۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

عزاداري احمدي نژاد به شيوه «عمه كتي»!


او يك سروان چترباز بود كه در كودتاي سال 1999 مستقيما" در كاخ رياست جمهوري فرود آمد و اندكي بعد از سرنگوني دولت، نامزد انتخابات شد و به رياست جمهوري ونزوئلا رسيد. من به عنوان خبرنگار در هيأت همراه رئيس جمهور خاتمي در سال 2001 به ونزوئلا رفتم و با گشتي در كاراكاس، كه شبيه تهران خودمان بود، به سادگي دريافتم كه هوگو چاوز رئيس جمهور چپگرا و انقلابي و خوش برخورد ونزوئلا در ميان مردمش محبوبيت بالايي دارد. محبوبيتي كه در سال 2007 با رأي «نه» مردم به طرح او براي تمديد دوران رياست جمهوريش تا بيست سال، رو به افول گذاشت.
به لحاظ شخصيتي چاوز بسيار خونگرم و صميمي و داراي شخصيتي جذاب بود. همسر او هم بانويي بسيار خوش برخورد و جذاب بود كه در مهمان نوازي از هيأت ايراني و آقاي خاتمي نقش ويژه اي داشت و چاوز در معرفي او به خاتمي گفت: "من بدون او مي ميرم!" شايد چاوز راست مي گفت چون آن روز، به نظر نمي رسيد آن هوگو چاوز 45 ساله سرشار از انرژي و گرما، كم كم محبوبيت اجتماعي و سياسي خود را در بين مردم ونزوئلا از دست بدهد و اندكي بعد همسرش هم از وي طلاق بگيرد و چاوز كه به "تمديد" رياست جمهوري خود مي انديشيد، در انزوا و تنهايي با سرطان روبرو شود و حتي به شصت سالگي هم نرسد.
در كاراكاس به لطف آقاي كزازي [همكار فرهنگي و دانشگاهي سفارت و برادر كوچك استاد ميرجلال الدين كزازي اديب و شاعر معاصر] گشتي در شهر زديم و به پيشنهاد او به يكي از فروشگاههاي فيلمهاي ويدئويي رفتيم و من نسخه اي از فيلم ويدئويي "كودتاي چاوز" [ساخته شده بر اساس واقعيت كودتاي 1999] را خريدم و به تهران بردم. فيلمي بود كه بر اساس ماجراي كودتا و فرود سروان هوگو چاوز در محوطه كاخ رياست جمهوري ساخته شده و در آن زمان در ونزوئلا جزو فيلمهاي پرفروش بود. چون "چاوز" هنوز نام محبوب و پرفروشي بود.
اما "قدرت" باعث تغيير منش و برخورد آدمها مي شود و بدتر از آن "طمع براي حفظ قدرت" از آدمها شخصيتي مي سازد كه ديگر شبيه گذشته شان نخواهند بود. آقاي چاوز هم از اين قضيه مستثناء نبود و در مدت كوتاهي، تغييراتي جدي كرد و آن سروان انقلابي عدالتخواه، تبديل به يك ديكتاتور خودكامه و بيزينس من سياسي شد كه در سال 2007 طرح تمديد دوران رياست جمهوري خود را تا بيست سال مطرح كرد و البته در همه پرسي از مردم شكست خورد. مخالفان چاوز، طوماري در مخالفت با طرح او امضا كردند و آن را در كف طولاني ترين خيابانهاي كاراكاس گستردند و همين كار را در خارج از كشور نيز انجام دادند. طرح او با 51 درصد آراي منفي مردم شكست خورد. چاوز سعي كرد مشكلات اقتصادي ونزوئلا را در زمينه اشتغال و توليد مسكن و فروش نفت برطرف كند و با شركاي مختلفي از جمله ايران بخت خود را آزمايش كرد. در اين ميان، او به احمدي نژاد برخورد كرد كه او هم بدنبال يك شريك و رفيق در آمريكاي لاتين مي گشت. اگر روابط چاوز با دولت خاتمي تا سي درصد بود، رابطه اش با احمدي نژاد به بالاي هزار درصد رسيد و در زمان ماه عسل "سپاه و رهبر و احمدي نژاد"، ايران كشور ونزوئلا را به حياط خلوت خود براي تحركات مختلف سياسي و جاسوسي و مالي در آمريكاي لاتين تبديل كرد. چاوز هم البته رايگان سرويس نمي داد!
پروژه انبوه سازي خانه در ونزوئلا و خريد بنزين و فرآورده هاي نفتي ونزوئلا توسط ايران، اگر چه موقعيت اقتصادي دولت چاوز را بهبود بخشيد و به لحاظ اقتصادي براي ايران منفعت چنداني نداشت، اما «پوشش مناسبي» براي فعاليتهاي مخفي دولت احمدي نژاد و سپاه در ونزوئلا و تحركات بيشتر ايران در آمريكاي لاتين بود. نقشي كه دولت بوليوي هم به تمامي زير بار آن نرفت و فقط از جاه طلبي شخصي مانند هوگو چاوز بر مي آمد كه در قبال عمران و آباداني كشورش و كسب محبوبيت از دست رفته اش، كشور خود را به حياط خلوت ايران در منظقه آمريكاي لاتين تبديل نمايد.
به گمانم هوگو چاوز هم خدمات پنهاني متقابلي به نظام و دولت احمدي نژاد كرد كه شايد بتوان با خوش بيني گفت او تبديل به "بانك مخفي" دولت احمدي نژاد شده بود و اي بسا بخشي از پولشويي برادران قاچاقچي سپاه و مخفي سازي ثروتهاي "غيب شده" بودجه هاي دولت ايران در ونزوئلا انجام مي شد. بخصوص در دوران يكساله اخير و همزمان با تشديد تحريم هاي بين بانكي جمهوري اسلامي، دولت چاوز عصاي دست نظام مستأصل ايران بود و يكي از مسيرهاي مطمئن ايران براي «دور زدن تحريمها» به شمار ميرفت. چاوز در دوره اي كه ايران نگران تأمين بنزين بود، وعده داد اگر لازم باشد بنزين مورد نياز ايران را حتي به وسيله هواپيما(!) به ايران حمل كند! و البته با بهايي چند برابر به ايران بفروشد.
اكنون بعد از درگذشت آقاي چاوز، معلوم نيست بر سر آن ثروتها و سپرده هاي مخفي(!) دولت ايران در ونزوئلا چه خواهد آمد؟! شايد براي همين، دولت ايران خود را صاحب عزا مي داند و احمدي نژاد به خاطر درك عمق اين باخت عظيم مالي، امروز را در ايران "عزاي عمومي" اعلام كرده است. او در پيامي عجيب، هوگو چاوز را "شهيدي" خواند كه همزمان با ظهور حضرت مسيح [كه بر اساس روايات شيعي در ركاب حضرت مهدي ظهور مي كند] هوگو چاوز هم زنده خواهد شد! تعبير گل درشتي كه نشان از ذهن توّهم زده احمدي نژاد و البته پريشاني شديد او از شنيدن خبر مرگ رفيق چاوز مي دهد!
مضحك تر از واكنش احمدي نژاد، پيام تسليت بشار اسد است كه مرگ چاوز را "يك خسارت بزرگ براي مردم سوريه!" دانسته است. اين واكنش ها نشان مي دهد چاوز خوشروي خونگرم، آنقدرها هم ساده لوح نبود كه كشورش را به حياط خلوت و بانك مخفي ايران تبديل كند. او متقابلا" از ايران و سوريه براي خود "حياط خلوت" ساخته بود و به دنبال نقش آفريني در خاورميانه بود تا فرصتهايي براي چانه زني با قدرتهاي غربي و آمريكا به دست بياورد. رؤيايي كه به آن نرسيد.
حالا معلوم نيست احمدي نژاد چگونه مي خواهد سپرده هاي مخفي خود را از خانواده شهيد(!) هوگو چاوز پس بگيرد؟! شهادت آقاي چاوز حتي ممكن است «بهار!» مورد نظر احمدي نژاد را هم به تأخير بياندازد. براي همين از ديدگاه احمدي نژاد؛ چاوز يك "بانك ملت" بود براي دولت ما! [اشاره به سخن مشهور آيت الله خميني كه گفته بود: بهشتي يك ملت بود براي ملت ما!] اگر احمدي نژاد و ساير سپرده گذاران سپاهي و سوري در اين ماتم، سياه بپوشند و يقه بدرانند حق دارند. چون بدون ترديد شهيد هوگوچاوز، رمز گاوصندوق را هم با خود به گور خواهد برد. پس صاحب عزاي اصلي اين ماجرا، دولت ايران و سرادران سپاه و اي بسا بشار اسد هستند كه حسابهاي جداگانه اي نزد برادر چاوز داشتند. اما براي احمدي نژاد و تيمش بدون داشتن پولي كه براي روز مبادا نزد رفيق چاوز به امانت گذاشته بودند، شايد اصلا" «بهار» فرا نرسد.
من البته معتقدم احمدي نژاد همه تخم مرغهايش را در يك سبد نمي گذارد و براي اجراي نمايش «بهار انتخاباتي» خود، در جاهاي ديگري پول آجيل و پسته و ترقه بهاري(!) را پنهان كرده است. او لااقل اين قدر هوش و دورانديشي دارد؛ وگرنه تا حالا دوام نمي آورد و مانند هوگو چاوز به طرز "مشكوكي" به ملكوت اعلي شتافته بود!  
پي نوشت: پيام تسليت احمدي نژاد به كفيل رياست جمهوري ونزوئلا، پريشاني روحي شديد او را در پشت كلمات مبالغه آميز و "گل درشت" نشان مي دهد. درست شبيه عزاداري شخصيتهاي سريال مشهور "پاورچين" براي «عمه كتي» كه هرگز نديده بودند و نمي شناختند! در حالي كه دولت اين "كوچولوي تهوّع آور" براي مرگ صدها هموطن در زلزله اهر و ورزقان و يا براي كشته شدن دانش آموزان راهيان نور، هرگز پيامي نداد و "عزاي عمومي" اعلام نكرد. 
بخشي از پيام احمدي نژاد اين است: "هوگو چاوز نامی آشنا برای همه ملت‌هاست. او سرانجام در پی یک بیماری مشکوک همه وجود و جان خود را نیز در این راه پرافتخار تقدیم کرد. نام او یادآور زلال پاکی و مهربانی، شجاعت، پایمردی، عشق به مردم و فداکاری و تلاش بی‌وقفه برای خدمت به مردم به ویژه محرومین و زخم‌خوردگان از استعمار و استکبار است.او انسانی عمیقاً موحد و مؤمن و پایبند به ارزش‌های انسانی و آسمانی و باورمند به راه انبیای الهی و حاکمیت جهانی عدالت و عشق به رهبری صالحان بود. او نقطه اتکاء روحی و پشتیبان همه انقلابیون و آزادی خواهان منطقه و جهان بود.
او در حقیقت شهید راه خدمت به ملت ونزوئلا و پاسداری از ارزش های انسانی و انقلابی است. گرچه امروز و به ظاهر هوگو چاوز، دوست صمیمی و مهربان مردم، در بین ما نیست اما اطمینان دارم که روح آسمانی و اندیشه پاک او هر روز و در افقی بالاتر در دل و جان تک تک مردم آمریکای لاتین و ونزوئلا و همه ملت های عالم و با درخششی بیشتر طلوع می کند و راه عزت و سربلندی را فراروی همگان قرار خواهد داد. هوگو چاوز زنده است تا عدالت و عشق و آزادی زنده است. او زنده است تا ایمان و پاکی و انسانیت زنده است. او زنده است تا ملت ها زنده اند و برای استقرار استقلال و مهربانی و عدالت تلاش می کنند. تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح(ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد. دوست و برادر شما؛ احمدی نژاد. رییس جمهوری اسلامی ایران. شانزدهم اسفند ۱۳۹۱"
در فيس بوك همگاني ام موضوعات و خبرهاي روز را دنبال مي كنيم.
اين مطلب را ديده ايد؟
مين گذاري سياسي و انتخاباتي احمدي نژاد! بررسي پرونده انفجار آميا در افق

۴ نظر:

توفان گفت...

زیبا، منطقی و هماهنگ!

sepidarirani گفت...

جناب داد اینبار هم مثل همیشه جالب وجامع وزیبا نوشتید تشکر فراوان بخاطر اطلاع رسانی همیشگی شما

kio گفت...

سلام بابك
يك سوال، كي مي شود خبر مرگ خامنه اي را بشنويم؟

باران گفت...

سلام آقای داد عزیز
خیلی ممنون از مطلبتون. خیلی دلم می خواست در موردچاوز بیشتر بدونم.پاینده باشید.خیلی دوسستون دارم.