۱۳۹۲ مهر ۱۲, جمعه

با سياست دوگانه؛ ديگر نمي شود "زمان" خريد!



بعد از تماس تلفني آقايان اوباما و روحاني، يك مقام نهاد رياست جمهوري ايران گفت: "شعار مرگ بر آمريكا بايد ادامه يابد!" چون يك شعار حاكميتي است!
اين يعني ايران همچنان در دوران "حاكميت دوگانه" به سر مي برد و بنا دارد بار كج خود را با سياست دوپهلوي "يك مشت و يك لبخند" جلو ببرد. در حاكميت دوگانه؛ معمول اين است كه "دولت" يك حرفي مي زند و "حكومت" يعني رهبر و سپاه و قواي ديگر هم يك ساز ديگر مي زنند. اما حالا در درون دولت هم «دوگانگي» سر باز كرده و آقاي سيد رضا اكرمي دبير شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري ساز مخالف با رئيس جمهور را سر داده است!
آقاي اكرمي كه منصوب شخص آقاي روحاني است، در سخناني مغاير با ديپلماسي آشتي جويانه رئيس جمهور گفته: "شعار مرگ بر آمريكا بايد ادامه يابد. اگر توافقي بر اساس منافع ملي و احترام(!) متقابل صورت گرفت، اين شعار مي تواند حذف شود!" وقتي شما همچنان مي خواهيد پرچم يك كشور را لگدمال كنيد و شعار "مرگ" براي او سر بدهيد، آيا سخن از «احترام متقابل» بي معنا نيست؟ البته جمهوري اسلامي با چنين گفتمان چندگانه اي تاكنون توانسته از دنيا "زمان" بخرد. اما ديگر در دنياي امروز، اين قبيل رفتارهاي دوگانه ناشي از بي مسئوليتي است و بي مسئوليتي هم هرگز "اعتماد ساز" نخواهد بود.
مجموعه نظام گمان مي كند با اين رويكرد گيج كننده، مي تواند هر موضوعي را تا ابد "كــــش" بدهد و حل نشده باقي بگذارد. از موضوع هسته اي بگيريد تا مسئله مبارزه با فسادها و اختلاس و پرونده سعيد مرتضوي و مسئله حجاب و ماهواره و آزادي زندانيان و... در همه جا اين دوگانگي و رياكاري آشكار است. در حقيقت بخشهاي مختلف حكومت، با تقسيم نقش "پليس خوب – پليس بد" بين خودشان، هر بار يك چيزي مي گويند و فردا همان حرف را انكار مي كنند و باز روز بعد، ساز ديگري مي زنند. اكنون مدتهاست كه دنيا اين "تاكتيك رفتارهاي چندگانه" جمهوري اسلامي را شناخته و با احتياط به دولت جديد ايران روي خوش نشان داده تا "آخرين فرصت" را هم به ايران داده باشد. پس مقامات نظام ديگر نمي توانند با چنين روشهايي از دنيا زمان بخرند.
آمريكا و كشورهاي غربي، بارها تأكيد كرده اند كه فارغ از لفاظي ها و سخنان فريبنده، اكنون فقط به دنبال ديدن يك "گام عملي" از ايران هستند و ديگر به حرف و لبخند و وعده هاي حكومت ايران توجهي نمي كنند. در جبهه آنها هم، سياستمداران با ديپلماسي دقيق تري با دولت جديد ايران برخورد كرده اند. آمريكايي ها با اصرار، خواستار ملاقات با آقاي روحاني شدند و باب مذاكره را باز كردند؛ تا شايد آخرين فرصت را براي حل و فصل مشكلات به مقامات جمهوري اسلامي داده باشند. سهل است كه آنها به سادگي فريب سياست دوگانه جمهوري اسلامي را نخواهند خورد. هرچند متأسفانه قرباني اين روند شوم و ادامه تحريمهاي اقتصادي و بانكي، همچنان مردم ايران هستند.
از طرفي بدبختانه اين دوگانگي و رياكاري،ماند وبا از رأي هرم به بدنه اجتماع و كوچه و بازار هم سرايت كرده و مي رود تا به يك "ضدفرهنگ" در جامعه ما تبديل شود. اين دوگانگي هاي بيشمار، آنقدر بر روح ملي ما خسارت و جراحت وارد كرده كه شمارش آن خسارتها ممكن نيست.  پس نه تنها بايد آرزو كنيم كه مردم و سرزمين ما از "خشكسالي و دروغ و دشمني" در امان بمانند؛ بلكه در اين راه همه بايد همّت كنيم.  
پي نوشت اول: به گزارش خبرگزاري مهر رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری گفته که «شعار مرگ بر آمریکا باید ادامه یابد.». حجت الاسلام سيد رضا اكرمي كه منصوب شخص آقاي روحاني است، كمتر از يك هفته بعد از تماس تلفني دو رئيس جمهوري ايران و آمريكا در مصاحبه با خبرگزاري مهر گفت: "هر وقت توافقی بر اساس منافع و احترام متقابل میان ایران و آمریکا حاصل شد ما هم در شعار مرگ بر آمریکا تجدید نظر خواهیم کرد."
پي نوشت دوم: به گزارش بي بي سي، جان کری وزیر خارجه آمریکا به بنیامین نتانیاهو و مردم اسرائیل قول داد آمریکا صرفا به حرف دولت ایران اعتماد نکند و فقط با توجه به قدم‌هایی که ایران برای اعتماد سازی برخواهد داشت، تصمیم بگیرد. وزیر خارجه آمریکا که به همراه جک هیگل، وزیر دفاع برای دیدار با همتایان ژاپنی به توکیو سفر کرده، روز پنج‌شنبه ۱۱ مهر به خبرنگاران گفت: "آمریکا فقط بر پایه مجموعه اقداماتی که همه را مطمئن کرده باشد تصمیم خواهد گرفت و امنیت اسرائیل در درجه اول اهمیت است و ما کاملا در این باره جدی هستیم."

۳ نظر:

kio گفت...

حرکت بر لبه‌ی تیغ!!! در این میان، رهبری دشوارترین نقش را برعهده دارد؛ هم باید نظامیان و تندروها را راضی نگه‌دارد، و هم باید برای حفظ نظام و کشور، در شرایطی که اوضاع جاری از هیچ منظری مساعد نیست، از دولت برای حل گرفتاری‌ها پشتی‌بانی کند. حرکت آیت الله خامنه‌ای روی لبه‌ی تیغی چنین نازک، و گذراندن مملکت از این پیچ تاریخی، مهارتی می‌طلبد که اگر ذره‌ای خلل داشته‌باشد، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار ایران خواهدبود.

ناشناس گفت...

ای بابا بابک جان. بازنده اصلی ما ملت ها هستیم که هیچ قدرتی نداریم. در همه جای دنیا در کشورهای بی قانون اینچنین است. مثلا همین سوریه. بشار اسد که دو سال نیم تمام در مقابل مخالفان با گلوله و تانک ایستاد حالا به اشتباهات خود اقرار می کند و آمریکای آزادی طلب!! هم که در تمام این مدت به مخالفان کمک می کرد و بشار اسد را محکوم می کرد حالا از او تقدیر می کند. سوالی که در این میان می توان پرسید این است که این ابزار نرم دیپلماسی چرا تا کنون و تا قبل از کشته شدن بیش از صد هزار نفر از مردم سوریه کاربردی نداشته است !!!

ناشناس گفت...

از آنجایی که خامنه ای پشتوانه مردمی ندارد و مثل خمینی نیست و حکومتش را به پشتوانه سردار و شکنجه گر چماق دار دارد اداره میکند در تصمیم گیری هم دچار مشکل است
وقتی که خمینی قطعنامه را قبول کرد یک شب از افتح کربلا دست کشیدند و آب از آب تکان نخورد ولی وقتی که خامنه ای اعلام نرمش قهرمانه میکنند فردایش از بازجوی کیهان و صد تا سردار تعریف و تعبیرش میکنند که اینجوری نگفته و هزار جور تعبیرش میکنند
خامنه ای وقتی که اصلاح طلبها را جارو میکرد فکر نمیکرد که یک روزی بدست تند روها احاطه و اسیر شود وحالا همان روزه امروز میگه آشتی میکنم فردا تحت فشار میگه منظورم این نبود و آن بود