هيأت رئيسه مجلس از ادامه كار اعضاي كميته تحقيق و تفحص در سازمان تأمين اجتماعي جلوگيري كرد! زيرا اين كميته تحقيقي، تاكنون به رقم «هزار ميليارد تومان» اختلاس در اين سازمان و شركتهاي زيرمجموعه اش رسيده است. به گفته جعفرزاده نماينده مجلس و عضو كميته تحقيق، اگر از ادامه تحقيقات جلوگيري نمي شد، فقط در شركت عظيم «شستا» (شركت سرمايه گذاري تأمين اجتماعي) به يك اختلاس «سه هزار ميليارد توماني» ديگر مي رسيدند. اما به دلايلي نامعلوم، هيأت رئيسه مجلس، از ادامه اين تحقيقات رسوا كننده جلوگيري كرده است!
اين در حالي است كه در ايران 75 ميليون نفري، فقط حدود 11 ميليون نفر تحت پوشش تأمين اجتماعي قرار دارند كه با تخمين اعضاي تحت تكفل آنها و مستمري بگيران، اين رقم به 32 ميليون نفر مي رسد! يعني فقط حدود 13 درصد مردم تحت پوشش هستند و بيشتر از نيمي از جمعيت ايران، از خدمات بيمه اي و تأمين اجتماعي نصيبي نمي برند. هزينه هاي سرسام آور دارو و درمان در كشور باعث شده بسياري از مردم از مراجعه به پزشكان خودداري كنند و بيماري هاي ساده، به بيماريهاي مزمن و مرگبار تبديل شوند.
در اين ميان، چند نكته قابل توجه بيشتري است:
اول: دولت از افرادي نزديك به «جريان خاص» در اداره شركت ثروتمند شستا استفاده كرده و برخلاف سازمان مادر، شركت عظيم شستا مديريتي ثابت داشته است. شستا شركت غول آساي سرمايه گذاري است كه در زمينه هاي مختلف فعاليت مي كند و نظارتي بر آن نيست. تاكنون از اختلاس هزار ميليارد تومان در گروهي از شركتهاي دولتي زيرمجموعه سازمان تأمين اجتماعي پرده برداري شده است. گفته مي شود بعد از تغيير «يزدانجو» از دوستان صادق محصولي، هم اكنون «محمد علي آبادي» از نزديكان احمدي نژاد به عنوان رئيس جديد اين شركت، شانس بيشتري دارد.
دوم: به رغم اين گردش مالي بزرگ، سازمان تأمين اجتماعي بدهي هاي فراواني به صندوق بازنشستگان و امثال آن دارد. دولت هم بيش از 20 هزار ميليارد تومان به سازمان بدهكار است! كه البته دود اين بدهي ها، به چشم مستمري بگيران، بازنشستگان و افراد تحت پوشش مي رود.
سوم: در همين وضعيت، سازمان تأمين اجتماعي به دليل فشارهاي سياسي از «خير» پس گرفتن برخي مطالبات خود از دولت و نهادهاي وابسته به رهبري گذشته است! در يك قلم «روزنامه كيهان» كه توسط حسين شريعتمداري نماينده رهبري اداره مي شود، 12 ميليارد تومان به سازمان تأمين اجتماعي بدهكار است و از پس دادن آن با فشارهاي سياسي طفره مي رود!
چهارم: برخي معتقدند «شتاب اختلاس» در ماههاي اخير بيشتر شده و دولت احمدي نژاد قصد دارد با جمع آوري پولهاي كلان، بر انتخابات مجلس آينده تأثير جدي بگذارد. با توجه به پيشينه «دولتي ها» در خريد آراء و تصاحب صندوقهاي رأي به وسيله پولهاي كلان، احمدي نژاد از حالا خود را براي تسخير مجلس آينده و «بقا» آماده مي كند؛ خواه به عنوان نخست وزير «برگزيده مجلس»! و خواه به عنوان رئيس جمهور «تمديدي»!
نظام پارلماني يا رياستي، هرچه بشود احمدي نژاد قصد ندارد از ساختار قدرت كنار برود. اگر او نتواند به مدل «پوتين» عمل كند و يك نخست وزير مقتدر بر امور اجرايي شود، به شيوه «چاوز» عمل خواهد كرد و مادام العمر رئيس جمهور خواهد ماند. براي هر دو كار، به يك مجلس همسو نياز دارد. مجلسي كه ارزش آن را دارد تا براي تسخيرش، دست به هر كاري بزند! او يا مثل ولاديمير پوتين، نخست وزير خواهد شد و يا مثل هوگو چاوز، طول دوران رياست جمهوري خود را با تصويب مجلس، تمديد خواهد كرد. اين همه را او و يارانش با «پول» و خريد مجلس آينده اجرا مي كنند. شايد براي همين شتاب اختلاس ها، به نظر بيشتر شده است و هر روز خبر افشاي يكي از آنها را مي شنويم. هرچند احمدي نژاد «هزاردستان» خود را در عرصه اقتصادي كشور فرو كرده و افشاي يكي از آن همه، ضربه چنداني به نقشه او نخواهد زد.
اين روزها احتمالا" آقاي خامنه اي، بيشتر از هر زمان ديگري از حمايتش از احمدي نژاد پشيمان است. ماربچّه اي كه خود او در آستين پرورش داد، اكنون به يك اژدهاي چند سر تبديل شده كه زهرش را به شخص خامنه اي خواهد ريخت. اگرچه در باب اشخاصي مثل آقاي خامنه اي، از قديم گفته اند: «خود كرده را تدبير نيست!»
نظام پارلماني يا رياستي، هرچه بشود احمدي نژاد قصد ندارد از ساختار قدرت كنار برود. اگر او نتواند به مدل «پوتين» عمل كند و يك نخست وزير مقتدر بر امور اجرايي شود، به شيوه «چاوز» عمل خواهد كرد و مادام العمر رئيس جمهور خواهد ماند. براي هر دو كار، به يك مجلس همسو نياز دارد. مجلسي كه ارزش آن را دارد تا براي تسخيرش، دست به هر كاري بزند! او يا مثل ولاديمير پوتين، نخست وزير خواهد شد و يا مثل هوگو چاوز، طول دوران رياست جمهوري خود را با تصويب مجلس، تمديد خواهد كرد. اين همه را او و يارانش با «پول» و خريد مجلس آينده اجرا مي كنند. شايد براي همين شتاب اختلاس ها، به نظر بيشتر شده است و هر روز خبر افشاي يكي از آنها را مي شنويم. هرچند احمدي نژاد «هزاردستان» خود را در عرصه اقتصادي كشور فرو كرده و افشاي يكي از آن همه، ضربه چنداني به نقشه او نخواهد زد.
اين روزها احتمالا" آقاي خامنه اي، بيشتر از هر زمان ديگري از حمايتش از احمدي نژاد پشيمان است. ماربچّه اي كه خود او در آستين پرورش داد، اكنون به يك اژدهاي چند سر تبديل شده كه زهرش را به شخص خامنه اي خواهد ريخت. اگرچه در باب اشخاصي مثل آقاي خامنه اي، از قديم گفته اند: «خود كرده را تدبير نيست!»
منابع:
http://www.iraneconomics.net/fa/articles.asp?id=3030
http://www.ghanoononline.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=1&Id=5785
http://www.iraneconomics.net/fa/articles.asp?id=3030
http://www.ghanoononline.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=1&Id=5785
در صفحه همگاني ام در فيس بوك، مي توانيد اين بحث را دنبال كنيد.
۶ نظر:
این یک روحوضی استیضاح در پنج پرده بود.در نمایش روحوضی،بازیگران با طنز به بیان نکاتی میپرداختند که مخاطبان خود را در برابر آینه قرار میداد تا بتوانند خود را بهتر بشناسند. از همین جهت این نمایش علاوه بر به وجد آوردن مخاطب نوعی رواندرمانی نیز به حساب میآمد. در این نمایش، شخصیت سیاه که نماینده طبقه ضعیف است ریاکاریها و دوگانگیهای قدرتمندان و نیز مجاملههای زیردستان را به چالش میکشید.اما در نمایش روحوضی استیضاح در جمهوری اسلامی، مجلس که قرار است نقش سیاه را بازی کند خود بخشی از ارباب قدرت است و در داد و ستدهای قدرت سهیم. از سوی دیگر دولت یا دستگاه رهبری که در عمل نقش پادشاه یا ارباب را باید بازی کنند خود را پشت شعارهای عدالتخواهانه پنهان کرده و میخواهند نقش سیاه را از او بدزدند.
به همین دلیل است که دو عنصر تقابل خیر و شر و بداههگویی روحوضی تبخیر شده و نمایش استیضاح در جمهوری اسلامی به دل مخاطب نمیچسبد. از این رو اکثریت مردم این گونه نمایشها را چندان باور نمیکنند و «سیاه» نمایش را جدی نمیگیرند. این نمایش کممخاطب معمولا در پنج پرده اجرا میشود.
پرده اول: گندش بالا اومده
پرده دوم: یک کاری باید کرد (یا نکرد)
پرده سوم: بندو آب ندین
پرده چهارم: یادشان میآید
پرده پنجم: پایان خوش برای نظام
لعنت به این حکومت اه اه اه حالم بده
در جمهوری اسلامی تا وقتی جنایات سهمگینی که خسارتش به خود مقامات گسترش یابد (کهریزک)، اختلاسهای نجومی (بالای دو میلیارد) یا فجایع باورناکردنی (مثل انفجار در تانکرهای قطار در نیشابور تا حد صدها کشته) رخ ندهد صحنه نمایش برپا نمیشود. اینجاست که یکی از دستگاهها مثل مجلس یا قوه قضاییه از سوی دستگاه رهبری (و نه راسا) وارد عمل میشود تا به مردم وانمود شود «حساب و کتابی» در کار است.
این دستگاهها در طی چندین ماه زمینههای یک نمایش پر سر و صدا را در صحن علنی مجلس یا در یک دادگاه فراهم میکنند. در طی این دوره مرتبا به مردم گفته میشود که «در حال پیگیری هستیم» یا «بازداشتهایی صورت گرفته» یا «تعداد اوراق پرونده به هزاران برگ رسیده» یا «نمایندگان مشغول جمعآوری امضا برای استیضاح هستند» تا مخاطب خود را آماده دیدن نمایش سازد. در عین حال رهبر کشور اعلام میکند که «زیاد کشش ندهید» تا مقامات مربوطه زیاد به اجزای پرونده نرسند و به تبع آنها مردم اصل نمایش را زیاد جدی نگیرند.
خدا همیشان را لعنت کند.شرم بر اینان شرم شرم ...
ساکتی برادر!؟ دلمون برای قلمت تنگه در این وانفسا...
ارسال یک نظر