۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

دستگيري موسوي و كروبي «خودكشي حكومت» است!

خبرهاي رسيده از تلاش حكومت براي «يكسره كردن» كار سران جنبش سبز در همين ساعات آينده حكايت دارند. با اينكه تاكنون عدم برخورد با سران جنبش تنها ريسمان نجات حكومت از خشم انقلابي ملت معترض بوده است و تقريبا" همه معتقدند دستگيري موسوي و كروبي «خودكشي قطعي» حكومت خواهد بود. امروز در مجلس قانونگذاري كشور(!) نمايندگان ارزشي و وكيل الدوله هاي تحميلي به پارلمان، با اوباشي گري و به شيوه اراذل سانديس خور بسيجي، جلوي تريبون پارلمان تجمع كردند و با دهاني كف آلوده شعار سر دادند:«موسوي، كروبي اعدام بايد گردند!» تصوير اين اوباشي گري در پارلمان جمهوري اسلامي، در سراسر جهان پخش شده و نشان مي دهد اين حكومت كه قانونگذارانش چنين اوباش هستند، مأموران امنيتي اش چه آدمخواراني هستند؟
اين نمايندگان كه مجلس آنها توسط همين حكومت از «رأس امور» به پايين كشيده شده و توسط دولت احمدي نژاد و رهبر و سپاه بارها و بارها «تحقير» شده اند، اكنون تلاش دارند در مسابقه چاپلوسي و بقا از يكديگر پيشي بگيرند. از طرفي خبر مي رسد قرار است امروز عده اي تحت عنوان «امت حزب الله» در ميدان ارگ تهران تحصن كنند و حكومت را براي اعدام سران جنبش تحت فشارهاي بيشتري بگذارند تا به اين تجمع رنگ «خواست مردمي» بزنند. صداوسيما هم كه تاكنون زمينه چيني هاي مفصلي براي رسيدن به اين هدف كرده است، امروز در بخشهاي مختلف خبري با صراحت از «اصرار مردم براي محاكمه سران فتنه» سخن مي گويد.
دستگاه تبليغاتي حكومت كه از دستپاچگي ناشي از حضور مردم در تظاهرات بزرگ ديروز بارها به لكنت افتاده، از سويي شمار مردم معترض را حدود سيصد نفر(!) اعلام مي كند و از طرفي تمام برنامه هاي خبري خود را به واكنشها به تظاهرات 25 بهمن اختصاص داده است. در حاليكه بيش از چند ده هزار مأمور براي سركوب تظاهرات ديروز به خيابانها آورده بودند.
آنچه امروز حائز اهميت است، جلوگيري از خاموش كردن صداي سران جنبش سبز است. اگر موسوي و كروبي مورد حمله «امت حزب الله» قرار بگيرند و يا توسط مسئولان حكومتي دستگير شوند، ترديد نكنيد جرقه يك انفجار مهيب و يك طغيان بزرگ در كشور زده مي شود. حماقتي كه سقوط اين حكومت را به سرعت بيشتري به جلو مي اندازد. آيا حكومت چنين حماقتي مي كند و آيا دست به اين خودكشي خواهد زد؟ از حالا براي لحظه انتشار خبر تعرض به سران جنبش و كارهايي كه بايد بكنيم، فكر كنيم. آنها تا پاي جان خود و بستگان و فاميل شان با مردم باقي ماندند و همچون ميرزاكوچك خان، امير كبير، مصدق و شخصيتهاي پايمرد ديگر تاريخ اين سرزمين، در اين روزها پناهي جز مردمان آزاده ايراني ندارند. حقي كه اين بزرگمردان بر گردن ايرانيان دارند، نبايد فراموش شود. ما ايرانيان از تاريخ تلخ بزرگمردان خود آموخته ايم و مردم قدرشناسي هستيم. اين را به جهانيان اثبات خواهيم كرد.

۲۹ نظر:

Unknown گفت...

اقای داد اگر این پیام را میخوانید هر چه زودتر اقدام کنید برای برگزاری یک رفراندوم فرا گیر در بین ایرانیان مقیم خارج در باره جمهوری اسلامی. کافی است که این رفراندوم انجام شود و رای قاطع بر ضد جمهوری اسلامی از ان بیرون اید، جمهوری اسلامی چنان اشفته میشود که مجبورا دست از برخی از این تبهکاری هایش بر میدارد.
سعی کرده ام در وبلا گم پیشنهاداتی برای برطرف کردن مشکلات لجستیکی برگزاری این رفراندوم بدهم. خواهشمندم مراجعه و مطالعه بفرمایید.
برگزاری رفراندوم هر چه زودتر کلید اصلی همه مشکلات میتواند باشد.

سرباز جنبش سبز گفت...

بنظر می رسدسران جنبش نباید در لاک دفاعی فرو روندودر خصوص رخدادهای 25 بهمن بیانیه دهند.خصوصا مصادره شهیدژاله.دانشجویان باید به وظیفه تاریخی خود عمل کنند و خواب را از چشم کودتاچیان بربایندو انجمن های اسلامی شایسته است که پیشقراول تداوم خروش 25 بهمن باشند

ناشناس گفت...

کروبی و موسوی را دریابید ! دقایقی پیش عده ای از اراذل و اوباش با محاصره خانه مهدی کروبی ، قصد حمله و تعرض به شیخ اصلاحات را دارند . با تدارک مقدمات قانونی که از صبح در مجلس کودتا شروع شد ، و نمایندگان مجلس بر علیه رهبران جنبش شعار دادند ، جان رهبران سبز در خطر است . لطفاٌ بهر طریق که میدانید ، اطلاع رسانی کنید
FA

شهروندی با هوش متوسط گفت...

متاسفانه همه شواهد نشون میده که رژیم اونقدر درمانده نشده که بخواد دست به خودکشی‌ بزنه. من حتم دارم که آقای بابک داد نمیخواد دل‌ جوونا را الکی‌ خوش کنه، اما امیدوارم که این را در نظر داشته باشن که امید بی‌ پایه به جوونا دادن میتونه مایه سرخوردگی مقطعی اونا بشه. با درود.

شهروندی با هوش متوسط گفت...

متاسفانه همه شواهد نشون میده که رژیم اونقدر درمانده نشده که بخواد دست به خودکشی‌ بزنه. من حتم دارم که آقای بابک داد نمیخواد دل‌ جوونا را الکی‌ خوش کنه، اما امیدوارم که این را در نظر داشته باشن که امید بی‌ پایه به جوونا دادن میتونه مایه سرخوردگی مقطعی اونا بشه. با درود.

گلتا گفت...

بابک عزیز
حضور تفکر محکم شما در این میدانِ سراسر هیجان و گاهی هم ترس، بسیار قابل تقدیر است. مردم ایران این روزها بیش تر از همیشه به درست فکر کردن نیازمندند و البته "امیدواری". که شما هر دو را به ما می دهید.
باز هم سپاس از شما

نیروانا گفت...

دوست عزیز اقای داد بقول یکی از بچه ها که میگفت حمله بهترین دفاعه الان نباید فقط بفکر این باشیم که ثابت کنیم 25بهمن چندنفر بودیم باید رو به جلو باشیم و از دستاورد دیروز به بهترین شکل محافظت و استفاده کنیم.حضور مردم و حساسیت مردم باید حفظ بشه و باید ابتکار عملو بدست بگیریم قبل از اینکه اونا بخوان فکر کنن چیکار کنن ضربه بعدی رو وارد کنیم.باید همه با هم هماهنگ باشیم درست مثل یک هفته گذشته و وظایف تقسیم بشه.خارج و داخل کشور هرکی باید بدونه چیکار باید بکنه.برای برداشتن قدم بعدی نباید بذاریم دیر بشه وگرنه اونا حداکثر استفاده رو برای جمع کردن ته مونده نیروشون و ضربه زدن به ما میکنن.بفکر قدم بعدی باشید هرچه زودتر

ناشناس گفت...

اینهمه انرژی بدون جهتمندی و برنامه ریزی هدر میره. کی میتونه اعتراضات رو هدایت کنه؟ الان هم که مردمو تو دام تصاحب شهید انداخته اند. در حالی که به حکومت اصلا نباید اجازه ریختن خون حتی یک هموطن و یا یک اعدام رو داد.

ناشناس گفت...

مردم نیز سر کوتاه امدن ندارند و هر ازگاهی ففانی برمی کشند که به گوشهای شنوایی هم می رسد. این اول راه است. این که مشخص شود کدام یک خسته و کوفته از این جدال طاقت فرسا پا بیرون از میدان مبازره می گذارد به نظر نمی رسد که به این زودی ها باشد. شاید سبزها و طرف مقابلشان در دلشان می گویند بجنگ تا بجنگیم. زمانی که جنگی در می گیرد نتیجه از چند راه ممکن خارج نیست. یکی شکست می خورد و دیگری پیروز، یا هر دو به صلح مشخصی می رسند. نکته این جاست که در جنگ دولت و مردم اگر مردم پیروز مبارزه شوند که هیچ، اما اگر حکومت مردم را خسته و خانه نشین کند واز تغییر نامید و شکستان بدهد . این سوال مطرح می شود که حکومت بر یک ملت شکست خورده، نا امید و سر درگریبان چه کیفتی دارد؟

ناشناس گفت...

بايد با تجمع اطراف منزل اين دو عزيز همراهشان باشيم و لشكر كشي شعبان بي مخ ها را بي پاسخ نگذاريم

ناشناس گفت...

رهبران جنبش را تنها نگذاريد

ناشناس گفت...

بنا به گفته رییس جمهور شبتاب و محبوب، آب رو بریزین همونجا که میسوزه

kianush گفت...

خیلی ممنون بابک جان از اطلاع رسانی درست میگویید برای دفاع از موسوی و کروبی باید هر چه زودتر وارد یک حرکت هجومی شد. علاوه بر خطری که موسوی و کروبی را تهدید میکند، احتمال دارد این چند صد نفراز هموطنان شجاعی را که دیروز بازداشت کردند به بهانه راهپیمائی "مسلحانه" بر ضد نظام ولائی، به عنوان محارب و منافق و سلطنت طلب بی سر و صدا اعدام کنند و از مردم انتقام بگیرند. اینها هر چه دلشان میخواهد میگویند و میکنند. نه ازخدا میترسند و نه از قانون، این دو عامل حیاتی که جوامع انسانی را از جرم وجنایات و گناه دورنگاه میدارد برای اینها چیزی جز ابزار حفظ قدرت نیست.
امیدوارم مردم غیرت نشان دهند و صحنه را خالی نکنند. باید هر چه زودتر، منسجم تر و گسترده تر وارد عمل شد و حکومتی که این چنین آشکارا مشروعیت سیاسی، ملی ومذهبی خود را از دست داده کنار زد . کسانی که کشور را ورشکست ، خانواده ها را داغدار، روشنفکران را زندانی یا فراری، کارگران را فقیر، جامعه را بیمار و میلیونها جوانان را بیکار و معتاد کرده اند، جایشان بر مسند قدرت نیست و اگر بر سر دار نباشد در زندان یا دارالمجانین است.
بهترین هموطنان ما از تمام اقشار جامعه، از زن ومرد پیر و جوان، از تمام کشور ، از کرد، لر ، آذری، فارس و عرب و از تمام اصناف ، از روزنامه نگاران ، کارگران و کسبه، دانشجویان، معلمین و استادان دانشگاه ، روحانیون و روشنفران، هنرمندان قربانی قدرت پرستی این حکومت شده اند. همه را میتوان به اعتصاب با راهپیمایی تا کناره گیری و استعفای مسؤلین ورفراندوم دعوت
کرد.

ناشناس گفت...

آرزو میکنم حاکمیت هر چه زودتر این اشتباه بکنه! موسوی و کروبی زندانی بشن جنبش هم هدفمند میشه هم رهبرانی از درون خود جنبش بیرون میان که خواستشون به خواست مردن نزدیکتره. هم پیام موسوی به مناسبت ۲۵ بهمن و هم مصاحبه اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میر حسین موسوی با بی بی سی واقعا نومید کننده بود! کدوم شعار مردم در یک سال و نیم گذشته برای آقای موسوی این توهم رو ایجاد کرده که اهداف اصلی جنبش سبز رو "احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل" تعریف میکنن؟ یا مشاورشون طوری حرف میزنن که انگار شعارهای ضد حکومتی شعارهای قالب نبوده! انگار مردم غیر از شعار ضد حکومتی شعار دیگه هم دادن!!

Mansur Arshama گفت...

سلام آقای داد، خسته نباشید.
چند روز پیش دوستی آدرس پالتاک شما را به من داد که با علاقه ی فراوان به بحث تان گوش دادم (اولین بارم بود وهنوز مایک ندارم).
متاسفانه اسم گروه شما را به یاد نمی آورم. ممنون می شوم اگر آن را به آدرس زیر برایم بفرستید.
Arshama[at]web.de
با سپاس و درود

بابک گفت...

آقای داد، به شما درود می فرستم
با اینکه دیدگاه من با شما چیزی بین 90 و 180 درجه فرق دارد، اکثر نوشته هایتان را می خوانم و لذت می برم، چون نویسنده ای توانا، و از آن مهم تر یک ایرانی وطن دوست هستید. امیدوارم هیچ یک از گفته هایم حمل بر طعنه و کنایه نشود. چند پرسش را با شما و دیگر طرفداران "سبز" رنگ کردن مبارزه مردم میهنمان در میان می گذارم. من لزوما هیچ خصومتی با رنگ سبز یا آبی یا قرمز ندارم و میدانم که قرعۀ رنگ سبز اتفاقی به آقای موسوی افتاد. مردم ما که دلشان خون است، در یک انتخابات فاسد و فرمایشی، عنصر مخالف احمدی نژاد را گزینه کردند که از شر او خلاص بشوند، و نه اینکه عاشق چشم و ابروی آقای موسوی بودند. حتی خود آقای موسوی هم به مردم تحمیل شده بود، چرا که کار حکومت اسلامی از ریشه تباه ،توخالی و بر مبنای دروغ است. خوب، مردم موجی ساختند و آقای موسوی یا با برنامۀ خود جمهوری اسلامی، یا بدون آن، خواسته یا نخواسته سوار آن موج شدند. پس از بگیروببند و کشتارهای متعاقب دزدی انتخابات در سال 88، بجز از ایستادگی روی موضع و خواست خودشان، حفظ نظام وبرگرداندن ایران به دوران امام سیزدهم خمینی، چه کار برای مردم و پیشبرد خواستۀ آنها کردند؟ آن امام شیاد خونخوار 20-10 هزار نفر زندانی مجاهد را در دهۀ شصت کشت، و آقای موسوی نخست وزیر آن زمان جیکشان در نیامد. من یک فرد خدا نشناس هستم، ولی ازخون یک یک آن مجاهدین در بند دفاع می کنم. مردمی که من و شما به آنها افتخار می کنیم، پریروز 25 بهمن فریاد می زدند: استفلال، آزادی، جمهوری ایرانی. مردم اصلاحات نه، دگرگونی می خواهند. این نظام اصلاح پذیر نیست. آقای موسوی امروز در این راستا کجا ایستاده اند؟
پرسش دوم: شما از خودکشی جمهوری اسلامی ناراحت می شوید؟ با شناختی که از شما پیدا کرده ام، گمان نمی برم. من دلم نمی خواهد یک مو از سر آقای موسوی کم بشود، ولی اگر به گفتۀ شما "عدم برخورد با سران جنبش تنها ريسمان نجات حكومت از خشم انقلابي ملت معترض بوده است" شعور سیاسی من اینجا ست که بوکساوات می کند. چون من و شما که خواستار "نجات حکومت" نیستیم، واگر برخورد با این دو مرد که امروز شریف شده، بسوی مردم آمده اند، آن "ریسمان نجات" را قطع می کند، کجایش بد است؟ مگر زبانم لال، خون آقای موسوی رنگین تر از آن 20-10 هزار نفری بود که بالا تر گفتم، یا همین خونی که پریروز ریخته شد؟ من آقای موسوی را با وجود خطاهای گذشته شان، شاید برای خوش سیمائی خودشان، شاید به خاطر شما هم میهنانم دوست دارم، ولی نه بیشتر از ایران. نه به بهای نجات جمهوری اسلامی. می خواهم سر به تن اسلام و جمهوری اش نباشد که میهن مرا به خاک و خون کشیده و سیاه کرده است. اگر ده هزار میر حسین موسوی از بین بروند و ایران آزاد بشود، به جدش قسم که می ارزد. نکتۀ وحشتناکی که مرا پریشان می کند آنست که مبادا همین آقای موسوی نقشۀ خود ج. اسلامی و معلم های اروپائی شان باشد. آنوقت ببینید از کجا خورده ایم.
بگذاریم خامنه ای بدزدد و دروغ بگوید و به مردم انگشت تهدید نشان بدهد.بگذاریم آن مردک حقیر هالۀ نوری بدزدد و دروغ بگوید و به مردم توهین کند. بگذاریم شترهای مجلس اسلامی دهانشان کف کند و با صورت های کثیف و یقه های چرکین مانند اراذل و اوباش شعار اعدام موسوی و کروبی بدهند. بگذاریم سرداران ارتش خیکی و کثیف و ریشو و خالی بند باشند. بگذاریم مردم ببینند که ایران در مصرف مواد مخدر خانمان برانداز و اعدام می تواند مقام نخست را در دنیا کسب کند. بگذاریم زن ها از خواندن و رقصیدن، پوشیدن لباس مورد دلخواهشان و رفتن به استادیوم های ورزشی محروم باشند. بگذاریم مردم خوار و ذلیل و بیکاروگرسنه بشوند، کلیه هایشان را برای گوشت و نان بفروشند. بگذاریم صد ها هزار زن و دختر ایرانی در ایران و ترکیه و امارات تن به خود فروشی بدهند. ولی هر طور شده نگذاریم بلائی سر آفای موسوی بیاید، چرا که آنموقع خشم انقلابی مردم پدیدار میشود و کار به جای باریک می کشد. مگر قرار است جمهوری اسلامی ایران و حکومت را در سینی مهر و محبت با شاخۀ گل به مردم ایران پس بدهد؟ مرد و زن ایرانی چقدر و تا به کی از سربازان امام زمان کتک بخورند؟ این معادلۀ سیاسی شما مرا گیج می کند.

Kianush گفت...

دنیا امروز شاهد صحنه ی شرم آوری از اوباشگری نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران بود. ازدشمنان گرفته تا دوستان, و از ترک، و عرب و تاجیک و افغان و سایرملتهائی که برای ایران و ایرانیان احترامی قائل بودند همه و سخنان رئیس جمهور پیشین امریکا که ایران را کشور یاغی خوانده بود به یاد آوردند.
من اگر نماینده ی مجلسی بودم که به این صورت اسفناک آبروی ملت ایران را جلوی چشم جهانیان میبرد، فردا صبح، اول وقت از مجلس شورای اسلامی استعفا میدادم, وعلتش را نیز مینوشتم:
"اوباشگری وتهدید به قتل دو نفر از شهروندان ایرانی در صحن مقدس مجلس".
نه فقط برای اینکه آقایان کروبی و موسوی از خدمتگزاران رده ی اول کشور و رهبران مورد اعتماد و علاقه ی مردم هستند، بلکه به خاطر اینکه مجلسی که نمایندگانش به جای نظارت بر قانون و ایستادگی در مقابل قانون گریزی، با کمال وقاحت شهروندانش را به قتل تهدید میکند مجلس اقلیت کوچکی از اراذل و اوباش است، نه مجلس مردم شریف و نجیب ایران، هر چند که شاید عده ای از همین مردم از روی نا آگاهی و فریب خوردگی به بعضی از همین اوباشان را ی داده باشند.
به تعدادی از نمایندگان که با وجود نا رضایتی، تا بحال از روی مصلحت یا احساس مسؤلیت به کارشان ادامه داده اند, باید یادآور شد که امروز دیگرمصلحت نیست در این خیمه شب بازی
ننگین شرکت کنند. بحران جامعه ی ایران را در بر گرفته است، و دیر یا زود مردم نا اهلانی که امروز آبروی ایران و ایرانی را میبرند کنار خواهند زد و از نمایندگانشان جواب رفتار امروزشان را خواهند خواست. نمایندگانی که هنوز برای مردم ایران احترامی قائلند کاری نکنند که پاسخی برای جواب به سوالات فردا ی مردم نداشته باشند.

دارا گفت...

اقای داد عزیز
بنظرم بهتر بود که نام میرزا کوچک خان را در کنار بزرگانی نظیر امیر کبیر و دکترمصدق قرار نمیدادید.
با پوزش

ناشناس گفت...

ممنون
هیچگاه مصاحبه های قشنگ در بهبوهه سرکوب رژیم با خبرگزاری ها فراموش نمی شود.
زنده باد پیروزی حق بر باطل

ناشناس گفت...

من دو امید دارم:
1- موسوی و کروبی گام بعدی را سریع بردارند و دوباره ابتکار عمل رو به دست بگیرند
2- اگر اینکار رو نکنن بهتر که زندانی بشن و حکومت مجبور به پذیرش مسئولیت زندانی کردن مخالفان بزرگ خود بشود. الان هم اسمش اینه که آزادند، وگرنه همش در کنترل و حبس خانگی و محدودیت هستند.

ناشناس گفت...

اقایان موسوی و کروبی می بایست تاریخ بعدی جهت تظاهرات مردم هر چه سریعتر اعلام نمایند .

eshgh گفت...

ملت عزیز وقهرمان . روز اول اسفند با مشتان گره کرده وبا فریاد مرگ بر دیکتاتور ومرگ بر خامنه ای
به حگومت ولایت فقیح خاتمه میدهیم .پیش به سوی ازدی

ali گفت...

خامنه ای کارت تمام است ملت ایران برخاستند حالا جنازه ات را باید از بیت رهبری هول بدهند تا بهشت زهرا یکشنبه 1 اسفند هرچه این 30 ساله خورده بودی از حلقومت بیرون می کشیم

sasi- amol گفت...

ج.ا.با حصر آقای منتظری از ایشان قهرمانی ساخت که مردم تمام خطاهای
قبلی اش را نیز بخشیدند.بی شک چنین تغییر نگرشی از سوی مردم در مورد آقای موسوی نیز رخ خواهد داد.

سبز اندیش گفت...

اين ترسوهاي بزدل هنوز نفهميده اند که انسان را ميشود حصر کرد ولي انديشه را نميتوان حصر کرد.چنان با ذلت شما و همفکرانتان را به ذلت ميکشانيم که روزي صدبار آرزو کنيد کاش خودتان صحنه را زودتر خالي کرده بوديد.هموطنان روز 7 قربانيان 25 بهمن خيابانهاي ايران منتظر شما هستند
فراموش نکنيم که هر چيزي از جمله آزادي بهايي دارد که ما بايد آنرا بپردازيم نترسين نترسين ما همه با هم هستيم

کوروش- اصفهان گفت...

به ولای علی بلایی سرشون میاریم در روز یکشنبه که روزی صد بار از این کارشون پشیمون بشن .حتما بهانه هم درست کردن . ولی سید علی همسفر بن علی اینو خیلی اشتباه کردی. برای نابودی شما حتی مردم صلوات و گوسفند دارن نذر میکنن .بتون نشون میدیم

ناشناس گفت...

ای وای بر ما که چه نشستیم.... !!!!!!!!

شکاک گفت...

آقای داد و دوستان عزیز خواننده احتمال اینکه موسوی و همسرش اصلا در منزل خودشان نباشند و در یکی‌ از زندانهای مخفی‌ در همان منطقه پاستور نگهداری شوند بسیار است. باید هوشیار بود و فریب سخنان جنتی شیاد و شرکایش را نخورد. خواهان آزادی موسوی و کروبی شویم!

kazem-tehran گفت...

همه چیز در ۱ اسفند خلاصه نشده ،
میخواهند جنبش را عقیم کنند
جمع بشیم جلوی خانه موسوی و ضرب شست نشون بدیم
موسوی را از حصر باید خارج کرد