۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

مصباح یزدی باز هم «حماسه» آفرید!

معجزه حقیقت آنست که گاهی ناخواسته از زبان اهل باطل بیان می‌شود.
به گزارش خبرگزاری فارس، محمدتقی مصباح یزدی از حامیان خامنه‌ای گفته است: «کمال افراد در گذشته‌، ملاکی برای درستی آنان در امروز نیست
بنا بر سخن مصباح یزدی، جمله مشهوری که از آیت‌الله خمینی درباره «کمالات خامنه‌ای برای رهبر شدن» نقل شده بود، امروز معتبر نیست!
مصباح یزدی بنا دارد با این جمله‌اش، گذشته مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی از جمله میرحسب موسوی و مهدی کروبی را زیر سئوال ببرد، اما بدون آن‌که خودش بخواهد با سخنانش، شخص خامنه‌ای را زیر سئوال برده است: «همین آقای خامنه‌ای را!» که می‌گویند آیت‌الله خمینی در بیست و پنج سال قبل، احتمالا یک «کمالاتی» در او دیده و او را برای رهبری بعد از خودش به یکی دو نفر نشان داده و معرفی کرده بود. هرچند در اصل و صحت این خاطره منقول، شک و تردید جدی وجود دارد.
حالا و مطابق سخن مصباح، «کمالات! گذشته خامنه‌ای» هم دچار سائیدگی، خرابی و کهنگی شده و امروز کمالات او هم معتبر نیست. نمی‌شود که یک قاعده فقط برای عده خاصی از آدمها صدق کند و برای عده‌ای عمل نکند. هرچند این رهبر فرظانه(!) از آغاز هم «کمالی» جز خودکامگی، کینه‌توزی و بی‌بصیرتی نداشت.
این «اعجاز حقیقت» است که گاهی حرف حق، ناخواسته از زبان اهالی خیمه باطل بیان می‌شود. چنانچه مصباح یزدی، ناخواسته حرفی بر زبان آورده که یک «گل به خودی» به خیمه رهبر محسوب می‌شود. حامیان رهبر روزانه دهها «حماسه!» خلق می‌کنند و نظام را از داشتن دشمن بی‌نیاز کرده‌اند.
[فیسبوک بابک داد]

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۵, دوشنبه

این غربت نفس‌گیر...

امروز از دو هفته هم می‌گذرد که قلبم بیمار است و بابت بررسی دقیق عروق و رگهای قلب و مغز بستری شدم. در آن میان به‌جز نگرانی‌های همیشگی پدرانه٬ گهگاهی اینترنت داشتم و می‌توانستم دور از چشم پرستار٬ یک سری بیایم فیسبوک و هم خبرخوانی اینترنتی کوتاهی بکنم. غیر از این٬ انصافا توان نوشتن همین چند‌جمله را هم نداشتم. وگرنه سرشارم از نوشتن و گفتن.
بعد از ورود به فرانسه در زمستان ۱۳۸۸ تاکنون٬ بیماری قند (دیابت‌م) باعث مشکلات قلبی و عروقی شد. شش بار آنژیوگرافی (برای گشودن رگهای بسته) شدم که در چهار مرتبه آن٬ پزشکان بلافاصله چند فروبستگی در رگهای اصلی یافتند که باید در آنها پنج استنت (فنر بازکننده رگهای قلب) کارگذاری می‌کردند.
ظاهرا کم‌کم مشکل رگها به نواحی خطرناکی مثل مغز می‌رسند که غالبا مرگبار است و منجر به سکته مغزی می‌شود. این مرتبه علائم بالینی اولیه‌ام چنان بوده که موجب نگرانی پزشکان از این زاویه شد. خوشبختانه با دوبار ام.آر.آی (سی‌تی‌اسکن) از مغزم٬ نگرانی پزشکان در این زمینه تا حدودی رفع شده. البته هنوز نظر قطعی را باید از زبان پزشک متخصص مغز و اعصاب بشنویم که منتظر آنم.
شاید این غربت نفس‌گیر و دوری فرساینده از سرزمینی که دوستش دارم دلیل افزایش این فشارها باشد.
در سالهای گذشته٬ چندبار فرصت‌های مناسب مهاجرت تحصیلی و امکان شغلی برای مهاجرت عادی از ایران داشتم که از آنها چشم پوشیده و ماندن در آن را ترجیح داده بودم. حالا این مهاجرت ناخواسته، شنیدن خبرهای ناگوار از ایران٬ احساس تلخ بی‌عملی و تحمل دشواری‌های غربت هم مزید علت‌ بیماری شده‌اند.
الان که کمی بهترم٬ لازم دیدم این خبر را برای مخاطبان این صفحه بگویم. انشاالله بعد از تکمیل درمان٬ با افتخار به نوشتن و فعالیت در فضای مجازی بر‌می‌گردم. [بابک داد]
توضیح: عکس متعلق به آغاز هفته قبل است٬ ساعتی قبل از سی‌تی‌اسکن مغز.