سران جنبش سبز و همسران مقاومشان را در زندان حشمتيه تهران به اسارت برده اند. فاطمه كروبي و زهرا رهنورد را مي گويم. ميرحسين موسوي و مهدي كروبي را مي گويم. آنها بدون اراده و بدون ابراز وفاداري اين ملت، هرگز «زنده» از زندان و شكنجه گاه حشمتيه كه زماني اردوگاه اسراي بعثي بود، بيرون نخواهند آمد. اين حكومت آدمكش را بايد مجبور كنيم و بايد به زانو درآوريم تا به آزادي همه اسرا و زندانيان عقيدتي و سياسي تن دهد، و تا آزادي همه كساني كه جان بر سر آزادي و حق انتخاب ملت گذاشته اند مبارزه را ادامه بايد بدهيم.
خدايا تو مي داني، براي دفاع از كساني كه زندگي و خاندانشان را بر سر حق طلبي گذاشتند و قمار كردند، سكوت مردم چه خيانت نابخشودني و بدفرجامي است. همه ما شاهدان اين ميدان حق و باطل بوديم و هستيم. ميرحسين موسوي و مهدي كروبي و همسران بزرگوارشان زهرا رهنورد و فاطمه كروبي نشان دادند «پايداري بر حق» يعني چه؟ پايداري بر خواسته هاي برحق يك ملت يعني چه؟و اينك نوبت ماست. هيچ اختلاف سليقه اي و هيچ تفاوت سياسي و اعتقادي، نبايد ما را از «هدف اصلي» منحرف كند. هدف اصلي ما بايد «براندازي» ديكتاتوري خودكامه ايران؛ يعني سلطنت فقيه و محاكمه شص خامنه اي و ياران خيانتكار او باشد. و سپس برقراري حكومتي با رأي و رفراندوم مستقيم ملت. گشودن درب زندانها، مي تواند قدم اول يا دوم ما باشد.
آي ملتي كه عمري كوفيان عراق را بابت تنها گذاشتن حسين بن علي (ع) ملامت و سرزنش كرده ايد، به خدا كه در اين شرايط، ايران عاشوراست و حشمتيه و تهران كربلاست. چه فرقي دارد؟ اينجا هم حقي را سر مي برند تا باطلي را بر تخت خلافت ناحقش باقي نگه دارند.
آي مردم! تا داغ ننگ سكوت بر پيشاني مان حك نشده، فرياد بزنيم كه امروز «سكوت» هر ايراني خيانت است. و خيانت به حق، تاوان سنگيني دارد. تاواني كه تصورش هم دردآور است. در اين شك نكنيد.
خدايا تو مي داني، براي دفاع از كساني كه زندگي و خاندانشان را بر سر حق طلبي گذاشتند و قمار كردند، سكوت مردم چه خيانت نابخشودني و بدفرجامي است. همه ما شاهدان اين ميدان حق و باطل بوديم و هستيم. ميرحسين موسوي و مهدي كروبي و همسران بزرگوارشان زهرا رهنورد و فاطمه كروبي نشان دادند «پايداري بر حق» يعني چه؟ پايداري بر خواسته هاي برحق يك ملت يعني چه؟و اينك نوبت ماست. هيچ اختلاف سليقه اي و هيچ تفاوت سياسي و اعتقادي، نبايد ما را از «هدف اصلي» منحرف كند. هدف اصلي ما بايد «براندازي» ديكتاتوري خودكامه ايران؛ يعني سلطنت فقيه و محاكمه شص خامنه اي و ياران خيانتكار او باشد. و سپس برقراري حكومتي با رأي و رفراندوم مستقيم ملت. گشودن درب زندانها، مي تواند قدم اول يا دوم ما باشد.
آي ملتي كه عمري كوفيان عراق را بابت تنها گذاشتن حسين بن علي (ع) ملامت و سرزنش كرده ايد، به خدا كه در اين شرايط، ايران عاشوراست و حشمتيه و تهران كربلاست. چه فرقي دارد؟ اينجا هم حقي را سر مي برند تا باطلي را بر تخت خلافت ناحقش باقي نگه دارند.
آي مردم! تا داغ ننگ سكوت بر پيشاني مان حك نشده، فرياد بزنيم كه امروز «سكوت» هر ايراني خيانت است. و خيانت به حق، تاوان سنگيني دارد. تاواني كه تصورش هم دردآور است. در اين شك نكنيد.
۱۵ نظر:
آقای داد خواهش می کنم از تظاهر کنندگان بخواهید شعار رفراندوم را سر دهند نه توهین آمیز است نه خشن رفراندوم بر سر قانون اساسی حق این مردم است
سکوت هواداران جنبش سبز رابطه مستقیم با حبس رهبران وادامه سرکوب مردم دارد.هر چه اعتراض گسترده تر نتیجه گیری زودتر کوتاه می گویم همه با هم بویژه آذری ها و لرهای غیور
رژیم کافر پرور و دوروی جمهوری اسلامی ابتدا تیم محافظان سران جنبش را منحل می کند سپس به دروغ بهانه حفظ جان ایشان را عنوان می کند.اگر نگران بودند که تیم محا فظان را منحل نمی کردند.
لحظههای ریزش این رژیم جنایتکار فرا رسیده و باید خواب این دزدان و قاتلان ملت ایران هر شب پریشان شود ..پیروز باد ملت قهرمان ایران
بنده ودوستانم نزدیک به 200 نفرهستیم وهمانند 25 بهمن ویکم اسفند درسه شنبه ها شرکت می کنیم
با سلام وآرزوی پیروزی هر چه زودتر جوانان غیور ووطن پرست میهن عزیزم ایران
پیشنهاد میکنم برای راهپیمایی اعتراضی محل خاصی معین نشود.اگر هرکس درنزدیکترین مکان به محل سکونت خود به مردم بپیوندد فکر میکنم خیلی راحت تر مردم جمع می شوند.ضمنابرای نیروهای سرکوبگر هم مشکل است درتمام نقاط تهران نیروآماده کنند.جانم فدای ایران وجوانانش
سال فرار ملا مبارک باد
رژیم انقدر سردرگم شده است که نمی داند چکار بکند در بن بست کامل قرار دارد هیچ راهی جز تسلیم شدن ندارد.
حصار کشیدن به دور موسوی و کروبی هیچ فایده ای ندارد چون مردم ایران تصمیم کلی خودشان را گرفتند چه کروبی و موسوی ازاد بشوند و چه نشوند مردم ایران جز پیروزی راهی دیگری برای زنده ماندن ندارند یا مرگ و هرروزه مردن را باید انتخاب کنند یا پیروزی بر شیطان را .
بانکها دراسفند ماه دچار کمبود نقدینگی میشوند بجای رفتن تو خیابونها ازبانکها پول
نقد درخواست و درصورت امکان باافراد خانواده وهییتی مراجعه کنید مطمین باشید
اخر سال بدلیل پرداخت زیاد ودریافت کم بانکها توان پاسگویی همه راندارند واگر همه
باخبرشوند که پول نقد بانکهاندارند کار دولت بهمین سا دگی تمومه .تاده اسفندخیلی
کار میتوانیم انجام بدهیم .توجه توجه فقط پول نقد ایران چک پول نقد نیست .تشکر
ای هم وطن :
یک سال و اندی پیش به یاری هم، دست به دست یکدیگر دادیم و مسیر سبز سازندگی، عقلانیت و اصلاح وطن عزیزمان را آغاز کردیم. تلاشی سبز برای برقراری حاکمیت عقلانیت، اخلاق، برابری و آزادی و دفاع از حقوق مظلومان و حقوق به حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خویش. در این راستا مبنای حرکت، انتخابات ( یعنی نقطه ی اوج ظهور آزادی، دمکراسی و حقوق مردم) قرار گرفت و همگی با رای خود، بر تمام حقوق خود پافشاری کردیم. در این مسیر دو یار گرامی، همیشه ما را همراهی کردند و هر جا لازم بود گفتگو کردند و با راهنمایی های خود بارها، درس های بزرگی به ما آموختند. درس احترام به دیگران و نظرات و عقایدشان، درس پرهیز از خشونت و عقلانیت و اخلاق مداری در هر شرایط، درس "زنده باد مخالف من"، درس "مرگ بر هیچ کس" و درس محبت و عشق ورزیدن حتی به آن ها که دوستمان ندارند.
آری، اینان در هنگامه ای که دروغ سکه رایج دولتمردان شده و نظامیان و حکومتیان با تکیه بر زر و زور و تزویر هر آن چه در توان دارند، می کنند تا بر مرکب چند روزه ی دنیا، چند صباحی بیشتر تکیه بزنند، به صحنه آمدند و با رای ما کمر همت محکم کردند و با تایید و تشویق ما گام های محکم و بلند برداشتند و با "حمایتت می کنیم " های ما، پشت خود به مردم گرم دیدند و در صحنه ماندند و تا آخر ایستادگی کردند. آن ها با حمایت ما به میدان رفتند و ایستادند، که اگر نمی ایستادند به گواهی تاریخ بسیاری از ما مردم ایشان را ( درست یا غلط ) سزاوار هر ناسزایی می دانستیم.
حال آن ها در میانه ی میدان هستند، همچنان محکم بر سر عهد خود ایستاده اند و با توجه به اخبار، عملا در بازداشت به سر می برند. آن ها وظیفه خود و عهد خود در قبال ما را انجام دادند. اکنون نوبت ماست که سهم خود را از آن نغمه ی به یاد ماندنی اجرا کنیم که "خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد".
مباد آن که بار دیگر مصدق را صبح با زنده باد و شب با مرده باد بدرقه کنیم.
مباد آن که بار دیگر امیر کبیر را به مسلخ ببرند و سکوت کنیم.
مباد آن که چون کوفیان نامه ی دعوت برای حسین بفرستیم و هنگامی که او در میانه ی مخمصه است و "هل من ناصر" می سراید، تنهایش بگذاریم.
مباد آن که عقلانیت را با مصلحت اندیشی و کنج عافیت گزیدن اشتباه بگیریم و در گوشه ای بنشینیم و مردم را عوام بخوانیم و خود را برتر از آنان بدانیم و به تئوری پردازی ها و تحلیل های انتزاعی خود بسنده کنیم، که "به عمل کار برآید".
لینک کردم در دنباله چون بسیار زیبا و اثر گزار نگاشته بودید
وقت كمه. آقاي داد بگين بهشون كه حق ندارن عاشوراي بعد براي امام حسين گريه كنن اگه امروز حسين رو تنها بذارن. مگه ميرحسين نگفت اگه من دستگير شدم اعتصاب كنيد؟ چرا كسي از اعتصاب حرفي نمي زنه؟ ما كرجي ها امروز به رجايي شهر ميريم. اونوقت ديگه نميتونن از كرج براي تهران نيرو بفرستن. براي همه دعا كنيد.
برای اینکه اعتصابات راحت تر قابل اجرا باشد میتوان به گونه: پرسنل،نصف نصف؛ عمل کرد. بدین ترتیب که نصف پرسنل هر اداره اعتصاب میکنند ونصف دیگر با انان پیمان میبندند که انها فعلا به کار خود ادامه میدهند، چنانچه گروه اعتصابی اخراج شد ویا تقاضایشان براورده نشد گروه دومی هم اعتصاب خواهند کرد. البته این یک قالب کلی برای این نوع اعتصاب است. برحسب شرایط میتوان با اندکی تغییر ان را اجرا کرد. در محل کارتان هم میتوانید در ابتدا از این طرح با کد رمزی صحبت کنید. مثلا همکار! طرح 25 را هستی با ما؟ البته باید توجه داشت که شاغلیینی که در بخشهای پزشکی وبیمارستانی کار میکنند مجاز به اعتصاب نیستند. زیرا بیماری که باید عمل بشود و اینجور موضوعات با اعتصاب جور در نمیاید.
تکمیلی 2: مردم باید بدانند که اگر الان این ریسک را به جان نخرند، خواه نا خواه در اینده ای نزدیک به جز یک تعداد کم چاپلوسان رژیم؛ دیگرا ن همه به فقر وبیکاری دچار خواهند شد. بنابر این برای اینده خود و فرزندانشان باید هر ریسکی را بکنند برای اینکه این رژیم ساقط شود. الان یک پول نفتی وجود دارد. رژیم بخشی از ان را خودش میخورد وبخشی دیگر را به نیروهای سرکوبگرش میدهد. یک بخشی را هم گذاشته برای مردم. بنابراین اگر بر اثر اعتصاب بخواهد یک تعدادی را اخراج کند حقوق اینها راباید بدهد به یک عده ای که باید تازه استخدام کند. رژیم میداند که این نو استخدام ها هم به احتمال زیاد اعتصاب میکنند. بنابرابن سعی میکند همان کارمندان قبلی را دوباره سر کار بیاورد. به این دلیل و دلیل های دیگر احتمال اینکه شما واقعا به دلیل اعتصاب از کار بی کار شوید بسیار کم است. اگر هم اخراج شوید حتما دلیل های دیگری داشته که در هر صورت شما را اخراج میکرده اند، حتی اگر به دست وپایشان میافتاده اید. وانگهی مگر کار کردن در این سیستم بی اینده اصلا ارزشی دارد که ما با اجتناب از اعتصاب به بقای این رژیم کمک کنیم؟
من با دیدگاه اقای داد موافقم ما باید روش خود را تغییر داده و به روزهای اعتراضی روی اوریم تا بتوانیم مسیر جنبش را پیش برده و جامعه را به سمت اعتصابات عمومی پیش ببریم چون با هفتگی یکبارنمی توان به وحدت اکثزیت رسید
آقای داد امروز معلوم شد حشمتیه دروغی دیگر از جنبش سبز برای به آشوب کشیدن کشور بودکه با هماهنگی بی بی سی و دیگر دشمنان ملت انجام شد و البته برای اولین بار جنبش سبز به دروغ بودن آن اعتراف کرد. ای کاش به دروغ بودن تقلب در انتخابات نیز اعتراف می کرد و این همه صدمه به حیثیت کشور و انقلاب و جان و مال مرد نمی زد. گویا ناف جنبش سبز را با دروغ بریده اند. راستی چرا فقط دیدگاه یک جریان منتشر می شود؟ می خواهید اثبات کنید آزادی اندیشه نیز دروغی دیگر است؟
ارسال یک نظر