هفتمين سخنراني احمدي نژاد در سازمان ملل، با ارائه «سه چهره» از او برگزار شد: يك «دانشجوي آمار»، يك «دانش آموز تاريخ» و يك «پيامبر ديوانه».
اول:
احمدي نژاد ابتدا از روي آمارهاي جهاني «روخواني» كرد تا به زعم خودش، اثبات كند ثروت در جهان به درستي تقسيم نمي شود! او هيچ اشاره اي به آمار تقسيم ثروت در كشور ايران نكرد، اما مدعي شد: «ايران مدل خوبي براي مديريت جهاني است!»
خب ارائه اين آمارها، بخش مهمي از وقت او را گرفت در حالي كه اين آمارها در تمام دنياي اينترنت قابل دسترسي هستند. آنچه قابل دسترسي نيست و از سوي دولت احمدي نژاد پنهان مي شود «آمار فقر خشن» در ايران است.
او سپس مانند يك دانش آموز نوپاي رشته تاريخ، درباره مسائل تاريخي و دوران كشف قاره آمريكا و دوران برده داري و جنگ جهاني دوم و امثال اينها سخن گفت و بعد از «كساني» سئوال كرد كه ديگر نه زنده هستند و نه مي توانند پاسخگوي سئوالات كودكانه او درباره 400 سال برده داري و يا استعمار كهن و غيره باشند.
اما بخش مهم سخنان احمدي نژاد، چنانكه انتظار مي رفت درباره «اصلاح مديريت جهان» بود و او معصومانه(!) ايران را به عنوان مدلي مناسب براي مديريت جهاني معرفي كرد! در پايان هم در شمايل يك «پيامبر» از عشق و آزادي و عدالت سخن گفت و ناگهان چشمش به جمعيت صندلي هاي خالي سازمان ملل افتاد و با تلخي دريافت كه بيش از هفتاد درصد از شنوندگان، سالن را ترك كرده اند تا به او يادآوري كنند كه در وراي اين چهره پيامبرگونه اش، احمدي نژاد بيشتر شبيه يك «شيطان هذيان گوي» است كه با وقاحت تمام دروغ مي گويد. بيشرمانه ديگران را متهم مي كند و ابلهانه انتظار دارد تا جهانيان به وعده هاي توخالي او ايمان بياورند!
احمدي نژاد ابتدا از روي آمارهاي جهاني «روخواني» كرد تا به زعم خودش، اثبات كند ثروت در جهان به درستي تقسيم نمي شود! او هيچ اشاره اي به آمار تقسيم ثروت در كشور ايران نكرد، اما مدعي شد: «ايران مدل خوبي براي مديريت جهاني است!»
خب ارائه اين آمارها، بخش مهمي از وقت او را گرفت در حالي كه اين آمارها در تمام دنياي اينترنت قابل دسترسي هستند. آنچه قابل دسترسي نيست و از سوي دولت احمدي نژاد پنهان مي شود «آمار فقر خشن» در ايران است.
او سپس مانند يك دانش آموز نوپاي رشته تاريخ، درباره مسائل تاريخي و دوران كشف قاره آمريكا و دوران برده داري و جنگ جهاني دوم و امثال اينها سخن گفت و بعد از «كساني» سئوال كرد كه ديگر نه زنده هستند و نه مي توانند پاسخگوي سئوالات كودكانه او درباره 400 سال برده داري و يا استعمار كهن و غيره باشند.
اما بخش مهم سخنان احمدي نژاد، چنانكه انتظار مي رفت درباره «اصلاح مديريت جهان» بود و او معصومانه(!) ايران را به عنوان مدلي مناسب براي مديريت جهاني معرفي كرد! در پايان هم در شمايل يك «پيامبر» از عشق و آزادي و عدالت سخن گفت و ناگهان چشمش به جمعيت صندلي هاي خالي سازمان ملل افتاد و با تلخي دريافت كه بيش از هفتاد درصد از شنوندگان، سالن را ترك كرده اند تا به او يادآوري كنند كه در وراي اين چهره پيامبرگونه اش، احمدي نژاد بيشتر شبيه يك «شيطان هذيان گوي» است كه با وقاحت تمام دروغ مي گويد. بيشرمانه ديگران را متهم مي كند و ابلهانه انتظار دارد تا جهانيان به وعده هاي توخالي او ايمان بياورند!
دوم:
سخنان احمدي نژاد با مقدمه ها و آمارهايي درست ايراد شد تا او را به نتيجه هايي نادرست برساند. او از رهبر فرزانه اش اين نوع فن بيان را آموخته است. فن بياني كه آميخته با دروغگويي و وقاحت است. او ياد گرفته كه مي تواني «مقدمه و آمارهاي درستي» بدهي، اما «نتيجه هايي خلاف واقع» از آنها بگيري! احمدي نژاد آموخته كه مي توان براي فرار از پاسخگويي درباره «فساد دولتي ايران»، از فساد در كشورهاي بزرگ انتقاد كرد و لابد اينچنين دولت خود را موجه و پاك جلوه داد! او ياد گرفته كه به جاي پاسخگويي درباره «تروريسم دولتي ايران» كه همچنان قرباني مي گيرد، مي تواند با طلبكاري مدعي و طلايه دار «مبارزه با تروريسم دولتي» شود! او دريافته كه مي تواند ديكتاتورهاي ديگر را محكوم كند تا هيچكس به نظام ديكتاتوري ايران اسلامي(!) ايرادي نگيرد. اين دانش آموز نوپاي تاريخ ما، اكنون آموخته كه به جاي پاسخگويي به فقر و فساد و تبعيض گسترده در «ايران امروز»، مي تواند انگشت اتهام را به سوي «دوران برده داري و استعمار غرب» در قرنهاي گذشته نشانه بگيرد و به جاي پرداخت بدهي هاي فراوان حكومت و دولت اسلامي به ملت ايران، از ساير ملل و دولتهاي جهان «طلبكار» باشد. او آموخته كه با متهم كردن كشورهاي ديگر، مي تواند از جايگاه «متهم» برخيزد و روي صندلي دادستان و «مدعي العموم» بنشيند و خطابه هاي آتشين بخواند و ژست يك «پيامبر» را بگيرد كه از عشق و آزادي و عدالت بشارت مي دهد. در حالي كه گفتار و رفتارش به همان «شيطان هذيان گوي» شبيه تر است كه حرف تازه اي براي هيچكس ندارد. دنيا شياطين هذيان گوي بسياري به خود ديده است.
سخنان احمدي نژاد با مقدمه ها و آمارهايي درست ايراد شد تا او را به نتيجه هايي نادرست برساند. او از رهبر فرزانه اش اين نوع فن بيان را آموخته است. فن بياني كه آميخته با دروغگويي و وقاحت است. او ياد گرفته كه مي تواني «مقدمه و آمارهاي درستي» بدهي، اما «نتيجه هايي خلاف واقع» از آنها بگيري! احمدي نژاد آموخته كه مي توان براي فرار از پاسخگويي درباره «فساد دولتي ايران»، از فساد در كشورهاي بزرگ انتقاد كرد و لابد اينچنين دولت خود را موجه و پاك جلوه داد! او ياد گرفته كه به جاي پاسخگويي درباره «تروريسم دولتي ايران» كه همچنان قرباني مي گيرد، مي تواند با طلبكاري مدعي و طلايه دار «مبارزه با تروريسم دولتي» شود! او دريافته كه مي تواند ديكتاتورهاي ديگر را محكوم كند تا هيچكس به نظام ديكتاتوري ايران اسلامي(!) ايرادي نگيرد. اين دانش آموز نوپاي تاريخ ما، اكنون آموخته كه به جاي پاسخگويي به فقر و فساد و تبعيض گسترده در «ايران امروز»، مي تواند انگشت اتهام را به سوي «دوران برده داري و استعمار غرب» در قرنهاي گذشته نشانه بگيرد و به جاي پرداخت بدهي هاي فراوان حكومت و دولت اسلامي به ملت ايران، از ساير ملل و دولتهاي جهان «طلبكار» باشد. او آموخته كه با متهم كردن كشورهاي ديگر، مي تواند از جايگاه «متهم» برخيزد و روي صندلي دادستان و «مدعي العموم» بنشيند و خطابه هاي آتشين بخواند و ژست يك «پيامبر» را بگيرد كه از عشق و آزادي و عدالت بشارت مي دهد. در حالي كه گفتار و رفتارش به همان «شيطان هذيان گوي» شبيه تر است كه حرف تازه اي براي هيچكس ندارد. دنيا شياطين هذيان گوي بسياري به خود ديده است.
۴ نظر:
عالی بود... بسیار عالی... چه قدر دلتنگ تحلیل های محکم و منطقی شما بودم. ای کاش بیشتر بنویسید!
هرچند در سطور مختصر نمی توان این همه هذیان گویی را خلاصه کرد، اما به نکات قابل توجهی اشاره کرده بودید.
آقا بابک! اما نکته ی مهمی که خودتون هم خوب می دونید اینه که در رسانه های دولتی یا بهتر ابزار عقیده ساز دولت که به افکار جهت می دهد، این گونه القا می شود که "این از جسارت و شهامت رئیس جمهور است". می خواستم خواهش کنم مقاله ای و یا نکتاری در رابطه تفاوت "شهامت با حماقت" بنویسید و به باز به همه بگویید( که آن هایی که بخواهند می دانند) که این گونه ژست گرفتن ها و صحبت ها، تنها آثار سوئی را متوجه ملت ایران می کند، وگرنه آقایان که با سه هزار میلیارد در گران ترین هتل ها غصه ی نان شب ندارند؟
با تشکر
مردم ایران گروگانِ . چه جمهوری اسلامی و چه غرب این هر دو جبههِ فاشیستی مقابل هم قرار گرفتهاند. و ما مردم ایران گروگان اینها شدهایم. حرفهای احمدینژاد در سازمان ملل ، حرف خیلی از انسانهای دانا و زجر کشیدهِ این دنیاست ، ولی متاسفانه این حرفها از دهان یک نادان مثلِ احمدینژاد بیرون میآید. یادمان نرود که همین فاشیست های اروپاییِ و امریکاییِ بودند که دولتهای مردمی را در سر ا سر دنیا از سر راه بر میداشتند. اگر دخالت این پتیارگان نبود مطمئن باشید که روزگار ما این نبود.
مضمون و لحن سخنان محمود احمدینژاد با اعتراض بان گیمون دبیرکل سازمان ملل هم روبهرو شده، و دبیرکل سازمان ملل روز جمعه در دیدار با وی در مجمع عمومی ضمن درخواست برای حل مسئله هستهای ایران از طریق، یادآوری کرد که جمهوری اسلامی باید با رعایت قطعنامههای سازمان ملل اعتمادجهانی را جلب کند.دبیرکل سازمان ملل، در نشستی در حاشیه اجلاس مجمع عمومی با عنوان «ائتلاف تمدنها» که هدفش مبارزه با افراطگرایی و کمک به تفاهم میان مذاهب و فرهنگهاست نیز بار دیگر محمود احمدینژاد را مورد انتقاد قرار داد.آقای بان «ادبیات سیاسی» محمود احمدینژاد را شایسته اجلاس بینالمللی ندانست و گفت که مجمع عمومی بر اساس اصل احترام متقابل و بردباری شکل گرفته جای انکار هالوکاست یا تلاش برای ایجاد تردید درباره حملات ۱۱ سپتامبر نیست.بان گیمون البته در ادامه انتقادهایش افزود ما در جهانی زندگی میکنیم که کوچکترین گروه میتواند صدماتی بزرگ وارد کند. صدماتی که لحن و زبان غیرمسئولانه در سیاست آن را چند برابر میکند.
آقای بان سخنان خود را اینچنین پایان داد که بیایید در مقابل کسانی که میکوشند دیگری را شر و شیطان ترسیم کنند، بایستیم.
ارسال یک نظر