♦️ معنای پذیرفتن «منع رهبری»! ♦️
خب معلوم است که هیچ عقل سلیمی با نامزدی احمدینژاد با آن کارنامه آلودهاش موافق نیست. ولی «نه گفتن» به احمدی نژاد هم فقط با «رأی منفی مردم» لذت و اهمیت پیدا میکند و به دلایل زیاد، نباید از «منع رهبری از نامزدی احمدینژاد» خوشحال باشیم.
منع رهبری، یک جور دخالت فراقانونی ایشان در امر انتخابات است. تیغ دولبه ای است که پذیرفتن آن، امروز به نفع مردم و فردا قطعاً به زیان همه خواهد بود.
یادتان هست که «حکم حکومتی رهبری» یک جا به نفع اصلاحطلبان بهکار رفت و در انتخابات سال ۸۴ موجب تأیید صلاحیت دو نامزد اصلاحطلبان شد و غریو شادی(!) از اردوگاه حزب مشارکت بلند شد. با همان حکم حکومتی، بعدتر بنای بیقانونیها در کشور گذاشته شد و کسی از اصلاحطلبان جرأت اعتراض نداشت. چون قبل از همه، نان آن حکم فراقانونی را خود دوستان میل کرده بودند و این تیغ دولبه، گاهی به سود شماست و گاه به زیان شما!
همین حالا حصر خانگی آقایان کروبی و میرحسین و خانم رهنورد بدون هیچ مستند قانونی و فقط با «حکم و منع رهبری» انجام شده است.
▪️ من با همه شناختی که از احمدینژاد و تیم «مفسد و مخرّب» او دارم، از این «منع رهبری از نامزدی احمدینژاد» خوشحال نشدهام و معتقدم اگر بدون تقلب انتخاباتی در همان سال ۸۸ «نه» را از صندوق آراء مردم شنیده بود، اثرش ماندگارتر و کاریتر بود.
حالا هم اگر رهبری، حضور احمدینژاد را برخلاف مصالح میداند، بهتر است ابتدا ساز و کار انتخاباتی را «سالمسازی» کند و بگذارد همه در یک «رقابت سالم» (همه نامزدها از ممنوعالتصویر و حصرشده و نامزدهای مستقل و حتی مخالف) شرکت کنند. آنگاه مردم با صدای خودشان به افراد موّهمی مثل احمدینژاد «رأی نه» خواهند داد. به شرط سلامت انتخابات!
دوستان عزیز! از این منع رهبری خرسند نباشید. هیچ حکم فراقانونی، همیشه به نفع شما باقی نخواهد ماند. امروز اگر به نفع شماست، فردا شاید ابزار سرکوبتان باشد.
هرگز «تیغ دولبه» را نبوسید!
[بابکداد]
یکشنبه ۴ مهر ۹۵
پاریس
کانال تلگرام
www.telegram.me/babakdad
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر