۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

گرگها در سكوت حمله مي كنند! / چند احتمال براي دستگيري سران جنبش


گرگها در سكوت حمله مي كنند!
چند احتمال براي دستگيري سران جنبش
مي گويند گرگها براي حمله به گله، مي گذارند هوا تاريك شود. بعد به صورت جمعي زوزه مي كشند و يكباره سكوت مي كنند. كمي صبر مي كنند و سپس در سكوت، شروع مي كنند به دريدن گوسفنداني كه فريب سكوت بعد از زوزه را خورده اند و به خواب رفته اند. مي گويند در مثل مناقشه نيست و ما گوسفندان بي دست و پايي نيستيم كه بتوانند به راحتي قورتمان بدهند. ولي آنها گرگهاي خونخواري هستند كه به انواع جنايت آشنايي دارند. به عبارتي اگرچه ما امروزه در «كف گرگ بد خونخواره اي» اسير شده ايم، ولي «غير تسليم و رضا» حتما" چاره هاي بسياري داريم. هوشياري مي تواند بهترين راهها را نشانمان بدهد.
احتمال دستگيري و برخورد با آقايان موسوي و كروبي اين روزها بيش از قبل شده و مقامات نظام با تصور اينكه امروزه  قدرت كافي براي سركوب آنها و كنترل قضاياي بعدي را دارند، دائم در صداوسيما و رسانه هاي حكومتي از اين احتمال و عطش انتقامجويي از موسوي و كروبي پرده بر مي دارند. سخنان ديشب حسين شريعتمداري و رحيميان، برنامه هاي ويژه اخبار بيست و سي و مطالب متعدد سايتهاي خبري حكومتي و تجمع لباس شخصي ها در مهديه تهران و شايعاتي مبني بر تجمع بسيجيان در مقابل منزل آقاي موسوي، اين احتمال را بيشتر مي كند كه ظاهرا" حكومت، اين روزها را «زمان مناسب» براي حذف سران جنبش سبز فرض كرده است. بررسي احتمالات دستگيري و حذف آقايان موسوي و كروبي از آن روي اهميت دارد كه فرصت تاريخي مردم براي يك واكنش حساب شده را در خلال آن مي توان سنجيد. يادمان باشد كه اگر حكومت بارهاي قبل جرأت برخورد با سران جنبش را پيدا نكرد ، به اين دليل بود كه «پيش واكنش» مناسب را از سوي مردم در محيط اينترنت و شكلهاي مختلف ديگر ديد و عقب نشست. پس لازم است اين بار هم حساسيت لازم را داشته باشيم. دستگيري و حذف سران جنبش سبز از سه مسير محتمل است:
احتمال اول: برخورد قانوني. يعني احضار قانوني سران جنبش سبز با روند حقوقي! اين احتمال تقريبا" صد در صد منتفي است و به هيچ وجه ممكن نيست حكومت به شكل حقوقي و قانوني به سراغ سران جنبش برود و آنها را در دادگاه علني محاكمه كند. زيرا گمان مي كند با اين روش، فرصت اطلاع رساني و آگاه سازي مردم را به آنها خواهد داد.
احتمال دوم: برخورد مستقيم. يعني دستگيري ناگهاني و بيخبري بعد از آن. حكومت اين شيوه را بعد از انتخابات سال قبل درباره دستگيري بسياري از فعالان سياسي به كار بسته است و چون دستگيري شبانه، غالبا" ضربتي و شوكه آور است حكومت همواره از اين شيوه استفاده مي كند. احتمال دارد اين نوع دستگيري ضربتي، در ايام تعطيل (مثل تعطيلي رسانه ها در همين شب ژانويه و يا در ايام تعطيلات ديگر كشور) صورت بگيرد. دستگيري ضربتي، در نيمه شب و به صورت يورش مأموران و با قطع كردن تمام سيم هاي ارتباطي با ديگران و رسانه ها صورت گرفته است. در اين صورت حكومت احتمال خبررساني بعدي را هم با اقدامات بعدي مثل سانسور خبري و قطع اينترنت و ... ضعيف تر مي كند تا بر اوضاع مسلط شود.
احتمال سوم: برخورد غيرمستقيم. حمله افراد خودسر(!) به منازل موسوي و كروبي و ايجاد خسارتهاي مختلف مالي و حتي جاني به ساكنين منازل. در مرحله بعد، دخالت سپاه و «ربايش» سران جنبش سبز به بهانه «تأمين امنيت» آنها و انتقال آنان به مكاني نامعلوم. در اين صورت هم، بعد از مدتي بيخبري، بازجويي ها عملا" در همان مكان نامعلوم آغاز مي شود و در فاصله اي كه جامعه عطش خبري دارد، خبرهاي ضدونقيض و خوب و بدي را براي گمراه كردن اذهان عمومي منتشر و تكذيب خواهند كرد تا به زعم حكومت، آبها از آسياب بيفتند و مردم دلسرد شوند و با ارعاب و وحشت افكني هاي بعدي سپاه و بسيج، جرأت اعتراض پيدا نكنند.
احتمالات دوم و سوم، اين روزها بيش از بقيه احتمالات مطرح هستند. آنچه مهم است اينكه ما بدانيم وقوع اين اتفاق حتمي است. حكومت هرگز از آقايان موسوي و كروبي (و بسياري شخصيتهاي ديگر كه فكر مي كنند حاشيه امني دارند) نخواهد گذشت و انتقام تمام حقارتي را كه جنبش سبز بر استبداد ديني تحميل كرد، از آن دو و سايرين خواهد گرفت. هرچند با حضور هوشيارانه مردم، اين خواسته حكومت عملي نخواهد شد.
بايد مراقب باشيم؛ گرگها زماني حمله مي كنند كه شكارشان خفته است! حكومت براي قطع هوشياري مردم، دهها جنگ رواني بلد است كه بايد نسبت به همه آنها حساس باشيم. از ايجاد درگيري و جنگهاي «حيدري نعمتي» بين مخالفان، تا ايجاد تنش ساختگي بين جناح حاكم و اصولگرايان و دهها بازي رواني ديگر. بايد هسته هاي خبررساني و اقدام را در ميان خودمان ايجاد و تقويت كنيم. در صورت بروز قطعي اينترنت يا شبكه مخابرات، از حالا بايد روشهاي ديگري را براي خبررساني در ميان جمع خودمان تمرين كنيم. به اخباري كه اين روزها مي شنويم، با ديده «درايت» بنگريم و مراقب دهها دسيسه اي باشيم كه گرگها بر سر راهمان خواهند گذاشت.
اين نوشته را در آخرين دقايق سال 2010 ميلادي به روح «ندا» تقديم مي كنم. كسي كه همچنان «زنده» است زيرا حكومت حتي از روح بلند و مزار او هم مي هراسد. همانگونه كه از طرفي مي گويند «جنبش اعتراضي» مرده است، اما هنوز از «مرده» اين جنبش اعتراضي هم وحشت دارند!
پي نوشت: امشب در فيس بوك هستم. با شناختي كه از حكومت اراذل و اوباش دارم، حدس مي زنم ( و خدا كند درست نباشد) كه در اين تعطيلات رسانه هاي جهان در شب ژانويه و شروع سال نوي ميلادي، ديكتاتور ديني در دست به كار احمقانه اي بزند و به دستگيري آقايان موسوي و كروبي مبادرت كند. بايد هر كدام از ما با خبررساني درست، مردم را از خبرهاي درست و موثق مطلع كنيم و از بازيهاي رواني حكومت هم غافل نشويم. شايد اين فقط يك «تست حساسيت» از سوي حاكميت باشد. اما در همين تست هم آنها بايد بدانند ما هستيم. مهم خبررساني دقيق و به خصوص جلوگيري از نفاق افكني نيروهاي سايبري در فيس بوك و محيط اينترنت است. حكومت با استفاده از تعطيلات رسانه هاي خبري و هيجان رسانه هاي دنيا در شب ژانويه، ممكن است براي دلسردي مردم هم در محيط داخل و اينترنت دست به كار شود. بايد هشيار باشيم. خبرهاي جديد را زير همين نوشته خواهم گذاشت.

۱۸ نظر:

manoochehr sahami گفت...

in haman hoseyn azt va emrooz ham haman ashourast farzan ke mirhoseyn ra koshtid choun jaddash khahad shod salare shahidan ba khrouj mokhtarha cheh khahid kard basate yazid dar nahayat jaam shodanist inra man nemigouyam tarikh govahe anast

ناشناس گفت...

besiar alie neveshti vali nagofti bad az dastgiri mardom che rah haie daran. behtarien rah etesab sarasari be hamin bahaneh hastesh. hazineh dadanha bayen milionha nafar taghsiem misheh na chand sad nafar keh to zendan hastand va ta sar had marg raftan.

ناشناس گفت...

besiar alie neveshti vali nagofti bad az dastgiri mardom che rah haie daran. behtarien rah etesab sarasari be hamin bahaneh hastesh. hazineh dadanha bayen milionha nafar taghsiem misheh na chand sad nafar keh to zendan hastand va ta sar had marg raftan.

ناشناس گفت...

ما هر چه متانت در تظاهرات‌ها به خرج دادیم، در فردای دستگیری رهبران عزیز جنبش سبز به خشونت بدل می‌کنیم، آتش زدن ماشینهای دولتی از فراز ساختمانها آسان تر از هر چیز است، آتش زدن پمپ بنزین ها، بانک ها، پاسگاه‌های سیار پلیس، اتوبوس‌های واحد چاه‌های نفت و لوله‌های صادرات و واردات حامل‌های انرژی و هزاران راه برای به زانو در آوردن، پاهای لرزان استبداد.اما هنوز صبوریم تا خوراک به دست بیگانه ندهیم، و میهن خویش را به دست خود کنیم آباد.

ناشناس گفت...

یک احتمال دیگر:
وضعیت آرام فعلی، برای دولت بی خطر است. بنابراین گمان نمیکنم با دستگیری سران، مردم را تحریک کنند. من فکر می کنم هدف از این همه حمله به موسوی و کروبی، می تواند دلایل دیگری داشته باشد:
1- توجیه نیروهای خودی که همچنان در حال ریزش هستند (رای سبزها با این حرف ها تغییر نمیکند)
2- ایجاد ترس و فشار بیشتر بر مردم به منظور جلوگیری از واکنش های آتی به دنبال تورم ناشی از حذف یارانه ها.

ناشناس گفت...

برای حفظ موسوی و کروبی هر روز با یک کیف مدارک در دست، از خانه بیرون برویم.
با گذاشتن کاغذ در کیف، امکان نوشتن شعار هم روی کاغذ در یک حرکت هماهنگ و هم زمان و پخش کردن میلیونی ان روی خیابانها، وجود دارد.

ناشناس گفت...

من نمیدانم چرا هیچکس یه این موضوع توجه نمی کند که:
1- مطرح شدن فساد رحیمیان و خاموش شدن ان،
2- تبلیغ گسترده و خشن حکومت برای دستگیری سران جنبش.(در حالی که می دانندهیچ مو ضوعی حیاتی تر و پر واکنش تر وتحریک کننده ترو سرگرم کننده تر از آن برای جنبش سبز وجود ندارد)،بخش عظیمی از آن برای سرگرم کردن و حواس پرت کردن است تاموضوع حذف یارانه هارا تحتاالشعاع قرار دهند.

ناشناس گفت...

اين حكومت هيچ دليلي هم براي دستگيري سران فتنه نداشته باشد، حس انتقام را دارد. اما چرا پس از طرح هدفمند دوباره مسئله محاكمه را مطرح مي‌كند؟ يا مي‌خوواهد كاري كند و حواس ها را پرت كند يا از اينكه مطمئن شد،‌مردم پس از اين طرح به خيابان‌ها نيامدند،‌خيالش راحت است و ميادرت به دستگيري كند. يعني مي‌داند كه عده قابل توجه‌اي اعتراض خياباني نخواهند كرد. و همان عده را قتل و عام مي‌كند. اين نظر طيف احمدي‌نژاد و سپاه است. طيف ديگري از اين جنايتكاران، خوب مي‌دانند كه با دستگيري ميرحسين و كروبي و خاتمي،‌ فقط عده بيشماري نيستند كه به خيابان مي‌‌ايند بلكه از درون خود نظام و سپاه اعتراضات شديدي خواهند كرد. رژيم سركوبگر از اين نكته مي‌ترسد. و به همين خاطر درست مثل تغيير زمان اجراي طرح هدفمند، طرح دستگيري را نيز مرتب عقب مي‌اندازد. اما فرض كه همين امشب آنها را دستگير كنند. آنچه اهميت دارد، حضور همه مردم در خيابان‌هاست. در اين صورت رژيم چند روزه ساقط خواهد شد،‌شك نكنيد!

پريا گفت...

سلام هوطنان عزيزم من كه براي اعتراض به وضع موجود قبض موبايلمو پرداخت نكردم امروزم خطم به همين دليل قطع شد كمترين كاري كه ميشه كرد عدم پرداخت قبضهاست(جالبه كه دولت اينروزها از صرفه جويي در همه زمينه ها تبليغ ميكنه اما براي مصرف بيشتر از خطوط موبايل همراه اول تبليغ ميكنه و جايزه ميده!!!!!!!!)

سبز گفت...

احمد اسفندیاری، سرپرست سازمان بهزیستی ایران، می گوید «بیشترین مبلغ برای خرید خودروی آقای احمدی نژاد تا کنون یک میلیارد تومان بوده که از سوی کشورهای عربی پیشنهاد شده است.»
پس از گذشت يکماه از وعده وزير رفاه و تامين اجتماعی مبنی بر حراج بين المللی خودرو پژو رئيس جمهور، سازمان بهزيستی بصورت اينترنتی اقدام به ثبت نام از افراد متقاضی کرده است.
با حضور سرپرست سازمان بهزيستی كشور، روز شنبه، ۱۱ دی‌ماه، سايت ثبت‌نام در حراج بين‌المللی خيريه اتومبيل رئيس جمهور برای كمک به احداث مسكن معلولان و مددجويان رونمايی شد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، مبلغ ثبت‌نام در اين سايت برای افراد داخل كشور ۵۰ هزار تومان و برای افراد خارج از كشور ۵۰ يورو بوده و افراد می‌توانند بعد از واريز اين مبلغ از طريق سايت وارد مراحل بعدی سايت شوند و مبلغ پيشنهادی خود را برای خريد اتومبيل شخصی احمدی‌نژاد اعلام كنند.
در اين سايت تصاويری از بدنه‌ اتومبيل شخصی رئیس دولت دهم و فضای بيرونی و داخلی آن وجود دارد.
خودروی رئیس جمهور ایران یک پژوی ۵۰۴ سفید رنگ مدل ۱۹۷۷ است.
سايت Ahmadinejad-car.com به چهار زبان فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه برای مراجعه علاقه مندان به شركت و ثبت‌نام در اين مناقصه بين‌المللی طراحی شده است و از امروز به مدت يك ماه برای ثبت‌نام افراد در داخل و خارج از كشور باز بوده و پس از يک ماه، بالاترين قيمت‌ها در حراج حضوری شركت می‌کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در حدود يک‌ماه پيش صادق محصولی، وزير رفاه و تامين اجتماعی در همايش مديران ستادی و استانی وزارت رفاه و تامين اجتماعی اعلام کرد که رئيس جمهور برای کمک به ساخت مسکن مهر روز گذشته خودروی خود را در يک اقدام خيرخواهانه برای فروش واگذار کرد که اين خودرو اکنون در مزايده بين المللی قرار دارد و مبلغ آن به زودی اعلام می شود. ميگم بابك چی می شد خودشو هم میزاشتند تو این ماشین یه جا می فروختنش راحت می شدیم البته قبول دارم دیگه این قدرا بالاش پول نمی دادند ولی حاضر بودیم یه چیزی هم بدیم ببرند....

ساسان گفت...

ننگ ونفرت بر اين رژيم نکبتبار ديني در ايران که انسانهاي انتقادگر و حقيقت گو را از هر گرايشي که باشند، با ايشان برخوردي حيواني دارد. شماها منفورترين موجودات در تاريخ کهن ايران هستيد، شماها که از قبرهاي هزار و چهارسد ساله بر خواسته و خود را به شهروندان ايران تحميل ميکنيد، بدانيد که بعنوان بربرهاي امروز ايران، در تاريخش ثبت خواهيد شد.

حسن گفت...

با دستگیری و زندانی کردن این دونفر، این دونفر را به رهبران قطعی جنبش سبز تبدیل خواهند کرد. به خصوص اینکه ما در شرایطی به سر میبریم که دولت محمود احمدی نژاد با حذف رایانه ها نارضایتی مردم رو در سطح جامعه بسیار بیشتر کرده است.
پس مردم ایران خوشحال خواهند شد که این دونفر دستگیر بشوند

كوروش گفت...

براي ايران و ايراني هيچ فتنه اي شوم تر و خطرناك تر از اين حكومت مذهبي -ديكتاتوري نيست و هيچ وقت هم نبوده .شايد بتونن يه مدت مردم رو ارام نگهدارن و هر كاري كه بخوان انجام بدن اما هر داستاني يك انتها دارد.

ناشناس گفت...

قوه قضائیه غلام حلقه به گوش رهبر اجازه پارس کردن پیدا کرد
جرات دستگیری کروبی موسو ی و خاتمی در وجود شما نیست!!!!!!!!!!!!

رهايي گفت...

جالب اینجاست که با وجود ادعای برخی افراد تندرو که می گویند خاتمی و احمدی نژاد مثل هم و به یک اندازه مهره نظام هستند. و جالب اینکه در این مدت خاتمی کمتر حرف زده و کمتر حرف تندی زده،ولی هر بار چیزی گفته بیشترین واکنش ها را در پی داشته. خوشحالم که هر جمله او و هر سخنرانی اش تا این حد ناراحتشان می کند و خوشحالترم که احمدی نژا با وجود کینه شدیدی که از خاتمی دارد، هیچ نقطه ضعفی از او ندارد وگرنه قطعا در مناظره با میرحسین از خاتمی هم اسم می برد. این مرد را دوست دارم.

neda گفت...

ای دریغا ای دریغ :!!!!!!!!!!،بزرگ ترین درد دنیا نادانی آدمهاست، سرزمینم دردمندترین سرزمینهاست! زیرا نداشتن درک صحیح از وضع موجود به این روز افتادیم.

ناشناس گفت...

حاجی بابک ، ما در تظاهرات ها هم از خودمون متانت به خرج دادیم و هم دیگران رو دعوت به متانت کردیم ، حتی در مقابل نیروهای انتظامی و بسیج (بخوانید خود سر ، یا بسیجی ) که با اسلحه و شوکر و قمه و سنگ و زنجیر به جونمون افتاده بودن. اما در صورتیکه این اتفاق های شوم که در این پست نوشتی رخ بده ، تازه اینها میفهمن که سلاح هاشون جلوی سلاح های ما چیزی نیست و متانت پتانت رو هم قاب میکنیم میزنیم به دیوار!!!!

رویا گفت...

سلام

تا روزی که مردم ایران حافظه تاریخی ندارن و کارنامه آدمها رو فراموش میکنن ایران و ایرانی از بدبختی خلاص نمیشه. جمهوری اسلامی نباشه یکی دیگه ازمون سو استفاده میکنه.
ما مردمی هستیم که یک شبه آن کارنامه مهران مدیری در همکاری با صدا و سیمای کثیف جمهوری اسلامی رو فراموش می کنیم و به خاطر یک دعوای الکی بین اون و صدا و سیما میریم و چندین میلیارد میریزیم تو جیبش و الان هم باز ایشون دارن در راه منافع حکومت کارهای به اصطلاح هنری خودشونو ادامه میدن و به ریش ما مردم میخندن.

تا روزی که یاد نگیریم کارنامه هیچ ادم بزرگ و کوچکیکی رو فراموش نکنیم بدبختی ایران و ایرانی تموم شدنی نیست. از شخصیت سیاسی گرفته تا بازیگر و کارگردان و خواننده و آهنگساز و ورزشکار اگر بدون پاسخگویی به ما مردم درباره کارنامشون به جایی رسیدن یعنی ما مردم هنوز شعور اجتماعیمون پایینه.

حالا شور حسینی همه رو میگیره و میگن به مردم توهین نکنید. دروغ که نیست. چرا دردمون میگیره؟