احمد خاتمی٬ عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری میگوید: «این برای ما {روحانیت} سم مهلک است که آبروی عمامه را خرج یک کاندیدا کنیم.»
دير به فكر افتادند! اين لباس روحانيت و اين چند متر پارچه، لااقل پيش بعضي از مردم يك مختصر احترامي داشت. يك مختصر آبرويي داشت. اما دير به فكر حفظ آبرويش افتادند! زماني كه مراجع تقليد «قاچاقچي شكر» شدند و كارخانه «لاستيك سازي» علم كردند، آبروي عمامه مرجعيت بر باد رفت! زماني كه يك حجت الاسلام كم سواد را يك شبه رهبر و مرجع تقليد كردند، آبروي عمامه را بردند. زماني كه روحانيون و قضات «خانه هاي عفاف» را برپا كردند و نان علما را از اجاره دادن دختران بي پناه و فراري درآوردند، آبروي عمامه رفت. زماني كه روحانيت فرمان قتلهاي زنجيره اي داد، فرمان تجاوز جنسي به زندانيان داد، فرمان اختلاس و پولشويي و قاچاق داد، آبروي روحانيت و مرجعيت و عمامه رفت. حالا اين آقاي احمد خاتمي كه خودش از بي آبروترين روحانيون حكومتي است، به آخوندها توصيه مي كند آبروي عمامه را خرج هيچكس (حتي نامزدهاي حزب اللهي) هم نكنند! اين سخن در عين حال، از «عمق پشيماني مقام رهبري» از تقلب و جنايات سال 88 به نفع احمدي نژاد خبر مي دهد. احمدي نژادي كه امروز، اسناد فساد رهبر و روحانيت حكومتي و همه حاكمان و اعضاي بيت رهبري را در اختيار دارد و حرفش همه جا «در رو» دارد! و اين واقعيت، امثال احمد خاتمي را بدجوري سوزانده است! بدجوري!
طبق تعريف ساده «سمّ مهلك» يعني «سم كشنده»! پس قاعدتا" كسي كه سمّ مهلك را خورده، تا حالا نبايد زنده مانده باشد! حالا وقتي روحانيت و رهبر معظم و ولي امر مسلمين جهان، دو سال قبل آبروي خود و عمامه شان را خرج يك كانديدا كرده و از آن «سم مهلك» نوش جان فرموده اند، آيا اكنون آن روحانيت سم خورده، اصلا" «زنده» است؟ مگر خرج كردن عمامه براي روحانيت «سم كشنده» نيست؟ پس آيا مي شود بعد از نوشيدن آن همه سمّ مهلك توسط روحانيت معزز و رهبر معظم، همگي آنها هنوز هم زنده مانده باشند و تازه به فكر آبروي عمامه شان هم باشند؟ راستش من بعيد مي دانم!
مهم:
۳ نظر:
لينك در بالاترين:
http://balatarin.com/permlink/2011/11/24/2812746
حدود پانزده ماه قبل در گفتگويي راديويي با راديو فرانسه به اين موضوع از زاويه ديگري پرداختم. شايد اگر گوش شنوايي در ميان مراجع و روحانيت ناشنواي ما وجود مي داشت، قبل از اينها به فكر آبروي عمامه مي افتادند!
http://babakdad.blogspot.com/2010/08/blog-post_06.html
معتقدم قضیه ی بی آبرویی ای که مطرح کردید را یک مقدار باید جامع تر کنید. از اهالی دین و ایدئولوژی های تمامیت خواه طبیعی و ماورالطبیعی می توان سخن گفت که به اندازه ی تاریخ تکفر بشر، افکار متوهمانه شان، رنج به جان انسان دگراندیش خریده اند.
ارسال یک نظر