۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

فاطمه كروبي؛ چالش جدي با خامنه اي!

چرا نامه خانم كروبي به رهبر مهم است؟

حُسن انتشار نامه هاي سرگشاده به آيت الله خامنه اي (فارغ از اينكه نويسنده اش چه كسي باشد) در اين است كه در روزگاري كه به زودي فرا خواهد رسيد، رهبر مستبد نمي تواند در مقابل هزاران جنايتي كه در دوران حكومتش بر مردم رفته است، خود را بيخبر و بي اطلاع و تبعا" بيگناه نشان بدهد. زيرا تمامي اين نامه ها شاهداني خواهند بود بر اصرار شخص رهبر بر ادامه جنايات، ستمها و گناهانش. تصّور كنيد در عصر ارتباطات، آقاي خامنه اي نمي تواند حتي مثل ديكتاتورهاي پيشين ادعا كند از بلاها و جفاهايي كه بر مردم رفته بيخبر مانده و حتي اين شانس را هم ندارد كه تقصيرت خود را بر گردن بي اطلاعي و يا خودسري اطرافيان و سايرين بيندازد. حُسن اين نامه ها در همين "اتمام حجت"هاي مستقيم است. وگرنه كيست كه نداند نگارندگان اين نامه هاي سرگشاده، هيچ اميدي به رعايت كمترين عدالت و انصافي از سوي شخص آقاي خامنه اي درباره مظالمي كه شرح آنها را در اين نامه ها منعكس مي كنند، ندارند.

نامه اخير خانم فاطمه كروبي خطاب به رهبر، علاوه بر اين حاوي دو نكته بسيار مهم هم است. خانم كروبي ابتدا از موضع شهروندي، آقاي خامنه اي را به پرسش مي گيرد و سپس با استدلالي ساده، او را فاقد صلاحيت هاي رهبري مي داند. اين دو كار، آن هم از سوي زني كه هم سابقه مبارزه انقلابي دارد و هم پشتيبان يكي از جسورترين مبارزان حال حاضر ايران است، جاي تأمل دارد.

خانم كروبي با يك سئوال ساده شروع مي كند:" اختلاف همسرم با جنابعالی در مسائلی که همگان بر آن واقفند، چه ارتباطی با حق زيستن ما دارد؟" اين پرسش ميليونها مردمي است كه شاهد فشارها بر بستگان، فرزندان و خانواده هاي معترضان سياسي از سوي حكومت هستند. چرا حكومتي كه خود را جانشين حكومت علوي مي پندارد، به صرف مخالفت سياسي يك شخص، به خود اجازه مي دهد حق زيستن و ساير حقوق بديهي مخالفان و خانواده و بستگان و حتي همسايگان او را هم پايمال كند؟ خانم كروبي سپس با شرح محاصره منزلشان توسط نيروهاي سازمان يافته بسيجي كه به بهانه "حمايت از رهبري" موجب سلب آسايش آنها و همسايگان شده اند، از رهبر مي پرسد:"آيا جنابعالی بنام حفظ نظام، اينگونه رفتارها غير اخلاقی را مجاز و مشروع می دانيد؟"

در واقع پرسش خانم کروبی دو جواب محتوم دارد . نخست اینکه این رفتارها مورد تأیید آقای خامنه ای است. در این صورت آقای خامنه ای، مجددا" شرايط رهبري از جمله شرط عدالت را زیر پا گذاشته و خود به خود از مقام رهبری معزول است. پاسخ دوم آقاي خامنه اي (احتمالا") این است که از این رفتارها و حرمت شکنی ها بی اطلاع است و یا اینکه آنها را تأیید نمی کند. در این صورت هم ایشان بدلیل بی کفایتی درکنترل این حرمت شکننان و عدم توانایی در تأمین آسایش مردم، شایسته رهبری و اداره امور كشور نمی باشد. از اين رو، نامه خانم كروبي بن بست تازه اي براي رهبر خودكامه ايجاد كرده است.

به عبارت ديگر؛ پاسخ آقاي خامنه اي به اين نامه هرچه باشد، شاهدي است بر بي كفايتي او. اگر آقاي خامنه اي مطابق هميشه مرتكب "تجاهل العارف" شود و خود را به بيخبري بزند، بيخبري او دليلي است بر بي كفايتي او از رهبري نظامي كه ادعا مي كند بر تمام زواياي آن اشراف دارد. اگر هم او از اين عربده كشي هاي فدائيان خود باخبر است و اقدامات اين اوباش فدايي رهبر، با دستور و يا تأييد آقاي خامنه اي صورت مي گيرند، باز هم آقاي خامنه اي بدليل آزار خانواده و بستگان مخالفان سياسي خود مستوجب تعقيب و كيفر قانوني است و به طريق اولي از ساير شرايط رهبري نيز ساقط است.

نامه خانم كروبي دو نكته ظريف ديگر را هم در تاريخ اين روزهاي پررخداد ثبت خواهد كرد. اول اينكه در حكومت آقاي خامنه اي، حرمت ايام حرام مانند ليالي قدر و ماه رمضان و محّرم كه در رژيم سابق هم حفظ مي شد، رعايت نمي شود. دوم اينكه خانم كروبي اعلام مي كند در هيچ كشور عقب مانده اي، مشابه چنين رفتارهايي را سراغ ندارد. اين نامه بدليل نوع استدلال آن، جاي بررسي و تأمل بيشتري هم دارد.

در مصاحبه ام با راديو بين المللي فرانسه پيرامون نامه خانم كروبي، به زواياي اين نامه مي پردازم. متن كوتاه شده مصاحبه را مي توانيد در سايت راديو بخوانيد و فايل شنيداري را در زير بشنويد.

همراهي در فيس بوك بابك داد




۲ نظر:

ناشناس گفت...

ماه رمضان مبارک و محترم هست اما جزء ماههای حرام نیست.

Freedom Quest گفت...

این فقط ترس شدید رژیم رو از هر صدایی میرسونه.

رژیمی که فقط ترسوندن بلده، حالا با هر چیزی و هر کسی کل بدنش به لرز می‌افته.


من هم یه چیزی در بارهٔ این ترس نوشتم در :
http://quest4liberty.blogspot.com/