنند، حق دارند.
مانند اهالي يك خانه ايم كه توسط يك ناپدري مست و چاقوكش به گروگان گرفته شده ايم.
اين ناپدري تا به حال چندين گروگان بيگناه از ما را كشته و حالا تيغ بر گلوي
گروگانها گذاشته و مي گويد:"مهمانان محترمي دارم! نفس تان در نيايد تا
آبروداري كنم!!" در ميان مهمانان ناپدري، آدمهاي مهمي مي آيند كه شايد اگر
بدانند در زيرزمين همين خانه، گروگانها را سلاخي مي كنند، كاري بكنند. آيا اين
فرصت طلايي، بهترين زمان براي فريادكشيدن و دادخواهي گروگانها و نجات از دست اين
زنگي مست نيست؟!
اجلاس؛
سایت محافظهکار «دي نيوز» روز دوشنبه (۱۶ امرداد) نوشت مسئولان برگزار کننده این اجلاس با هدف «حفظ آبروی»
نظام ۲۰۰ خودروی بنز فوق
لوکس به ارزش تفریبی ۵۰
میلیارد تومان خریداری کردهاند. همچنين معاون گردشگری سازمان
میراث فرهنگی هزینه حضور «هفت هزار مهمان» اجلاس سران عدم تعهد در تهران در زمینه
اسکان٬ گردشگری و سایر خدمات مربوط به این حوزه را بیش از ۵۰ میلیون دلار اعلام کرد
زاكاني نماینده اصولگراي تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: برگزاری
اجلاس عدم تعهد، قطعاً پاسخی به تمام بافتههای نظام سلطه در راستای ایجاد انزوا و
محدودیت برای ایران بوده و این طرح انزوا را با شکستی کامل مواجه میکند.
حجت الاسلام احمد خاتمی امام جمعه تهران هم گفت: ""همان
فتنهگرانی که در سال ۸۸
فرصت سوزی کردند و طلاییترین فرصتها را برای نظام اسلامی تباه ساختند، در پی آن
هستند که فرصت اجلاسیه سران غیر متعهدها را نیز بسوزانند. شما اگر با مبانی نظام
اسلامی هم همراه نیستید، چرا با ایران اسلامی مخالفت میکنید و منافع ایران اسلامی
را میسوزانید؟ بگذارید این اجلاس بدون مسئله و حاشیه به نفع ایران اسلامی رقم
بخورد."
اين چه «جنبش مُرده اي» است كه با گرفتگي يك رگ قلب، تمام اخبار اجلاس
پرهزينه غيرمتعهدها را به گوشه اي راند و دوباره اراده مردم را به تيتر اول خبرها
كشاند و اركان حكومت را به لرزه در آورد؟! احمد خاتمي امام جمعه تهران با عجزي آشكار از مردم خواهش كرد تا
بگذارند اجلاس تهران بدون مسئله و حاشيه برگزار شود و "فرصت نظام" را
نسوزانند!! وحشت و عجز را در سخنان احمد خاتمي و تقلاي سربازان سايبري ناديده
نگيريم. قدرت بي انتها و پيروزي از آن "مردم" است و مردم بي شمارند.
به هر روي، در زمان برگزاري اجلاس، فرصت فرياد و دادخواهي
مردمي كه گروگان يك حكومت هستند، فراهم است. ترديد نكنيد بعد از مهماني، ناپدري گروگانگير
با تيغ تيز تري به سراغ گروگانهاي بي پناه خواهد آمد. و آنگاه شايد قرباني بعدي من
و تو باشيم!
۱۴ نظر:
سلام آقای داد..من فکر می کنم راه عزت مندی ما مردم ایران این نیست که مثلا اجلاس به پا کنند..چه این سران بعضا در مدت کوتاهی کنار خواهند رفت..حالا چه قانونی چه به دست مردمشان..خیلی ها هم از جمله مثل سران خودمان در میان مردم مقبولیت ندارند و فقط اینجا می آیند و حرف های مفت می زنند...مگر ما جوانان چند دفعه دنیا می آییم..ما که اسیر هزینه های زندگی هستیم...نمی توانیم تشکیل خانواده بدیم..فقط درس بی هدف می خوانیم....چون یافتن شغل سخت هست امید به آینده تا حدودی مبهم هست...از پدر و مادرمان شرم داریم چون باید هزینه ما را بدهند...عزت ملت فراهم کردن زندگی آبرومند هست که بدون برگزاری چنین اجلاس های هم ممکن هست..شما سویس را نگاه کنید..چقدر ریخت و پاش می کند؟؟؟؟آرامترین نقطه روی زمین است...ما آرامش می خواهیم و زندگی خوب....شما این روزا تهران را ببینید عین میدان جنگ هست...ماموران با تفنگ های آماده...خشونت..بغض و کینه مردم نسبت به آنها کاملا مشهود هست..هیج لبخندی بر لب دیده نمی شه...در اتوبوس مردم می گفتند بالاخره ما را هم مثل غزه کردند..خیابانها پر از ماموران اسرائیلی تفنگ به دست...با آن کاسکت های وحشتناک !!!! امیدوارم نابود شوند...این حرف امروزه مردم هست..باور کنید!
با سلام آقای داد
برخی اطلاعاتی که در متن شما آمده اشتباه است. من از کسی که در بیمه معلم (که ماشین های ضد گلوله را بیمه کرده است) کاز می کند شنیدم که این ماشینها کرایه شده اند و به مدت یک هفته هر کدام به مبلغ یک میلیون تومان بیمه شده اند (مبلغ کرایه ی ماشینها را خبر ندارم). برای تهیه سه وعده غذا برای هفت هزار نفر علی الحساب 16 میلیارد تومان با شخصی به نام قریشی قرارداد بسته شده است. پیش بینی می شود که این مبلغ به 20 میلیارد هم برسد.
فساد این حکومت با آب زمزم هم پاک نمی شود، بنابراین دادن اطلاعات نادرست فقط باعث بهره برداری حکومت خواهد شد.
با سپاس از شما
درست بابك جان.حرفتان صحيح است.خوب مي شد اگر جلويشان وايميساديم.ولي مي گي ما بريم جلوي گلوله؟! باباجان ملت بي خيال شدن نشستن ببينن دنيا با اينا چه كار مي كنه.ملت بي بخار برنامه چيده اند براي سفر شمال!! تازه يادت نره ما مردم بدبخت با گراني زلزله بيكاري .... دست و پنچه نرم ميكنيم.كي حال تظاهرات خياباني را داره!!هنوز تورم آنقدر نشده كه مردم از زور گرسنگي بيرون بريزند.دنيا هم از وضع اين رژيم بربر را بهتر از مردم ميداند.يك مشت احمق مثل خودشان را دعوت كرده اند.(كره شمالي ديكتاتور هم نماينده فرستاده است!!)چند نفر افراد مهم در كنارشان مي آيند.همين تعطيلي نشان دهنده وضع خراب رژيم به ديپلمات ها است.
جامعه حالت بسيار ملتهبی دارد. کشور به خاطر فشار اقتصادی بر مردم، نااميدی به آينده و موقعيت بين المللی ايران و نبود خوشبينی نسبت به آن همزمان با برخوردهای تندتر مسئولان جمهوری اسلامی ايران در سياست خارجی،شرايط را حادتر و ملتهب تر می کند.»
وی می افزايد:« اکثريت مردم در اين شرايط، رژيم را مقصر می دانند. مسئولان امنيتی هم اين موضوع را می فهمند و می دانند که کافی است اتفاقی بيفتد يا جرقه ای زده شود تا نارضايتی و التهاب موجود در جامعه به صورت خشم بروز پيدا کند و اين همه نيروی امنيتی که برای اين نشست بسيج شده است و شايد،کسب آمادگی برای انتخابات رياست جمهوری، نشاندهنده شرايط خطرناکی است که در کشور احساس و ديده می شود و مسئولان نادان نمی خواهند شاهد آن باشند!
مشخص است که نوعی هراس نسبت به تحرک مردم معترض،به خصوص حاميان جنبش سبز، نسبت به وضع کنونی وجود دارد و مسئولان نگرانند که مبادا در جريان برگزاری اين نشست،خللی در آن ايجاد شود و يا اينکه شرکت کنندگان در آن متوجه شوند که نظام سياسی در ايران فاقد اقتدار لازم برای مديريت اين نشست است.البته جنبش فعلا آتش زير خاكستر است و تحرك ندارد.
بابك تعطيلي فقط به خاطر ترس از مردم نيست از ترور ديپلمات ها توسط اسراييل هم مي ترسند مگر آن همه دلال هسته اي و فرمانده سپاه را ترور نكردند؟؟!!
ج ا عرضه اي ندارد چيزي بلد نيست فقط تبليغات آبكي بلد است.شهر هر چه خلوت تر باشد براي اينها بهتر است و عمليات ترور هم سختر مي شود.
استاندار تهران گفته امنيت نشست با سپاه پاسداران خواهد بود!!! «اين موضوع نشان می دهد پوشش اين نشست، نه انتظامی، بلکه امنيتی است تا به اين ترتيب،مبادا خللی در نشست پيش آيد و معترضان بتوانند انتقادهای خود را مطرح کنند.»شايد هم از موساد و ترور هايش مي ترسند!!!
با وجود آنکه حاکمان دو سال است جنبش سبز را مرده توصیف میکنند، اما اين جنبش اجتماعی از نظر صاحبان قدرت آنچنان امکان بروز و ظهور دارد و پرخطر ارزيابی می شود که از تريبون های مختلف از آنان خواسته می شود که اختلال ايجاد نکنند!!
دولت و مجلس به این اجلاس به دیده فرصتی مینگرند اول برای دسيسه چيني حل بحران سوریه و دوم برای آنچه مقامهای تهران «شکستن سد تحریمهای بینالمللی علیه ایران» مینامند. بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد هم در زمان اجلاس سران میهمان ایران خواهد بود.
اینک که سازمانی با گستردگی حدود ۱۲۰ عضو ثابت و حدود ۲۰ عضو ناظر مجموعا ۱۴۰ نفر وقتی به میزبانی تهران برگزار میشود طبیعی است که یک نظامی که در انزوای سیاسی فزاینده قرار گرفته این چنین واله و شیدا شود که آن را «اقتدار بی بدیل» نام بگذارد. و حال آنکه این شانزدهمین اجلاسی است که برگزار میشود. یعنی پانزده اجلاس «اقتدار بی بدیل» هم پیش از این انجام شده. جمهوری اسلامی چون انزوای بینالمللی خودش را (تجربه) کرده طبیعی است که از این اجلاس بخواهد بهرهبرداری کند برای اینکه این را نمونهای برای حضور در عرصه بینالمللی بداند.
خبرهای موثق رسیده که از عربستان سعودی فقط در سطح قائم مقام وزارت امور خارجه شرکت میکند. با ملاحظه این که همین چندی پیش در جمهوری اسلامی در حد رییس جمهور و هیات همراه بزرگ به عربستان سفر کردند و این عدم پاسخگویی از دولت عربستان معنای پرمفهومی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت و کردیت این کنفرانس را پایین خواهد آورد.
شکسپیر نمایشنامهای دارد به نام گرفتاری زیاد برای هیچ.من فکر میکنم که نام این نمایشنامه تعریف مناسبی باشد برای جار و جنجالی که درباره این اجلاس در ایران خصوصا رسانههای گروهی و دولتمردان ایران راه انداختند. در اینجا بد نیست که به ماهیت این جنبش اشارهای کنیم.قبل از فروپاشی شوروی کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد حداقل از جهت نمادین و حقوقی وجه مشترکی داشتند. به این معنا که با بلوک شرق و غرب عهدنامه دفاعی یا امنیتی امضا نکرده بودند و اول هم که این تشکیلات در سال ۱۹۶۰ تشکیل شد هنوز کشورهای زیادی بودند که مستعمره خارجی بودند و یکی از اهداف این گروه غیرمتعهدها این بود که برای آزادی و استقلال این کشورها مبارزه کنند. زمان گذشت و استقلالشان را گرفتند.تصمیمات جنبش غیرمتعهد با اجماع گرفته میشود. یعنی هر ۱۲۰ عضو این تشکیلات باید به پیشنهادی رای دهند تا آن حداقل از جهت نمادین در دنیا ارزش داشته باشد. ولی وقتی ۱۲۰ کشور با هم به طور متحد راجع به یک پیشنهادی رای میدهند یعنی آن پیشنهاد کوچکترین پیامدی برای هیچکس ندارد!!
ولی بعد از فروپاشی شوروی این وجه مشترک نمادین و امکان استفاده از رقابت شرق و غرب برای اعضای غیرمتعهدها به کلی تمام شد. از آن موقع تاکنون این کشورها در تلاشاند که برای خودشان یک هویت و اهدافی بسازند که با اوضاع احوال زمان ما بسازد و هنوز هم به هیچ وجه نتوانسته اند در این رابطه به نتیجه ای برسند. خیلی جالب است که تلاش اسرائیل و تاحدودی آمریکا برای جلوگیری از سفر بانکیمون به ایران اهداف تبلیغاتی داخلی داشت و ایران هم رفتن بانکیمون به ایران را یک امر بزرگ جلوه میدهد در حالی که در تمام این جلساتی که در سال ۱۹۶۰ دبیرکل سازمان ملل یک امر تشریفاتی بود شرکت کرد.
جنبش عدم تعهد اینک از یک سازمان موثر بینالمللی درآمده. به دلیل این که یک جنبشی بوده برای زمان نظام دوقطبی. نظام دوقطبی که فروپاشیده شد این جنبش هویت خودش را از دست داد. یادتان هست که در بعضی از اجلاسهای گذشته گفتند که تعطیلش کنید. چند سال پیش گفتند که تعطیل کنید دیگر. عدم تعهدی معنی ندارد. ولی از آن به بعد نگاهش داشتند به عنوان یک باشگاه مشورتی بزرگ.
اولین بار که ایران در کنفرانس غیرمتعهدها در کوبا شرکت کرد دکتر یزدی که رییس هیات نمایندگی ایران بود. خیلی جالب است که در آن موقع خامنهای و حسین موسوی که آن موقع سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بودند اصلا با غیرمتعهدها مخالف بودند!! میگفتند اسلام غیرمتعهد نمیتواند باشد. خود شخص خمینی هم که اصلا به کلی از بیخ و بن بیاعتنا بود به تمام این قضایا. بعد این که آمریکا اهمیت نمیدهد، اولا این نه جنبش است نه سازمان. یک باشگاهی است که دور هم جمع میشوند و مشروب میخورند، میهمانی دارند شبها. اصلا هم به سخنرانیهای همدیگر زیاد گوش نمیدهند. اهمیت این گردهماییها بعد از آن است که این سخنرانیها تمام میشود و میروند شام میخورند و مهمانی دارند. اگر ما این رفتار و رای دادن این کشورها را در سازمان ملل متحد و یا دیگر سازمانهای بینالمللی در نظر بگیریم هر کشوری دارد در چارچوب منافع ملی یا منافع رژیم خودش رای میدهد وکوچکترین تعهدی به سازمانی که اسمش غیرمتعهدهاست اصلا و ابدا ندارد. ایران گرفتار جنجال تبلیغاتی است. این است که ازش استفاده تبليغاتي میکند. پیامد این قضایا و نتایج هم برایش مهم نیست.
ارسال یک نظر