۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

دعاي شما، «كليد خزانه غيب» است.

دعاي شما، «كليد خزانه غيب» است.

شايد دكترهاي اينجا راست مي گويند؛ بيشتر از يك سال است كه «مطلقا"» به سلامتي بي توجهي كرده ام و حالا به قول مهسا «موتور سوزانده ام»! اينجا موتور آدمهاي همسن من، هنوز حتي روغنكاري و سرويس اوليه هم نياز ندارد! اما بايد در سربالايي هاي سخت "زندگي ايراني" ماشين بدنت را رانده باشي تا در پيچ چهل سالگي، موتورت نيم سوز شود و يا بسوزد و خلاصه از ده جايش بوق هشدارباش بلند شود!

سال قبل در چنين روزهايي، در حوالي ساحل چمخاله مخفي بوديم و من رسما" از درد به خود مي پيچيدم. بازوها و اطراف شكم بخاطر تزريق انسولين به شيوه غيربهداشتي و سرپايي و مسافرتي، آبسه و چرك كرده بود و هميشه دستي از درد بر بازوهايم مي گرفتم. آن روزها اميدوار بودم كه حتي اگر من نتوانم سعادت ديدن آزادي ميهنم را داشته باشم، بي ترديد آن روز زيبا و فرخنده فراخواهد رسيد. امروز به لطف خدا اميدواري ام به زنده ماندن، براي ديدن چنان روزي بيشتر از پارسال است. اميد چيزي نيست كه بي خودي در قلبت زنده بماند. كافي است شبي را تا بامداد به سينه ي سياه آسمان چشم دوخته باشي تا ببيني شب، بالاخره ناپايدار و رفتني است و نور با چه همت و اميدي، سينه سياهي هاي شب را مي شكافد و تكثير مي يابد و خورشيد در آن بالاها مي نشيند. باور كرده ام كه اميد، بزرگترين تجربه شب بيداري است.

امروز بعد از يك سال از آن روزهاي چمخاله، چند روزي است مهمان بيمارستاني در فرانسه هستم. از گرفتگي رگ قلب و عود كردن بيماري قند و افزايش فشارخون بگير تا كمر و كليه درد و قس عليهذا، گويي «كلكسيوني» از مريضي ها را با خود به همراه آورده ام. اينجا در خلوت اتاقم در بيمارستان، «حافظ» همراه من است. حافظي كه همدم هميشگي دلداگان است و در تالار وجود آدمي، چه خوش مي سرايد. پارسال اين بيتش را بسيار زمزمه مي كردم، وقتي كه درد امانم را مي بريد و چاره اي جز ادامه مسير و استقامت نداشتم و از مراجعه به پزشكان دوري مي كردم:

"دردم نهفته به ز طبيبان مدعي!

باشد كه از خزانه غيبم دوا كنند!"

با اين وجود و با اينكه هرگز نمي توانم لحظه اي هم از لطف حضرت حق و مداراي خزانه غيبش با اين كلكسيون بيماريهايم غفلت كنم، ببين وضع اين جسم چقدر خراب بود كه تا پزشكان، از روي تجربه بر اين بدن بيمار و بر اين دل تنگ و نازك و ريش ريش دستي گذاشتند، به قول حافظ هزار خون از آستين شان چكيد:

"ز آستين طبيبان، هزار خون بچكد!

گرم به تجربه، دستي نهند بر دل ريش!"

في الحال يك رگ از رگهاي سه گانه قلبم گشوده شده، قلبي كه سالهاست رگهاي وجودش به سوي مردمان نيك و نيك انديشان مردم گشوده بوده و هست. به محض ترخيص (انشاءالله) ، بخش بعدي خاطرات «قمار تمام عيار» و يادداشتهاي ديگرم را به ترتيب در وبلاگ منتشر خواهم كرد. تا آن زمان، به دعاي خير شما در همه ي اوقات خوبي كه داريد نيازمندم. و ترديد ندارم هر نسيمي كه به درون روح خسته ام مي وزد، خنكاي احساس خوب و دعاهايي است كه كسي و يا كساني و از جمله شما نثارم مي كنند. بر اين نعمت هزاران سپاس.

اين روزها عده زيادي از خوانندگان، برايم ايميل و پيغام فرستاده اند كه منتظر هستند و گلايه كرده اند چرا كم كاري مي كنم. اين توضيحات را بالاجبار نوشتم تا بدانند بيش از دوستاني كه شوق خواندن دارند، خود من "شوق نوشتن" دارم؛ منتها منتظر "فرصت نوشتن"ام. هرچند نشانه هاي اين شوق را لابد در سوز سخنم ديده ايد و به بيان آن حاجت و نيازي نيست:

" بيان شوق چه حاجت؟ كه سوز آتش دل!

توان شناخت ز سوزي كه در سخن باشد!"

يادتان باشد دعاي شما كليد همان خزانه غيبي است كه حافظ سروده است و معجزه مي كند. كساني را كه دوست داريد، از آن محروم نكنيد. تا يكي دو روز ديگر، رخصت.

۲۵ نظر:

ناشناس گفت...

ishala har che zudtar khub beshid chon man az kambiz hosseini khastam hafte dige shoma dar sandalie parazit bashid

خصم استبداد گفت...

بابک عزيز
ازراه دور رايحه خوشبوي آزادي را ازکلام شيرينت استشمام کردم رويت را مي بوسم و آرزوي شفاي عاجل ازحضرت دوست .
چه خوب مشکل را نوشتي وگرنه امروز فردا دادوقالمان را بلند ميکردي که چه کم کارشده اي توفرانسه .

BabakDad گفت...

دوستان عزيز. از اين لحظه تا اطلاع ثانوي بدليل نداشتن اينترنت، ساير كامنتهاي شما ممكن است با تأخير منتشر شود. به محض دسترسي به اينترنت، بلاگ و كامنتهاي شما را به روز مي كنم. از دو دوست عزيز بالا هم ممنونم

ناشناس گفت...

salam

kheili negaran shodam
omidvaram harche zoodtar salamtitono bedast biarid

man kheili ba goftehaye shoma be ayande omid miaram
har vaght neveshtehatono mikhonam barane omid be ghalbam baride mishe
omidvaram ke syatoon hamishe barghar bashe

ناشناس گفت...

salam

kheili negaran shodam
omidvaram harche zoodtar salamtitono bedast biarid

man kheili ba goftehaye shoma be ayande omid miaram
har vaght neveshtehatono mikhonam barane omid be ghalbam baride mishe
omidvaram ke syatoon hamishe barghar bashe

هیوا گفت...

بهبودی و سلامتی شما را آرزو می کنم.در مورد بیشتر بیماری ها مخصوصا بیماری های قلبی،مسائل روحی و روانی خیلی تأثیر گذار هستند.
پارسال در این فصل از سال من مدام در رفت و آمد دکتر و بیمارستان و تست ورزش و... بودم.کارم به جایی کشیده بود که به دکترم می گفتم کمک کنید یکی دو سال دیگر زنده بمانم و برخی کارهای ناتمام را به اتمام برسانم.
امسال من هفته ای بیشتر از هفتاد ساعت کار می کنم.در مغازه ای که واقعا کار مشکلی دارد.تنها دارویی که مصرف می کنم آسپیرین است.حتی گاهی فراموش می کنم که پارسال قرار بود بمیرم...!
سیگار را بعد از هفده سال ترک کردم و مثل ماشین شروع کردم به کار کردن، همین !
سعی کنید کمی از این مانیتور کامپیوتر دوری کنید.فکر می کنم کمی مسخره باشد به شما توصیه کنم در کنار کار حرفه ای نوشتن، یک شغل نیمه وقت پیدا کنید که ارتباطی با حرفه ی خودتان نداشته باشد.یک کار فیزیکی سبک.باور کنید خیلی در سلامتی شما تأثیر خواهد گذاشت.این توصیه ها را کسی می نویسد که سابقه ی فامیلی غم انگیزی در مورد بیماری های قلبی و عروقی دارد و ...
پیروز باشید

ناشناس گفت...

Babak Jan Salam,
Ba arezoye salamati shoma, Khodavand_E_Mehrban negahdarat.
FA

آزادمرذمان گفت...

بابک گرامی
آرزوی تندرستی هر چه زودتر برایت دارم

ناشناس گفت...

سلامتی شما را در قنوت دستانمان دعا میکنیم سربلند باشید.

امیر گفت...

سلام
انشاء الله هر چی بلا در وجود شریف شماست تمام وکمال بخوره تو سر اقا .امیدوارم به حق این ایام عزیزشما و تمامی بیماران بهبودی کامل انشاء الله.
میخواستم براتون پیام محرمانه بذارم .میتونم همینجا بذارم یا به جای دیگه .ممنون میشم

ناشناس گفت...

انشا الله بزودي سرحال و تندرست مي شيد. مثل ماشين هاي صفر!
ما راه پر پيچ و خمي رو در انتظار داريم كه بايد با كمك هم اونو طي كنيم.

ناشناس گفت...

baraye shomaa az samime ghalb aarezooye behboodi va salamati va roozhaii por az energy va shaadi daram. esteghaamat shoma ghabele setaayesh boodeh va hast.

ناشناس گفت...

به امید خوب شدن شما و آزادی ایران عزیز ثانیه شماری میکنم. همین جا هم ازتون تشکر کنم برای نوشتن خاطرات شیرین و تلختان. به امید اینکه بصورت کتاب در ایران چاپ کنید

شهرام گفت...

بابک جان،
در اين ماه مبارک و شبهاي قدر از صميم قلب برايت دعا و آرزوي سلامتي و بهبودي ميکنيم.
در انتظارت هستيم.
قربانت - شهرام

ناشناس گفت...

Mr Daad,
These days nothing disappoints us except hearing bad news about people who dedicated their life for freedom of Iran. We wish you all the best and health. We are looking forward to hear from you when you are feeling much better.

ناشناس گفت...

آقای بابک داد عزیز سلام
امیدوارم که به کوشش پزشکان آگاه و دانشمند و خواست پروردگار بی مانند و یکتا همواره تندرست و برحوردار از آرامش تن و روان باشید .
من هم به درگاه خداوند بخشنده و مهربان پناه برده و برای بهبودیتان دعا کردم .
ضمناً مناجات ذیل را برایتان می فرستم


مناجات شفا ــ
بِسمه المُهَیمِن عَلی الاَسماء

إلهی إلهی ، أسألُکَ بِبَحرِ شِفائِک وَ إشراقاتِ أنوارِ نَیّرِ فَضلِکَ وَ بِالإسمِ الَّذی سَخّرتَ بِهِ عِبادَکَ وَ بِنُفوذِ کَلِمَتِکَ العُلیا وَ اقتِدارِ قلَمِکَ الأعلی وَ بِرَحمَتِکَ الّتی سَبَقَت مَن فِی الأرضِ وَالسّماء اَن تُطَهِّرَنی بِماءِ العَطاءِ مِن کُلِّ بَلاءٍ وَ سُقمٍ وَ ضَعفٍ وَ عَجزٍ . أی ربِّ تَری السّائِلَ قائِماً لَدی بابِ جُودِکَ وَ الآمِل مُتَمَسِّکاً بِحَبلِ کَرَمِکَ . أسألُکَ أن لا تُخَیِّبَهُ عَمّا أرادَ مِن بَحرِ فَضلِکَ وَ شَمسِ عِنایَتِکَ . إنَّکَ أنتَ المُقتَدِرُ عَلی ما تَشاءُ ، لا الهَ إلاّ أنتَ الغَفُورُ الکَریم .

شريعت م ايراني گفت...

بلا به دور انشاء الله. بابك عزيز به ياري يزدان پاك سلامت، تن درست، سر زنده، با نشاط، پر انرژي و استوارتر از هميشه باشي. خداوند پشت و پناهت نازنين.

ناشناس گفت...

بادرودبه شمااقای داد
مدتی است که وبلاگ رابه روزنکرده اید
به شدت نگران سلامتی شماهستم
لطفامطلبی برروی وبلاگ گذاشته وماراازسلامت خودآگاه نمایید
برایتان آرزوی تندرستی وشادکامی دارم
منتظرنوشته های شماهستیم

ناشناس گفت...

بمان بابک عزیز. این مملکت حالا حالاها به وجودامثال شما نیاز دارد.
من اینقدرشرمنده درگاهش هستم که روی روکردن به آنراندارم، امّا برای تو،باشد. امروزسرنمازم حتمادعایت خواهم کرد.

حسین.

ناشناس گفت...

آفاق را گردیده ام بسیار خوبان دیده ام اما تو چیز دیگری.
آرزوی سلامتی عاجل برایت دارم
از طرف همشهری

درنین گفت...

سلام

بهترین ها

ناشناس گفت...

عمو بابک من _همیشه مطالبتو دنبال میکنم _اولین باری هست که واست کامنت میزارم _اما عمو دستانی که کمک می کنند پاکتر اذ دستانی هستند که رو به آسمان دعا میکنند...من واست دعا کردم تو هم واسه من دعا کن جون مشکل منم شبیه تو هست عمو..... من همیشه از مطالبت الهام میگیرم کیاراد

ناشناس گفت...

سلامتی هر چه زودتر شما را در این شبهای قدر از درگاه ایزد توانا خواستارم و امیدوارم به کمک خدا و به یاری پزشکان هر چه زودتر سلامتی خودتان را باز یابید و به اغوش گرم فرزندانتان باز گردید.
با احترام

ناشناس اشنا

ناشناس گفت...

سلام آقای داد عزیز....همیشه و همه جا به یادتون هستم وبراتون دعا می کنم....به امید سلامتیتون....آیدا.

ناشناس گفت...

با ارزوی سلامتی هر چه سریعترت. جامعه ما احتیاج فراوانی به عزیزی چون تو دارد.