• جهان پیر است و بیبنیاد… •
🔹اول: باورت میشود ۱۵ روپیه (حدود ۳۰ سنت، ۷۰۰ تومن) باعث قتل یک زن و شوهر شود؟! در هند؛ زن و شوهری از طبقه فقیر «دالیت» در روستایی در ایالت اوتار پیرادش، به مغازهداری بخاطر پول بیسکویت بدهکار بودند. مغازهدار که از طبقه اجتماعی بالاتر اجتماعی است، به آن دو فشار میآورد تا ۱۵ روپیهاش را پس بدهند و آنها قول میدهند شب موقع برگشت از کار، بدهی خود را بپردازند. اما مشاجره بالا میگیرد و مغازهدار عصبانی، سر مرد بدهکار را میبُرد و با تبر همسر او را هم به قتل میرساند! باورت میشود؟!
🔹دوم: هنوز در شوک کشتار مردم مظلوم افغانستانی در تظاهرات آرامشان برای «جنبش روشنایی» بودیم که بیش از هشتاد تن قربانی یک انتحاری شدند. در قامشلی سوریه که منطقهای کردنشین است، انفجاری دیگر جان دهها تن را گرفت. تصویر دو دختر دوقلوی خردسال و نازنین کُرد در فضای مجازی منتشر شده که والدین خود را در آن انفجار از دست دادهاند.
هر دو انفجار را داعش انجام داده؛ به نام دین و خدا! گاندی میگوید: انسانیت، خود یک دین است. چقدر جای آئین انسانیت اینروزها خالی است.
🔹سوم: صبح دوشنبه در شهری خلوت نزدیک روئن نورماندی، دو جوان اسلامگرای داعشی وارد کلیسایی میشوند و پنج تن را گروگان میگیرند. یک خواهر راهبه را مجروح میکنند و به کشیش پیر و مهربان کلیسا «پدر همل» میگویند در محراب زانو بزند. سپس از پشت، سر او را از تن جدا میکنند! تروریستها دقایقی بعد هنگام فرار توسط پلیس ویژه کشته میشوند اما شوک و رنج، سراسر فرانسه را فرا گرفته است. داعش باز هم پشت این جنایت است.
🔹چهارم: و در ایران مصیبتزده خودمان «آتشسوزی زنجیرهای» در مراکز نفتی و پتروشیمی و مراتع و جنگلها ادامه دارند. و نهال جان آدمها هم در حال سوختن مدام است.
یکی مانند شاعر جوان اهوازی «ابراهیم عالیپور» خسته و بریده از رنجهایی که تابشان را ندارد، جایی توقف میکند، شیشه خودرویش را بالا میکشد و لوله اسلحه را در دهان میگذارد و شلیک میکند. خونش نه بر سقف ماشین، که گویا بر دنیای زشت و غیرانسانی اطراف میپاشد. همچون دشنامی، همچون نفرینی!
و دیگرانی هم در آتش «بیخیالی و روزمرگی» خود و جامعه اطرافشان میسوزند؛ تا کِی حرکت چرخ این دنیای نامُراد به آخر برسد؟!
🔹همه در انتظار «گشایش» فروبستگی معمایی هستیم که شاید خودمان بخشی از «راهحل» آن باشیم. همه؛ چه در هند و افغانستان یا فرانسه و سوریه و ایران. چه توفیری دارد مگر؟ آدمی؛ روزگاری آنچنان قدرتمند بود که جهان و خویش را به سمت سعادت و پایداری ببرد. و امروز از خود میپرسد که از آن قدرت بشری برای رفع اینهمه سیاهی و ستم، آیا دوباره نشانه و حرکت امیدوارکنندهای سر خواهد زد؟
من میگویم آری؛ اگر به قول گاندی «انسانیت» را مانند دینی مقدس باز شناسیم و چتر آدمیت را هرکجایی که هستیم؛ بگسترانیم. تا شما چگونه بیاندیشید! یا حق
[بابکداد]
هشتم مرداد ۹۵
◾
توییتر
تلگرام بابکداد
فیسبوک
🔹اول: باورت میشود ۱۵ روپیه (حدود ۳۰ سنت، ۷۰۰ تومن) باعث قتل یک زن و شوهر شود؟! در هند؛ زن و شوهری از طبقه فقیر «دالیت» در روستایی در ایالت اوتار پیرادش، به مغازهداری بخاطر پول بیسکویت بدهکار بودند. مغازهدار که از طبقه اجتماعی بالاتر اجتماعی است، به آن دو فشار میآورد تا ۱۵ روپیهاش را پس بدهند و آنها قول میدهند شب موقع برگشت از کار، بدهی خود را بپردازند. اما مشاجره بالا میگیرد و مغازهدار عصبانی، سر مرد بدهکار را میبُرد و با تبر همسر او را هم به قتل میرساند! باورت میشود؟!
🔹دوم: هنوز در شوک کشتار مردم مظلوم افغانستانی در تظاهرات آرامشان برای «جنبش روشنایی» بودیم که بیش از هشتاد تن قربانی یک انتحاری شدند. در قامشلی سوریه که منطقهای کردنشین است، انفجاری دیگر جان دهها تن را گرفت. تصویر دو دختر دوقلوی خردسال و نازنین کُرد در فضای مجازی منتشر شده که والدین خود را در آن انفجار از دست دادهاند.
هر دو انفجار را داعش انجام داده؛ به نام دین و خدا! گاندی میگوید: انسانیت، خود یک دین است. چقدر جای آئین انسانیت اینروزها خالی است.
🔹سوم: صبح دوشنبه در شهری خلوت نزدیک روئن نورماندی، دو جوان اسلامگرای داعشی وارد کلیسایی میشوند و پنج تن را گروگان میگیرند. یک خواهر راهبه را مجروح میکنند و به کشیش پیر و مهربان کلیسا «پدر همل» میگویند در محراب زانو بزند. سپس از پشت، سر او را از تن جدا میکنند! تروریستها دقایقی بعد هنگام فرار توسط پلیس ویژه کشته میشوند اما شوک و رنج، سراسر فرانسه را فرا گرفته است. داعش باز هم پشت این جنایت است.
🔹چهارم: و در ایران مصیبتزده خودمان «آتشسوزی زنجیرهای» در مراکز نفتی و پتروشیمی و مراتع و جنگلها ادامه دارند. و نهال جان آدمها هم در حال سوختن مدام است.
یکی مانند شاعر جوان اهوازی «ابراهیم عالیپور» خسته و بریده از رنجهایی که تابشان را ندارد، جایی توقف میکند، شیشه خودرویش را بالا میکشد و لوله اسلحه را در دهان میگذارد و شلیک میکند. خونش نه بر سقف ماشین، که گویا بر دنیای زشت و غیرانسانی اطراف میپاشد. همچون دشنامی، همچون نفرینی!
و دیگرانی هم در آتش «بیخیالی و روزمرگی» خود و جامعه اطرافشان میسوزند؛ تا کِی حرکت چرخ این دنیای نامُراد به آخر برسد؟!
🔹همه در انتظار «گشایش» فروبستگی معمایی هستیم که شاید خودمان بخشی از «راهحل» آن باشیم. همه؛ چه در هند و افغانستان یا فرانسه و سوریه و ایران. چه توفیری دارد مگر؟ آدمی؛ روزگاری آنچنان قدرتمند بود که جهان و خویش را به سمت سعادت و پایداری ببرد. و امروز از خود میپرسد که از آن قدرت بشری برای رفع اینهمه سیاهی و ستم، آیا دوباره نشانه و حرکت امیدوارکنندهای سر خواهد زد؟
من میگویم آری؛ اگر به قول گاندی «انسانیت» را مانند دینی مقدس باز شناسیم و چتر آدمیت را هرکجایی که هستیم؛ بگسترانیم. تا شما چگونه بیاندیشید! یا حق
[بابکداد]
هشتم مرداد ۹۵
◾
توییتر
تلگرام بابکداد
فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر