۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

عصبانيت كيهان و رجانيوز و رسانه هاي حكومتي از چيست؟ مطالب روشنگرانه و افشاگرانه در راه هستند!

عصبانيت شديد روزنامه امنيتي كيهان و سايت رجانيوز و ساير رسانه هاي «زرد» حكومتي از مطلب ديروزم در اين وبلاگ،درباره بيان حقايقي از شرافت و صلح طلبي حزب ديرپاي كومله كردستان و رهبر فرهيخته و صلح طلبش كاك عبدالله مهتدي، از مظلوميت مردم خوب كُرد و از اميدواري بزرگي كه كُردها در گذر از سختي ها و تبعيض ها و كشتارهاي جمعي شان تجربه كرده اند. براي ديدن تصوير بالا، (با روشني بيشتر) بايد دو مرتبه روي تصوير كليك كنيد.
مي توانيد مطلب قبلي من را در همين وبلاگ و اين لينك بخوانيد:
http://babakdad.blogspot.com/2011/06/blog-post_06.html
و مي توانيد بخشي از حملات رسانه اي سايتها و روزنامه هاي «زرد حكومتي و امنيتي» را در لينكهاي زير دنبال كنيد. لينك خبر كيهان و رجانيوز و يالثارات (براي ديدن ساير سايتهاي زرد، كافي است از گوگل استفاده كنيد):
http://www.kayhannews.ir/900317/2.htm#other214
http://rajanews.com/detail.asp?id=91752
http://yalasarat.com/prth.mnmt23n-vftd2.html
به زودي مطلبي درباره حركات شيطاني و خباثت حكومت در جعل عناوين، مصادره نامها، اتهام زني به كردها و جناياتي كه به مردم كردستان و احزاب ديرپاي آنان منصوب كردند، منتشر خواهم نمود. فعلا" اين را از من داشته باشيد كه :«حقيقت، آن چيزي نيست كه تبليغات اين حكومت فرعوني، درباره كردهاي شريف به ما و شما مي گويند!» همين! منتظر مطالب افشاگران اي باشيد كه از خباثتهاي شيطاني اين حكومت پرده برخواهد داشت. حقيقت آن چيزي نيست كه آنها گفته اند. ترديد نكنيد.

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

چه علاقه‌ای به خواندن نتهای شما دارند، معلوم می‌شه روز به روز به خوانندگان اضافه می‌شه! گفتمانتون راجب هموطنان کردمون در خیلی‌ جاها قابل درک است، بی‌ تردید یکی‌ از زجر کشیده‌ترین طایفه‌های تاریخ این مرزو بوم. در ضمن، با سلام خدمت برادران و خواهران `رجا ` و `کیهان` اگر این قطعه هم مرور میکنند، لطفا...

ناشناس گفت...

بنام خدا
بابك عزيز ، ادعاي آزاد منشي با بيان كلمات نامناسب درارتباط با اقاي خامنه اي كه خود هم مي داني عالمي زاهد و خداترس ودرميان علما برجسته كمال بي انصافي است . حالا كه عزم خارج كرده اي و دور ازوطن حداقل مصداق واقعي اين مثل باش كه اگردين نداريد حداقل ازاده واقعي باشيد .
تحليل همراه با عدم رعايت نزاكت اخلاقي در مورد بزرگان دين نشانه حقد است . خداوند همه را به راست راست هدايت نمايد انشاالله .
بنده خدايي

ایستگاه آخر گفت...

دورود جناب داد . با اجازتون شما را در پیوندهایم رج زدم

ناشناس گفت...

بابک جان سلام
ازسکوت وسکون خفه شدیم ازشما هم خبری نیست نکند گرد مرگ پاشنده اند وگرنه زنده ها که نباید چنین آرام باشند

sabz گفت...

ياري اندر کس نمي‌بينيم ياران را چه شد
دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد

آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست
خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد

کس نمي‌گويد که ياري داشت حق دوستي
حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد

لعلي از کان مروت برنيامد سال‌هاست
تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد

شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار
مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد

قاسمی گفت...

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظر يار خاکسار شدم
رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشير مي‌زند همه را
کسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند

اصغر امینی - شهر ری گفت...

سلام آقای داد ممنون که اینقدر روشنفکرانه قلم میزنید.من با شما موافقم و از شما می خواهم به افراد کوته فکری که نظرات یکسویه خود را در مدح خامنه ای خدانشناس در وبلاگتان گذاشته اند توجه نکنید. آنها آنقدر خودخواهند که نفهمیدند شما آزاده واقعی هستید و مصداق انصافید که نظرات چرندشان را در وبلاگتان قرار داده و حذف نکرده اید. شما دیندار واقعی هستید و آنها دین فروش و بنده رهبر بی صفتشان هستند. آنها آنقدر ترسو هستند که حتی جرات نکردند برای نظرشان یک اسم مستعارهم بگذارند و به همان ناشناس بسنده کردند.

ناشناس گفت...

جناب آقای داد
سخنان شما را در برنامه افق گوش دادم اما با شما به هیچ وجه موافق نیستم.
نه مسلمان هستم نه مسلمان زاده ! پس خیلی از برچسب ها به من نمی چسبد در حال حاضر هم همچون شما در ایران نیستم.
اگر انتخابات آزادی باشد مطمئنا با دیدگاه های آقای امیر ارجمند هم موافق نیستم ایشان مطمئنا قوانین اسلام را می خواهند و بنده نمی خواهم
اما ایشان می گویند مهم نیست من چه می خواهم اصلا فرض کنید موافق ولایت فقیه! مهم این است که در انتخابات آزاد مردم چه چیزی را انتخاب می کنند. ایشان بر عکس شما به جای مردم تصمیم نگرفتند شما فرمودید بیشتر مردم اگر تکلیفشان را با قانون اساسی و اصول مشخصه آن مشخص نکنند مردم از انها حمایت نمی کنند 1. در واقع عکس این موضوع را دیدیم بارها و بارها! 2. آیا شما از طرف 70 میلیون ایرانی چنین چیزی را می گویید ؟ آیا از مردم کوره دهات ها و شهرستان ها و پایین شهری ها هم خبر دارید؟ کدام نظر سنجی عملی و انجام شده ای تایید کننده این دیدگاه شما است؟ چه مصداقی برای سخن خود دارید؟
حتی جامعه آماری 1000000 نفری در فیس بوک هم نمی تواند یک جامعه آماری مناسب برای این دیدگاه شما باشد که حتی شما آماری از این جامعه 100000 نفری هم ندارید.

در آن مصاحبه هزاران برابر اعتقاد بنده به امثال اقایان امیر ارجمند و واحدی بیشتر شد در حالی که تنفر من از خارج نشینان ایراد گیر نیز بیشتر شد.
اگر بر فرض محال در انتخاباتی آزاد 64 درصد مردم ایران ولایت فقیه را انتخاب کردند شما چه می گویید می گویید نباید این اصل برقرار باشد؟ قبول ولایت فقیه دیکتاتوری می آورد اما اگر 64 درصد مردم ایران چنین چیزی را انتخاب کردند چه؟
اقای امیر ارجمند هم گفتند مهم نیست من چه چیزی را قبول دارم مهم این است که در فرایند همه پرسی آزاد و انتخاباتی آزاد، جامعه ایرانی چه چیزی را انتخاب می کند.
که در منشور جنبش سبز هم آمده است.
-------
باز هم می گویم نه مسلمان هستم و نه مسلمان زاده و مطمئنا در انتخابات و همه پرسی آزاد حامی دیدگاه های آقای امیر ارجمند نیستم
اما ایشان را می ستایم که درک کردند دمکراسی و احترام به نظر مخالف من یعنی چه

شريعت م ايراني گفت...

خطاب به ناشناس هوادار امير ارجمند!
با درود
نخست اينكه عزيز من قرار نيست همه 70 ميليون در تغيير شرايط فعلي نقش ايفا كنند كه انتظار داريد بابك داد آمار ارائه دهد. مگر در انقلاب منحوس اسلامي 100 در 100 مردم مخالف حكومت شاه بودند. هميشه بخشي از مردم هستند كه سرنوشت يك كشور و جامعه را تعيين مي كنند نه الزاما همه آنها و آن گروه هم حتما و حتما در اكثريت مطلق نيستند. ولي اين گروه حداقل در شرايط كنوني ايران در يك چيز مشتركند. از طبقه متوسط و كم و بيش فرهيخته جامعه هستند. اينها هستند كه وجودشان، حركتشان و عملكردشان در جامعه بيشترين اثر را خواهد گذاشت نه طبقات فرودست. البته با اين اوصاف و بر اساس شواهد عيني مي توان به قطعيت نتيجه گرفت كه اكثريت مطلق اين گروه خواهان ريشه كني ولايت وقيح هستند.
دوم اين شما بابك داد را با امير ارجمند (اصلاح طلب خودي(!!)) مقايسه نكن. امير ارجمد خود را در مقام نماينده موسوي و جنبش سبز مي داند. باند امير ارجمند هستند كه رهبري تشكيلات راه سبز اميد را در دست دارند، تلويزيون دارند و راهپيمايي راه مي اندازند؛ و آنقدر شرافت ندارند كه گروه‌هاي سياسي ديگر را اصلا به رسميت بشناسند، با اين اوصاف چگونه مي توان تضمين كرد كه اينها عملكرد خميني ملعون را تكرار نكنند. اينها كه هنوز قدرتي ندارند و در خارج كشور خودي و غير خودي مي كنند و الفباي مردم سالاري را نمي دانند(هنوز زير تأثير ضد فرهنگ جمهوري اسلامي هستند)، چگونه مي توان تضمين كرد كه فرداي آزادي ايران قدرت دو دستي قبضه نكنند.
پس كمي منصف باش و بهتر مسائل را ببين.

بانوی ایرانی گفت...

سلام آقای داد
انگار غیرت ملی در میان مردم مرده به زنان این سرزمین تجاوز میشه همه نچ نچ کنان فقط نظاره گرهستند دختران و زنان جوان به نام بدحجابی بهشون تعرض میشه مردم می ایستند فیلم میگیرند میذارن تو اینترنت و آخی آخی میکنند نهایتا اگه یه مرد باغیرت ببینه فقط یه کامنت نوشته میشه که" یه نفر مرد نبود اونجا"
یاد قصه موشه میفتم که به مرغ و گاوی که باهاش تو مزرعه بودن گفت صاحبخانه تله گذاشته اما گوش ندادن آخرش خودشون هم کشته شدن نذارین این فجایع گریبان تک تکمون رو بگیره همه میدونیم تو این مملکت کسی پاسخگو نیست این متجاوزا همونهایی هستن که برای سرکوب مردم پول میگیرن آلانم داخل و بیرون زندان دارن جولان میدهند.

abasi/ mashhad گفت...

صادقانه اگر وقایع بعد از انقلاب را بسنجیم این غربیان بودند که رژیم جمهوری اسلامی را در ایران حفظ کردند بوقایع بعد از انتخابات سال 88 توجه کنید با وجود اعتراضات ملیونی مردم ایران به نتایج انتخابات (چندین برابر اعتراضات همه کشورهای عربی) معهذا آمریکا و همفکرانش و روسیه و چین تنها دنبال امتیاز گرفتن بیشتر از ج.ا. بودند تا پشتیبانی از مردم ایران و تمام آن جنایات و کشتارهای رژیم مورد اعتراض دول غربی قرار نگرفت. یکپارچگی حکومتی مطرح نیست بلکه ساکت نمودن ملت ایران فقط مطرح است که اگر کروبی و موسوی نیز چنین قولی را بغرب داده بودند امروز درزندان نبودند و جزو مقامات بالای حکومت بودند.
هم اکنون نیز اگر پشتیبانی تمام عیار غرب و روسیه و چین از چ.ا. قطع شود یکروز هم آقایان در قدرت نخواهند ماند. ملت ایران بلاخره ایران را آزاد خواهد کرد و آنگاه غرب و شرق باید در مقابل تاریخ جوابگو باشند.

علیزاده - تبریز گفت...

در ابتداى شروع خيزش هاى مردمى در خاورميانه و شمال افريقا كه به بهار عربى موسوم شده است ,بدليل اينكه اين خيزشها از تونس و مصر شروع شد كه هردو انها با غرب و اسراييل داراى رابطه خوبى بودند,جمهورى اسلامى ايران سعى بسيار نمود تا از اين حيزشها بسود خود بهره بردارى نمايد هرجند خواسته هاى محورى مردم در همه اين كشورها كه بعدا ليبى و يمن را بايد به انها اضافه نمود در درجه اول برقرارى دمكراسى و انتخابات ازاد و حاكميت قانون بود كه همه اينها باشنه اشيل جمهورى اسلامى ايران است و نه خواسته هايى حول محور مبارزه با سلطه غرب و صهيونيسم و اسلامكرايي و غيره كه زمينه را براى امكان مانور حاكمان ايران فراهم اورد,بنابرين بوضوح درهمه اين خيزشها نه تنها نامى از انقلاب اسلامى ايران شنيده نشده بلكه كروههاى اسلام كرا در اين كشورها جه در تونس و جه در مصر و جاهاى ديكر در همان ابتدا از انقلاب اسلامى ايران و خمينى سريعا اعلام برائت نمودند,وحتى در جاهايى مانند بحرين كه حكومت ايران قويا از اين خيزش حمايت نمود باعث ترس و فاصله كرفتن نيروهاى دمكراتيك از اين جنبش و منجر به شكست اين جنبش شد,بنابراين تا اين مرحله با توجه به اتفاقاتى كه در كشورهاى عربى در حال وقوع است و خيزش مردم سوريه متحد اصلى و استراتزيك حكومت ايران كه بقول يك مفسر عرب در تلويزيون العربيه ,سوريه به مثابه شش تنفسى حكومت ايران,بنظر مى رسد اين نه تنها از ان نوع موج بيدارى اسلامى نيست
كه حكومت ايران بتواند از نمد ان براى خود كلاهى بدوزد بلكه بهار عربى است كه كشور تركيه بيش از سايرين در ان ذينفع است و براى ايران زمستان و خزان عربى و احيانا حق با موسوى است كه در همان ابتدا كفت اين حيزشهاى خاورميانه الهام كرفته از جنبش سبز ايران است.