۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

نخست وزيري، آخرين گامهاي معلق رهبري!


در واقع ديكتاتوري و حكومت فردي در كشور ما، مدتهاست به صورت عيني و عملي وجود دارد اما با طرحي كه برخي نمايندگان مجلس در حال عرضه كردن آن هستند، به زودي ممكن است پست «رياست جمهوري» از نظام اجرايي كشور حذف شود و «نخست وزير» با توصيه رهبر و تأييد مجلس به رياست كابينه وزيران منصوب شود. بدين ترتيب مقوله تنش زا و به قول آقاي خامنه اي «چالش برانگيز» انتخابات رياست جمهوري در كشور خودبخود حذف مي شود و رئيس جمهوري هم نمي تواند به پشتوانه آراي مردم(!) در مقابل رهبر فرزانه بايستد و يا از وي تمكين نكند.
اين يكي از رؤياهاي ديرين آيت الله خامنه اي بود كه بالاخره دارد اجرايي مي شود. او نه در دوره رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني و نه در دوره سيد محمد خاتمي و نه حتي در دوره انتصاب رئيس جمهور معتمد خود يعني احمدي نژاد، هرگز نتوانست آن طور كه دوست دارد دولت را مديريت كند. بالاخره هميشه موانعي بود و «رضايت قلبي كامل» نصيب مقام رهبري نمي شد! اينك اما با جايگزين كردن «نخست وزير انتصابي» به جاي «رئيس جمهور انتخابي!»، دو مشكل به طور همزمان از پيش پاي رهبري برداشته مي شود و البته يك مشكل بزرگتر هم بر سر راهش قرار خواهد گرفت.
با اين طرح، نظام اسلامي هم از مقوله چالش برانگيز انتخابات و «معضل!» رأي مردم خلاص مي شود و هم دست رهبري براي تعيين نخست وزير و تشكيل دولت مورد نظرش و دخالت مستقيم در جزيي ترين مسائل باز خواهد شد. اما مشكل بزرگي كه درست مي شود اين است كه به طور رسمي، مسئوليت تمامي ضعف ها و نواقص سيستم دولت و مديريت معيوب كشور، بر دوش شخص مقام رهبري خواهد افتاد و او ديگر نمي تواند با زيركي، گهگاه نقش «منتقد دولتها» را بازي كند و به فريب مردم ادامه بدهد. صد البته ديري نخواهد گذشت كه مردم مانند ايام انقلاب سال 57، نوك پيكان مخالفت خود را به جاي «نخست وزير منصوب»، به سوي شخص مقام عظماي ولايت(!) نشانه خواهند گرفت كه مسئول اصلي اداره كشور است. پس زيركانه ترين كار، حمايت از اجراي اين طرح و حذف پست رياست جمهوري است. زيرا در وضع فعلي هم، رئيس جمهوري، منتخب «آراي مردم» نيست و رئيس جمهور، نماينده واقعي ملت نيست. به نظرم اين طرح، در صورت اجرايي شدن، صحنه سياسي كشور را براي عامه مردم كه از سياست اطلاع دقيقي ندارند، روشن تر خواهد كرد و مسئوليت اصلي تباهي كشور را به عهده «سيستم سلطاني ولايت فقيه» خواهد گذاشت.  
كسي چه مي داند؟ شايد اين بار هم قرار است اين وعده الهي تعبير شود كه «ستمكاران، زمينه سقوط خودشان را با دستان خود، فراهم خواهند كرد». آنچنان كه تاكنون آقاي خامنه اي، مسيري غير از تباهي و سقوط را نپيموده و ظاهرا" بنا دارد تا انتهاي اين مسير فاجعه بار را هم «تخته گاز» براند! به رغم تمام تمجيد و توصيفي كه برخي افراد از مديريت آقاي خامنه اي مي كنند، او اكنون هيچ تدبيري براي به تأخير انداختن سقوط خود سراغ ندارد و كابوسي كه اين «سلطان» ديده، توسط هيچ «شباني» به خير نمي شود!
 

۵ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی عالی بود... یکی از بهترین نوشته ها و تحلیل های اخیرتون یود.خوشحالم که دوباره دارین به همان اوجی که بودین نزدیک میشین.

بابک گفت...

دیکتاتوری همیشه بوده اما 33 سال اخیر شدت بیشتری داشته

ناشناس گفت...

به نظر من  ممکنه خامنهای نزدیکه انتخابات مجلس 
بحث ادغام انتخابات ریاست جمهوری
 با مجلس رو پیش بکشه

شهرام بیطار گفت...

سلام آقای داد
دقیقاً باهاتون موافقم , اما کاش نمینوشتین این رو الان و صبر میکردین این اشتباه تاریخی رو بکنن و بعد مینوشتین .
دقیقاً دارن اشتباهات سیستم قبلی رو میکنن که منجر به انقلاب شد . من هم از صمیم دل آرزو میکنم همین روال رو ادامه بدن .
به امید روزی که در مورد این روزها خاطره بنویسیم و بهشون بخندیم .


با درود و سپاس فراوان : شهرام

ناشناس گفت...

بسیار عالی...