در برنامه دوشنبه شب 22 آذرماه تفسير خبر صداي آمريكا، درباره سه موضوع صحبت به ميان آمد. اين سه بخش درباره دلايل بركناري ناگهاني منوچهر متكي وزير خارجه، سخنان اخير ميرحسين موسوي درباره اهداف پشت پرده حكومت از مناظره ها و تقلبها و به خصوص لزوم تشكيل يك جبهه فراگير از مخالفان بود. برنامه را در سه بخش زير در قالب ويدئويي مي توانيد ببينيد.
انتقاداتي به رهبري جنبش سبز و آقاي موسوي هست درباره اينكه بايد خيلي زودتر از اينها، چتر جنبش اعتراضي ملي را از دايره بسته اصلاح طلبي به دايره بزرگتر تغييرخواهي گسترش مي داديم و آن را فراگير و گسترده مي ساختيم و از رنگين كمان اعتراضي، يك انرژي بسيار بزرگتر براي مقابله با اين حكومت متزلزل تدارك مي ديديم و زمان را از دست نمي داديم. البته بايد از همين موضع «فراگير كردن جنبش اعتراضي» كه امروز ميرحسين موسوي از آن سخن مي گويند، استقبال كرد. اما آيا راهي هم براي رسيدن اين فراگيري هست؟ كه به آن هم مي رسيم.
بخش سوم: كنگره ملي ايرانيان، سقفي براي همه!
راه حل فراگير كردن جنبش اعتراضي ايرانيان، برپاداشتن سقفي بلند و همه گير است كه تمامي ايرانيان بتوانند زير آن يك نيروي واحد بسازند و با يك برنامه فراگير به هدف برسند. «كنگره ملي ايرانيان» مي تواند اعتراضات مردمي را به «برنامه عملي» تبديل كند و همه گروههاي مسئول در آن حق رأي داشته باشند.منظور از گروههاي مسئول را برشمرده ام؛ گروههايي كه به تماميت ارضي ايران، آزادي، برابري و عدالت، حقوق بشر و حق انتخاب مردم پايبند هستند و با جنگ و تجزيه ايران و ترور و خشونت مخالف اند. كنگره ملي ايرانيان و تشكيل دولت در تبعيد، يك راه حل عملي براي فراگير كردن جنبش اعتراضي مردم ايران است!
براي عضويت در فيس بوك «كنگره ملي ايرانيان» و بحث درباره راهكارها، به اينجا بياييد يا آدرس زير را دنبال كنيد.
http://www.facebook.com/pages/kngrh-mly-ayranyan-IRANIAN-NATIONAL-CONGRESS/167263969981603?ref=mf
بخش اول: بركناري ناگهاني متكي، نشانه بحران مديريتي در حاكميت است!
بركناري ناگهاني منوچهر متكي از وزارت خارجه، آن هم در حالي كه به سنگال رفته بود تا پيام احمدي نژاد را تحويل دهد، يك نشانه ساده از بحران عميق مديريتي در دولت و حاكميت جمهوري اسلامي است. اين جنگ قدرت، اگرچه درون حلقه اصولگرايان ادامه دارد، ولي مي تواند نشانه هاي استيصال حكومت را به نخبگان بنماياند. ما چه استفاده اي از اين تزلزل و استيصال حكومتي مي توانيم بكنيم تا به حقوق ايرانيان دست پيدا كنيم؟
بخش دوم: انتقاداتي به رهبري جنبش سبز!انتقاداتي به رهبري جنبش سبز و آقاي موسوي هست درباره اينكه بايد خيلي زودتر از اينها، چتر جنبش اعتراضي ملي را از دايره بسته اصلاح طلبي به دايره بزرگتر تغييرخواهي گسترش مي داديم و آن را فراگير و گسترده مي ساختيم و از رنگين كمان اعتراضي، يك انرژي بسيار بزرگتر براي مقابله با اين حكومت متزلزل تدارك مي ديديم و زمان را از دست نمي داديم. البته بايد از همين موضع «فراگير كردن جنبش اعتراضي» كه امروز ميرحسين موسوي از آن سخن مي گويند، استقبال كرد. اما آيا راهي هم براي رسيدن اين فراگيري هست؟ كه به آن هم مي رسيم.
بخش سوم: كنگره ملي ايرانيان، سقفي براي همه!
راه حل فراگير كردن جنبش اعتراضي ايرانيان، برپاداشتن سقفي بلند و همه گير است كه تمامي ايرانيان بتوانند زير آن يك نيروي واحد بسازند و با يك برنامه فراگير به هدف برسند. «كنگره ملي ايرانيان» مي تواند اعتراضات مردمي را به «برنامه عملي» تبديل كند و همه گروههاي مسئول در آن حق رأي داشته باشند.منظور از گروههاي مسئول را برشمرده ام؛ گروههايي كه به تماميت ارضي ايران، آزادي، برابري و عدالت، حقوق بشر و حق انتخاب مردم پايبند هستند و با جنگ و تجزيه ايران و ترور و خشونت مخالف اند. كنگره ملي ايرانيان و تشكيل دولت در تبعيد، يك راه حل عملي براي فراگير كردن جنبش اعتراضي مردم ايران است!
براي عضويت در فيس بوك «كنگره ملي ايرانيان» و بحث درباره راهكارها، به اينجا بياييد يا آدرس زير را دنبال كنيد.
http://www.facebook.com/pages/kngrh-mly-ayranyan-IRANIAN-NATIONAL-CONGRESS/167263969981603?ref=mf
۱۶ نظر:
ba salam aghay dad bi nahayat az enteghad shoma az aghay mosavi dar tafsi khabar tashakor mikonam
با سلام به شما آقای داد ، آیا نهاد مردمی همین سقفی نیست که شما از آن صحبت میکنید ؟ نظرتان لطفا در این رابطه بگویید.
بعد از گذشت 2 سال از انتخابات که جنبش سبز ملحق به عده خاصی شده بود ناکهان شما این دیوار را با صحبتهایتان شکستید و راه امیدی را برای ایران و ایرانی پیشنهاد کردید که این رنگین کمان زیبا امیدوارم تشکیل شود ممنون از شما که پس یکسال افامت در خارج از ایران به نتیجه مطلوبی رسیدید .
من مطمئن هستم که سبز های دو اتشه اجازه نخواهند داد این کار انجام بکیرد من هم مثل شما در پاریس هستم و جو مسموم انرا می بینم اگه این کار انجم شد ما همه ما ها به شما افرین گفته و از شما تشکر خواهیم کرد .چون سبز ها اصلا سلطنت طلبها و مخضوصا مجاهدین را ادم حساب نمی کنند البته بنده هیچ کدام از اینها نیستم ولی واقعیت را دارم می گم.
با تشکر از شما
سلام. یکی از مشکلات ما عدم ارزیابی صحیح طرف مقابل است. لطفا یکبار دلایل خود را از اینکه حکومت در نهایت ضعف است بفرمایید تا همه بدانیم. سپاه می خواست روحانیتی که حکومت در دستش بود را کنار بزند که موفق شد. کلا اصلاح طلبان از حکومت حذف شدند و حالا نوبت اصول گرایان غیرهمسو است که حذف شوند. حکومت ما می شود چیزی مثل حکومت صدام. مگر تحریمهای سازمان ملل بر زوال صدام اثری گذاشت؟ فقط مردمش بدبخت شدند. اگر صدام می مرد و پسرانش جانشینش می شدند قطعا وضع مردم عراق بدتر می شد. متاسفانه به نظر می رسد تنها راه حل این حکومت، مثل صدام، مداخله خارجی است. مردم ایران مدتهاست که از این حکومت بریده اند. از خرداد 76 که به کاندیدای حکومت نه گفتند. اما قادر به تغییر وضع موجود نیستند و اوضاع بهتر که نشده هیچ، بدتر هم شده است!
من با این نظر شما کاملا موافقم. بایستی از انجمنهای شهری در خارج شروع کرد و بعد اتحادیه کشوری ساخت و بعد کنگره سراسری ایرانیان مهاجر. در سطح شهری انجمنهای دموکراتیک با انتخابات دوسالانه و بیشتر معطوف مساثل فرهنگی و محلی خواهند بود ولی اتحادیه کشوری مثلا ایرانیان آمریکا که بطور دموکراتیک و توسط انجمنهای عضو انتخاب خواهد شد بیشتر گرایش سیاسی خواهد داشت. اگر بتوان این اتحادیه ها را در کاناداو استرالیا و آمریکا تشکیل داد آنگاه کنگره جهانی ایرانیان مهاجر را میشود ساخت که وجاهتش را از رای 5 میلیون ایرانی مهاجر میگیرد و هم خواهد توانست به جنبش مدنی کمک کند و هم به سایر نیازهای جهانی ایرانیان.
۱) ایرانیان خارج از کشور منتظر میرحسین نباشند.اگر توانستند، خودشان کنگره را تشکیل دهند تا مردم قابلیتهای آنان را ببینند.
۲)هر حرکتی از میرحسین که "رو به" و یا "در" خارج باشد به ریزش نیروهای موثر خاموش منجر خواهد شد. تمام حرکات میرحسین باید باید معطوف به ظرفیتها و نیروهای داخلی باشد که از تجربه لازم جهت اداره حکومت برای خدمات دهی به مردم برخوردار هستند.حتی اگر مجبور شود از نیروهای رضائی- قالیباف- لاریجانی- روحانی استفاده کند بهتر از یارگیری نیروهای دور از حکومت و بیرون از کشور میباشد.
۳)شما که به تشکیل جبهه فراگیر در و از خارج فکر میکنین هرچه سریعتر اگر میتوانید این جبهه را تشکیل دهید. واقعا فکر میکنین نیروهای فعال خارج از کشور توان ارائه یک برنامهٔ اقتصادی- عمرانی- اجتماعی مبتنی بر واقعیتهای موجود (نه ایده الهای مطلوب!) را دارا میباشند ؟؟
۴) بدانیم که هر حرکتی باید از مربع موسوی- کروبی- خاتمی- هاشمی بگذرد وگرنه هیچ آثاری نخواهد داشت و بیشتر به سمت رادیکال شدن جنبش و سرکوب بیشتر حکومت خواهد رفت. فراموش نکنیم که مهمترین ضعف حرکت از بیرون ، بالابردن توقع مردم و دلسرد شدنشان را در پی خواهد داشت
۵)به خاطر بسپاریم که
الف: هر برنامه مکتوبی فقط مجبور به اصلاح حده اقلی قانون اساسی فعلی باشد.
ب: هرگونه حرکتی با پرچم سکولاریسم، منجر به تقویت بنیادگرایی و سکوت سرشار از رضایت نیروهای موثر داخلی خواهد شد.
۶)پیشنهاد میگردد بجای تشکیل کنگرهٔ خارج از کشور
الف: تمام انرژی خودمان را معطوف به نزدیکی و اتحاد جنبشهای کارگری -دانشجوی- زنان- معلمان- حقوق بشری با جنبش سبز به راهبری (تاکید میکنم راهبری) مربع مذکور در بند ۴، بکنیم.
ب: تلاش خودمان را فقط به مذاکره و ارتباط با احزاب داخلی (مشارکت- کارگزاران- مجمع روحانیون- اعتماد ملی- نهضت آزادی- نیروهای ملی مذهبی-جبهه ملی ...) و گفتگوی انتقادی با مربع مذکور در بند ۲، صرف کنیم.
ج: صدای زندانیان سبز را به گوش ایرانیان داخل برسانیم
salamaghay dad
sharmandeam, hamash too ye box jaa nashod majboor shodam yeki yeki dar 7 marhale send konam
kheyli kheyli mazerat
Sabz
با سلام. خوب هستید امید که همواره سالم و تندرست باشید. می دونم که همواره مسائل ایران و ایرانیها رو دنبال می کنید. سال قبل چندین بار برای شما کامنت گذاشته بودم و مسائل و اخبار وبلاگ شما رو دنبال می کردم. آقای داد می خوام بگم خیلی ناامیدم وخسته. همه چیز رو می بینی اما کاری از دستت بر نمیاد. اساس این حکومت پر از ظلم و بیداداست و در عید حال پر قدرت و بدتر از اون مردم نادان، احمق و ترسویی که کارشون فقط پرستش انسانهای دیگر و پی فرصت که یه منفعت مالی و مقامی داشته باشند. آقای داد می بینم افرادی رو که به خاطر حفظ موقعیت یا حتی ارتقای وضعیت خودشون همش تملق و پاچه خواری میکنند. اگه کسی اعتراضی میکنه زندگیشو نابود می کنند. من فقط امیدم به قدرت لایزال الهیست که کمک کنه، به مردم شعور بالا، قدرت و اقتدار برای تغییر شرایط رو عطا کنه. اما در کل وقتی می بینم که کسی واقعن خوشحال نیست من هم غمیگنم و اشک می ریزم. من مدرس دانشگاه هستم و رشته ام هم مدیریته و به من حق بدید وقتی در جریان امور باشی و نتونی کاری انجام بدی چقدر زندگی کردن تلخ و گزنده میشه. به امید روزی که مردم ایران شاد، پر امید و با توان زندگی کنند. نه ریایی باشد و نه خفت و نه ترس باشد و نا امیدی. به امید روزی که شما رو از نزدیک دیدار کنم. موفق باشید
تشکیل کنگره جهانی ایرانیان مهاجر هیچ تضادی با مربع خاتمی, هاشمی و غیره ندارد. در داخل آقای موسوی میداند چه کند و حرجی بر او نیست. ولی در خارج که کسی کاری با ما ندارد چرا نباید یک چنین ساختاری را بوجود بیاوریم. اشخاص مهم نیستند بلکه ساختارهای بهنجار مهم هستند. حتی اگر زمانی رژیم معتدلی در ایران بر سر کار باشد باز هم وجود یک اتحادیه ایرانیان مثلا اروپا مفید خواهد بود چه برسد به الان که هزاران مشکل وجود دارد و هیچ تشکیلات بدرد بخوری توسط ایرانیان ساخته نشده
بابک جان، واقعا حرف دل ما رو زدی در باره موسوی و کم کاریش
ما به راستی احتیاج مبرمی داریم به تشکیل یک کمیته متشکل از همه فرقه، مسلک، حزب و گرایش در خارج از ایران (چون اینطور میتوان به راحتی و اسانی حرف اساسی زد بدون ترس از دستگیری)
دیگر انتظار به حرکت از موسوی و موسویها انتظاری واهی و بیهوده است
ارسال یک نظر