photo: fox news موقعیت کشتی مرسک تیگریس |
بر اساس خبرها؛ خلاصه داستان این است:
ده سال قبل یک شرکت ایرانی (پارس طلائی) ۱۰ کانتینر بار را بهوسیله شرکت کشتیرانی عظیم «مرسک» به دوبی میفرستد. اما بار «به هر علتی» تحویل نمیشود. «مرسک» میگوید: کسی بار را تحویل نگرفت و بعد از ۹۰ روز آن را طبق قراردادهایش معدوم کرده. و ایران میگوید که شرکت مرسک باید غرامت آن ده کانتینر را بدهد. شرکت دانمارکی مرسک که بزرگترین حمل و نقل کانتیری دریایی را در جهان انجام میدهد؛ شاید طی این ده سال، هزاران بار از تنگه هرمز عبور کرده باشد، اما ناگهان یکی از کشتیهای باربری «تحت برند» خود را در محاصره قایقهای مهاجم سپاه میبیند که تیر هشدار شلیک میکنند و کشتی مرسک تیگریس را با صدها کانتینر مجبور میکنند در ساحل شهیدباهنر بندرعباس پهلو بگیرد. ایران میگوید تا شرکت دانمارکی «مرسک» غرامت آن ماجرای ده سال قبل را به شرکت پارسطلائی ندهد، این کشتی (که مثل مسگر بیچاره شوشتری، ربطی به آهنگر بلخی ندارد) با تمام بار و بیش از ۲۰ نفر خدمه آن را آزاد نمیکند!
به عبارت دیگر؛ «مالک» کشتی مرسک تیگریس، آن شرکت دانمارکی «مرسک» نیست و خدمهاش هم از چندین کشور مختلفاند. حالا یک کشتی جنگی آمریکایی هم بعد از این رخداد عازم محل شده است!
سئوالها در این باره زیادند:
۱- آیا نیروی دریایی سپاه، در تعریف حقوقی یک «ضابط قضائی» است؟ در ایران «نیروی انتظامی» ضابط اجرای امور قضائی است و احکام بینالمللی هم از طریق «پلیس اینترپل» قابل پیگیری است. (هرچند در مواردی بسیج و سپاه اجازه دارند به ضابط قضائی یعنی ناجا «کمک کنند») اما قایقهای تندرو سپاه در خلیج فارس، چنین اجازهای را از کجای قوانین مصوب آوردهاند که کشتی یک شرکت حمل و نقل دریایی را «ناگهان بعد از ده سال؛» به بهانه غرامت ده کانتینر و با شلیک تیر و عملیات نظامی به گروگان بگیرند؟
۲- ربایش و نگهداری اجباری بیست و چند نفر خدمه کشتی مرسکتیگریس، جای هیچ دفاع حقوقی ندارد و همه این خدمه و کشورهای متبوعشان میتوانند صدها برابر آن محموله ده سال قبل از ایران غرامت بگیرند. آیا این به نفع مصالح ملت ایران است؟
۳- صاحبان کشتی و بار صدها کانتینری که در کشتی فعلی در اسارت سپاه است، حق شکایت از ایران و طلب غرامت سنگین خواهند داشت. این خسارتها همگی (مانند موارد قبلی) از پولهای بلوکه شده مردم ایران قابل پرداخت هستند! چه پاسخی برای این خسارتها وجود دارد؟
۴- هفته قبل هم قایقهای سپاه به حریم یک کشتی با پرچم آمریکا نزدیک شدهاند. حال اگر در یکی از این ماجراجوییها، تیری به اشتباه شلیک شود و درگیری و نزاعی روی دهد، آیا به یک جنگ دیگر منجر نخواهد شد؟ هزینه چنان جنگی بر دوش که خواهد بود؟ سپاه یا کل ملت ایران؟
۵- کشور اگر «دولت قانونی» دارد، اگر وزارت دفاع دارد، و اگر ضابط قضائی قانونی دارد، پس چرا کسی از مسئولان به سپاه تشر نمیزند که با این ماجراجوییها، کشور را به کام یک جنگ دیگر نکشاند؟
۶- محموله ده سال قبل شرکت پارس طلایی، از آبادان به دوبی ارسل شده! چرا برای ارسال آن محموله، در کوتاهترین فاصله دریایی از شرکت عظیم مرسک استفاده شده؟ آیا کشتیرانی ایران منعی برای حمل ده کانتینر بار تا دوبی داشته؟ آن محموله چه بوده که مسئولیت حمل و نقل آن از آبادان تا دوبی را به «مرسک» سپردهاند و طبق ادعای مرسک، بعد از گذشت ۹۰ روز کسی در دوبی آن محموله را تحویل نگرفته؟! شرکت پارس طلایی متعلق به کیست که برای احقاق حقوق او، سپاه با قایق تندرو و شلیک هشدار، یک کشتی دیگر را با صدها کانتینر به گروگان گرفته است؟
اگر از سئوالات بالا بگذریم، واضح است که ربایش این کشتی برای پرونده ده سال قبل، یک «بهانه» کودکانه است. وگرنه چرا از بین حدود میلیونها پرونده حقوقی دیگر، سپاه حالا علاقمند شده در خلیج فارس و تنگههرمز، پرونده ۱۰ سال قبل را با تیراندازی و ربایش یک کشتی و خدمهاش پیگیری کند؟! پاسخها در «ارتباط سپاه با آن محموله» است.
[بابک داد]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر