۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

جمعه سبز ابراهيمي؛روز ايران است!

ديكتاتور ادعاي خدايي دارد! بت شكنان بيائيد!

به قديمي هايي كه هنوز معتقدند امام گفته حفظ نظام از اوجب واجبات است، بگوييد اين نظام ديگر هيچ نشاني از آن جمهوري اسلامي ندارد و برايشان شرح دهيد كه حالا «نظام»؛ يك ديكتاتوري فرعوني و نمرودي است كه علاجش فقط سقوط است و بس! چاره تمام آزمندان قدرت طلب كه كاخ رؤياهاي حقيرشان را بر جنازه مردم بنا كرده اند، از فرعون تا هيتلر و صدام سقوطي هولناك بوده و هست. هرگاه پاي"حرص عريان" و "طمع زننده" قدرتمنداني مثل صدام يا آقاي خامنه اي وسط مي آيد و هنگامي كه عطش امثال آنها براي تصاحب "قدرت فوق مطلقه" و "حكمراني خداگونه" از پرده بيرون مي افتد، هر انسان موحد و يكتاپرستي هوس كافري اين خدايان زميني را مي كند، آنچنان كه هوس كفرش در دل ملت ايران هم افتاده و عاقبت به خروش و طغيان بر آمده ايم! سالياني مي شد كه من هم مثل تويي كه خواننده اين سطرهائي، آرزو داشتم"بنده نافرمان" اين خداي خودخوانده مستكبر و متفرعن باشم! اما دست و پاي همه ما به زندگي نه، به توهم زندگي بند بود و خوف داشتيم كافريش دامان معاش نيم بند و سرنوشت خانواده بيگناهمان را بگيرد! آقاي خامنه اي، خداي ناعادل و جباري است و سربازانش هم گروگانگير و متجاوز و حقيرند! حتما" شنيده ايد كه ساعتي پس از صدور بيانيه مهم آيت الله العظمي منتظري خطاب به علماي اسلام، نوه هاي اين مرجع آزاده را به گروگان گرفته اند و موج دستگيري (گروگانگيري) اعضاي فعال يا غيرفعال خانواده سياسيون به راه افتاده ! اما حالا زمانه سكوت در برابر جباران نيست. آقاي خامنه اي خداي ناداني است زيرا نصيحت ناپذير است و حتي دوستان مشفق و دلسوزان و پايه گذاران جمهوري اسلامي را هم به جرم خيرخواهي براي آرمانهاي انقلاب و امام عقوبت مي كند، به زندان مي برد و حذف مي كند! او نادانترين كسي است كه داعيه خدايي كرده وگرنه دانسته و ندانسته عمر حكومت خود را كه ميراث همان انقلاب بود، با سركوب ياوران انقلاب ٥٧، يعني مردم كوچه و بازار كوتاه نمي كرد! سالها بود هرچقدر داعيه خداوندگاري و حرص قدرت طلبي در رفتار و گفتار آقاي خامنه اي بيشتر نمايان مي شد، وسوسه هاي شيطاني(!) امثال تو و من هم براي عصيان عليه اين خداي تازه بيشتر مي شد و از صميم قلب مي خواستيم اين افتخار زودتر نصيبمان شود كه "بنده طاغي و عصيانگر" اين خداوندگار خودخوانده باشيم. مي دانم كه ديگران هم بارها همين آرزو را داشته و هوس كرده اند كه به سوي اين خداي تازه "غزل كفر" بخوانند و بر تنديس اين شيطان مجسم خونريز، ريگي بياندازند و "رمي جمره"اش نصيبشان بشود! هنگامي كه تشنگي معظم له(!) را براي شنيدن تملق و چاپلوسي بندگانش مي بينيم،يا اداي جباريت مضحك او از جباريت و اقتدار الهي را مشاهده مي كنيم، آن هوس دوباره در من و شما زنده مي شود كه اين بت را بشكنيم و كفرش بگوئيم. مي دانم كه ما بي شماريم و اين بت شكني، احساسي شخصي نيست و آرزو و آمال همه ماست، چون همه ما از شرك بيزاريم و پرستش "خداي زميني" را شرك مي دانيم. اين آرزو يا طاعت و عبادت بت شكنانه را در ميان تيره هاي مختلف ايرانيان ميتوان ديد كه حالا دارند يك به يك عملي اش مي كنند؛ هر كس به زباني. ببينيد چه رقابت نيكي ميان نخبگان براي نوشتن نامه هاي سرگشوده و رسواساز به ساحت اين خداي تازه در گرفته است؟ از نوانديش ديني(دكتر سروش) تا شيعه سابقا" تندرو و ولايي(محمد نوري زاد)، هر كدام هوس رمي جمره داشته اند و اين عجب نيست. هوس «رمي جمره» و شكستن اين بت مجسم، در هر دلي كه يكبار به يگانگي و يكتايي خدا ايمان آورده است، جوانه مي زند و از دل بيرون نمي رود تا چاره اش كند! هوس كفر اين خداي تازه بسياري را راهي قبرستان كرده و بسياري را مقيم زندان! اما آنان مانند «ابراهيم در آتش» در جوار آرامش و لطف خداي يكتا نشسته اند و اين مائيم كه فريضه ابراهيمي خود را معطل گذاشته ايم و اگر با هم يكدل باشيم، شايد مهمان همين دنيا و زير سايه خداي يگانه زندگي كنيم و عزتمند بمانيم وگرنه ما را هم راهي مي كنند اين اشغالگران، سربازان شب. هوس انجام اين فريضه ابراهيمي، خانواده ما را نه به زندان و قبرستان، كه به آوارگي و خانه به دوشي و خطر كشاند و بسياري را به مهاجرت فرستاد، كه به رغم سختي هايش، رنجي شيرين دارند. در اين سفر دائمي كه شبيه حج در وطن است، گويا به مناسكي رفته ايم براي شكستن بت مجسم استكبار و شرك كه مسلط بر زندگي ما و شما شده است. ٩٤ روز است دستگاه امنيتي و اطلاعاتي اين خداي جبار را به سخره گرفته ايم و بت حقير «ارعاب» در اين بتكده را تحقير كرده ايم. در عجبم كه هنوز عده اي براي اداي سنت توحيد ابراهيمي، به مكه و صفا و مروه مي روند! در حالي كه "شرك زنده" اينجاست و ادعاي خدايي اش به آسمان بلند است! در عجبم كه برخي موحدان، اين بت را وا مي گذارند كه خون عزيزانمان را بريزد و براي اداي فريضه "رمي جمرات" و سنگباران شيطان، تخته سنگي در سرزمين عربستان را به نشانه شرك شيطان سنگباران مي كنند! فريضه ابراهيمي يك هوس گذرا و شخصي و انتزاعي نيست و نسيم اين خواسته الهي، روح بسياري از مردمان را هم نواخته و مصفايشان ساخته است. اينك "فصل بت شكني" فرارسيده و فرصت بي نظيري مهيا شده است. حالا در ميان "ابراهيميان" ملت بت شكن ايران آنقدر ابراهيم و هاجر و مرد و زن ميدان عمل هست،و آنقدر پتك و تيشه و تبر هست تا خداوند، آن "روزي دهنده بزرگ" به بندگان شايسته اش، به "ابراهيميان زمان"،سهمي و فرصتي براي بت شكني ببخشد. «روز ايران» يا جمعه سبز، فرصت مهياست تا ستم خداي خودخوانده را ريشه كن كنيم كه مي كنيم. شك نكنيد بارگاه پوشالي اين نظام غير الهي، چنان با دعاي سوخته دلان و نفرين بازماندگان از پاي بست سست شده، كه حتي فرياد منسجم ما آن را فرو مي ريزد. تبر ابراهيمي ما براي بت شكستن، لباس سبز ماست. پرچم ياحسين سبز ماست. اتحاد ماست. پرچمها و علم هاي سبز ايام محرم و عاشوراهاي ماست. سبزي حضور يكدل و محكم ماست.پس بت شكنان جا نمانيد، چشمان ندا هنوز به ما خيره است. و چشمان نداهاي مظلوم ديگر،...! فردا را به نام «روز ايران» ثبت كنيم! تا حق،يا حق!

۵۹ نظر:

ناشناس گفت...

بابک! اینو به همه بگو که اگر پارچه یا لباس سبز ندارند بپوشن، اصلا نیاین چون اون وقت به مثابه طرفداران حکومت جلوه می کنن و رنگ سبز بقیه رو کمرنگ نشون میدن.

شیلا گفت...

آی ای مسافران سپیده،
بر مسیر سبزتان آلاچیقهای سرخ قد برافراشته اند.
شاخه های نور انگار بر پایتان، شرم زمین را بوسه میزنند.
این قصه گفتنی است.
"بت شکنیتان" شنیدنی..

ناشناس گفت...

شاید 27 شهریور تکرار تاریخ 17 شهریور باشد تاریخ همیشه نکرار شده شاید فردا هم تکرار شود

ناشناس گفت...

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزیست قفسی ساخته اند از بدنم

ناشناس گفت...

سلام بابک جان.خدا تو را حفظ کند و از شر نمرود زمانه دور بدارد،این پستت وجودم را تکان داد...تا کنون اینگونه به ماجراننگریسته بودم...یک خواهش داشتم لطفا هر وقت که پستی منتشر میکنی،نسخه پی دی اف آنرا هم بگذار تا ما آنرا دانلود کرده و برای دوستانمان که در ایران هستند و نمیتوانند سایت تو را بخوانند با ایمیل ارساب کنیم.
و مکرو و مکر الله،الله خیر الماکرین

ناشناس گفت...

بي شک کساني که در راه حقيقت خود را به خطر مي اندازند از جانب پروردگار حمايت خواهند شد ميبينم که همه يکدليم براي پذيرايي از آزادي و عدالت و قلبم ميگويد بزودي آزادي مردم وايران را خواهيم ديد

شريعت گفت...

ايراني ز سر كن خواب مستي/بر هم زن بساط خودپرستي
كه چشم جهاني سوي تو باشد/چرا از پا نشستي
در اين شب، سپيده نا دميده/تيغ شب به خونش بر كشيده
اميد چه داري ازين شب/ كه در خون كشيده سپيده
***
تيغ بر كش آذرفشان/نغمه ها را تندري كن
در دل شب رخ برفروز/كار مهر خاوري كن
از درون سياهي برون تاز/پرچم روشنايي برافراز
تا جهاني از تباهي وارهاني/نيمه شب را تيغ بر دل برنشاني
با خواري در روزگار، ننگ باشد زندگاني/مرگ به تا چنين زندماني
اي مبارز،اي مجاهد،اي برادر/ دل يكي كن،ره يكي كن بار ديگر
راه بگشا سوي شهر روشني ها/روزگار تيره گي ها بر سر آمد

ناشناس گفت...

این سید علی بدبخت هی خودش را با علی مقایسه میکنه یمی نیست بگه علی روزی 5 وعده نماز در مسجد محل میخوانده حالا این حجت الاسلام علی گونه در قصر خودش قایم شده علی وار بیا برای مردم نماز بخون دروغ شاید بگه ما را میکشند خب مگر عمر و عثمان وعلی را نکشتند پس اگر تو خلیفه هستی بیا نماز بخون حتا معاویه هم امر هم همه خلفای اسلام مجبور به ادای نماز در جمع هست
اقا بابک زنده باشی مواظب خودت باش بنویس که علی باید نماز بخونه

ناشناس گفت...

وحده لا الله الی هو...طلایه دار فردا روز رنگهاست..روز بپاخاستن فرزندان ایرانی است که ایرانی را بت پرست نمیخواهد...فردا روز تولد رنگین کمان است.

مریم گفت...

بابک جان مثل همیشه عالی بود
نه تنها من بلکه برادرم هم روز جمعه میاد تا ایران سبز بشه
البته من سعی میکنم چندتا اعلامیه هم اینجا (فردیس-کرج) پخش کنم که تا حد امکان بقیه رو هم آگاه کنم و به بسیجی های اینجا هم نشون بدم که خیالشون خیلی هم نباید راحت باشه!
خدا نگهدار شما و خانوادتون باشه
مرگ بر خامنه ای جنایتکار و مذدوران خونخوارش!

m.d گفت...

من یک سبز اندیش هستم اما شرمنده ام که شما این گونه حرف می زنید . علی خامنه ای نمی گذارد نظامش به دست مردم بیفتد چون در مخیله اش می خواهد این نظام را به دست امام زمان بسپارد . شاید اگر آدم کشی هم شده است او بی اطلاع بوده است . چرا دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را داد. کمی تامل کنید . از طرز نوشته های شما معلوم است جناب عالی پول می گیرید و قلم می فرسایید.خواهشمندم کمی در نوشته های خود تامل کنید چرا که با این لحن شما سبز اندیشان هم دیکتاتور اندیش می شوند. ما خون دادیم تا به این جا رسیدیم خواهشمندم این مطلب را ویرایش کرده و زحمات ما برای اصلاحات را خراب نکنید. مشکل ما با کسانی است که خیلی از آقای خامنه ای تنگ نظرترند و زیر پوست این نظام پنهان شده اند و هر از گاهی چون آتشفشان سر بر می آورند که نمونه اش احمدی نژاد و باند مافیایی اش است. بعید نیست با این لحن تان چهار روز دیگر همه را به یک چوب برانید و موسوی . خاتمی را هم محکوم کنید.

ناشناس گفت...

آفرین بر شجاعتت بابک جان
فردا همه با هم یک صدا فریاد میزنیم:
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

ناشناس گفت...

مرگ بر ديكتاتور

داريم روزشماري ميكنيم براي انداختن بت بزرگ كه هر چي فك ميكنم بزرگي توش نمي بينم

فردا روز سبزها روز ايران

بابك جان مهدي زهرا پشت و پناهت

ناشناس گفت...

دعای همه ما پشت سرته، حال میکنم 94 روزه این اطلاعتیها رو اسکولشون کردی، احتمالا بد جوری شاکی اند از دستت، شرط میبندم از الان متن اعترافاتت رو هم نوشتن فقط دنبال خودتن بیای بخونیش واسه مردم.
اگه این جمعه هم اتفاقی واسشون نیفته غمی نیست، این بت دیگه یه ترک اساسی برداشته.
"غیر قابل مرمت"

ناشناس گفت...

بابك جان خيلي نگرانم اگر مردم پر شور شركت نكنند اينا خيلي پر رو مي شن روز روشن 3 ميليون و خس و حاشاك ناميدند حالا اگر مردم نيان يا كم بيان چه ها خواهند گفت.؟؟؟؟

پیمان گفت...

درود بر ابراهیمیان بت شکن!ا

مهدی گفت...

فردا پایان رژیم کودتایی-نظامی جمهوری اسلامی را اعلام خواهیم کرد

nina گفت...

درود بر شما
سبز باشید

ناشناس گفت...

matnet binazir bood mamnoon.doaie hameie ma hamishe bahate.

ناشناس گفت...

dorod be shoma lotfan in aghaian ra ziad bozorg nakonid mage inha kiand mage az shoh iran ba an hokomat modern va bozorg va iransaz nabod faghat be khater nabod azadi siasi majbor be tark vateni shod ke be an va mardomash ashghe mivarzid pas inha hame khohand raft tavast hamin javanan aziz motmaen bashid hata sepah ham be moghe va sar vaght be javanan khohad paivast joda az chand nafar hame anha az mardom iran ke aftekhar jahanian hastand pas natarsid va biaeid kasi ke 8sal az vatan khod defae karde hargez bar sar mardom khod nemikobad

امین گفت...

درود بر شما بابک گرامی. این شاید بهترین و در عین حال آخرین فرصت ما باشد تا نگذاریم مارهای ضحاک، اژدهاوار جان و مالمان را بیش از این ببلعند. باید نشانشان داد که دیگر نمی خواهیم بردهء عقیده های قرون وسطایی آنان و وسیله ای برای رسیدن به اهداف خیال پردازانه شان باشیم.
جناب m.d کاملاً از نوع اتهامتان مشخص است که سبز اندیشید، اما گمان کنم سبزی اندیشهء شما کمی متمایل به لجنی باشد. مرد مومن، دوره "پول می گیری و می نمویسی " به سر آمده! سر ما سر آزادگان است؛ البته که فردا اگر موسوی و کروبی هم خواستند از زیر خواست مردم شانه خالی کنند، روبرویشان میاستیم. زمانهء قهرمان پروری و خدایگان آفرینی به سر آمده آقا! نمی خئاهید بیدار شوید ؟

ناشناس گفت...

فردا اغاز
راهی به ازادی و سربلندی
راهی به غرور و شرافتمندی
راهی به سعادت و خوشبختی
راهی به زندگی و سبزی...
است.
امیدوارم فردا بیایم و همه دیده و شنیده هایم را برایتان بنویسم...
ولی این را بدانید که ما بیشمار به شما افتخار میکنیم و بیشمار دوستتون داریم...

شاهد بهار گفت...

رژیم در هر مقطعی حول و هوش یک شعار[از جمله شعار برای فلسطین ] به کشتار داخلی و تروریسم خارج از ایران ادامه می دهد که باید این شعار را از آن گرفت و همانطور که خودت نیز به زیبایی اشاره کردی، روز قدس روز ایران است. فلسطینیان بی آینده فقط با صلح می توانند به آرامشی تاریخی برسند.

اگر به درون برگردیم، خانه مان را باید با مرزبندیهای به موقع و نسوزاندن مرحله مبارزاتی گردگیری کنیم. انسان مبارزی مثل تو که شور انساندوستی و ایران پرستی وجودش را با سرعتی غیر قابل باورصیغل داده است، باید به این موضوع توجه داشته باشد که این لوکوموتیو در سیاستمداران دیگراین جنبش نیست. در رسالت توست که با ظرافت اما قاطعیت با آن برخورد کنی تا چشمهای امید مانند سالهای پیش کور نشود. حمایتت به گونه ای باید باشد که دود بریدن این سیاستمداران در هر مرحله ای از مبارزه، به چشم تو و ملت ایران نرود.

چند مثال تاریخی :
خاتمی انسان باثباتی نیست. خدا کند که تا آخر بکشد اما خودت بهتر میدانی که اگر در زمان ریاست جمهوری اش سازش نمی کرد، پرونده رژیم ساده تر بسته می شد. چرا که امروز، پاسدار تیر خلاص زنی مثل احمدی نژاد کفه خامنه ای را سنگین تر نمی کرد.

با احترام به موضع گیری اخیر موسوی، اگر به فیلم های انتخاباتی او دوباره نگاه کنی، وقتی از خمینی و راه امام صحبت می کند، در چهره اش مریدی او را می بینی. نمی شود از منتظری صحبت کرد اما از خانه نشینی او به دست خمینی چشم پوشید..
منتظری در اعتراض به کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 که با فتوای خمینی انجام شد، حقوق شهروندیش را از دست داد. زندانیان سیاسی که تنها جرمشان عدم ابراز انزجار از باورشان بود.
ملت ما به پا نخاسته اند که به راه امامی بروند که جز ویرانی و کشتار چیزی از خود به جای نگذاشت
آری برادر چشمه آلوده است.

کروبی اما کروبی سابق نیست. اگر ادامه دهد، طلا می شود. باید تا زمانیکه بر موضع خود پا فشاری می کند، حمایتش کرد. اما رهبریت جنبش باید در سمت و سویی باشد که خودت داری می روی.. . خدا تو را حفظ کند تا خورشیدی را که نوشیدی در آیینه ببینی.

این سیستم که امروز خونخواریش بر زمین و زمان عریان گشت، 30 سال است که خون می مکد و تنها اصولگرایان نیستند که سرپا نگه اش داشته اند. اتفاقا آنهایی که دم از اصلاحات زدند، سالها با به نعل و میخ زدن، یک اپوزیسیون آبکی ساختند که بیچاره ملت هربار گولش را خورد و با لبخند خاتمی و دلالی رفسنجاتی در هر مقطعی به خاک نشست.

ام الفساد این رژیم قبل از خامنه ای، رفسنجانی است. او تنها کسی است که هنوز قادر است حرکت مردم را به گونه ای فرصت طلبانه در جیب رژیم بریزد. اگر به سخنرانی های آخرش توجه کرده باشی ، شعار انرژی اتمی که قلب تپنده احمدی نژاد است را مرتبا تکرار می کند. و با این کد می خواهد به آنها بفهماند که همچنان به دلالی تاریخی خود پایبند است.

اگر به روند تکاملی خودت هم که شده نگاه کنی، می فهمی که هوشیارانه و با ظرافت می شود جنبش را پاکیزه و تیزتر کرد بدون اینکه به کسی حمله ای شود.

برادر من، امثال سعید حجاریان و ابطحی، چه چیز دیگری مانده که ببازند که اینچنین خود و هوادارانشان را ذلیل می کنند؟ حتی اگر شکنجه شده باشند توجیح کردن آنها در این مرحله از مبارزه انحرافی است. به قول مصدق؛ به توپچی یک عمر مواجب می دهند که در لحظه درست، توپش را در کند. کدامیک ازاین اصلاح طلبان اینکار را کردند؟

روی زخم حجاریان نمک پاشیدن درست نیست، اما تو را به حرمت خانواده ات که با تو در کوچ اند قسم، این ملت را از دست قهرمانان تو خالی خلاص کن... قهرمان کردن این افراد، به بند کشیدن مقاومتی است که خودت داری با چنگ و دندان پیش می بری. اینها در دنیایی که تو و امثال تو در آن سیر می کنند، غباری بیش نیستند.

شریعتمداری جلاد با هدف قرار دادنت در روزنامه کیهان خواست تحریکت کند که همچنان در ایران بمانی. جوابش را خوب دادی اما عزیز من، تو از مداری که باید بگذری گذشتی. هیچ وطن پرستی تو را اگر به خارج از کشور بروی ملامت نخواهد کرد. با این کار می توانی آرزوی دستگیریت را به دل این سیاه دلان بخشکانی. جنبش به انسانهایی مثل تو نیاز دارد. این در همه انقلاب های دنیا سابقه داشته است. خودت اهل تاریخ و کتابی، می دانی..


انسانهایی مثل گنجی در خارج از کشور فقط در فرموله کردن کلمات سیاسی که خودشان هم نمی فهمند درجا می زنند. جای تو خالیست. می توانی پیوندی باشی برای درون و بیرون..

اگر دوست داشتی فقط قطعه کوچک شعری را که برایت در کامنت بعد از این پیام می نویسم منعکس کن تا با خبر شوم که نامه ام را که فقط بین من و توست خوانده ای.
خدا نگهدار تو و خانواده ات.

شاهد بهار گفت...

در تو بشارتی است.
که خورشید را،
در هر سحر، به دیدار گنجشگکان خانه ما، ایران ، فریاد می زند.
تا مادران داغدار،
دوباره عروس حجله گاه نور شوند.
برادرم،
از دور های دور مرا در قدمهای خود ببین.
که لحظه ها را،
چه سبز،
چه سرخ،
با تو کوچ می کنم.

ناشناس گفت...

سلام بابک جان از دیدن نوشته جدیدت خوشحال شدم، کمی‌ صبر سحر نزدیک است، شما عزیزان هم به امید حق با طلوع خورشید آزادی کوچ سبزتان به پایان خواهد رسید. به امید دیدار در ایران سبز. پروردگار پشت و پناهت باد.

مخلص تو محمود

ناشناس گفت...

روزهای پیش از انتخابات ۲۲ خرداد آسمان غرید. امشب، شب قدس هم میغرد.
همین! یک تصادف.

ناشناس گفت...

به شما بابک عزیز

به همه دوستان سبز

ومخصوصا به دشمنان دون ونامرد

باید بگویم که فردا فینال نیست تازه فردا "روز ایران" تازه دور مقدماتی است و تازه اول کار است تازه اولین گام است این بیرقی که بلند کرده ایم هرگز زمین نخواهیم گذ اشت

تا ازادی تا سرافرازی

ناشناس گفت...

بر به کشتیهای خشم بادبان از خون
ما برای فتح سوی بایتخت قرن می اییم
تا که هیچستان نه توی فراخ این غبار الود بی غم را
با جکاچاک مهیب تیغهامان, تیز
غرش زهره دران کوسهامان , سهم
برش خارا شکاف تیغهامان , تیز
نیک بگشاییم
شیشه های عمر دیوان را
از طلسم قلعه بنهان,زدست باسداران فسونگرشان
جلد برباییم
برزمین کوبیم
ور زمین گهواره فرسوده افاق
دست نرم سبزه هایش را به بیش ارد
تا که سنگ از ما نهان دارد
چهره اش را ژرف بشخاییم
ما
فاتحان قلعه های فخر تاریخیم
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
ما
یادگار عصمت غمگین اعصاریم
ما راویان قصه های شاد وشیرینیم
قصه های اسمان باک
نور جاری اب
سرد تاری خاک
قصه های روشن ایام
از زلال چشمه های روشن ایام
قصه های بیشه انبوه,بشتش کوه,بایش نهر
قصه های دست گرم دوست در شبهای سرد شهر
ما
کاروان ساغروچنگیم
لولیان چنگمان افسانه گوی زندگیمان
زندگیمان شعر وافسانه
ساقیان مست مستانه
هان کجاست
بایتخت قرن؟
مابرای فتح می اییم
تا که هیچستانش بگشاییم

ناشناس گفت...

اگر احمدی‌نژاد رو امروز تو راهپیمایی دیدین کفشاتونو به سمتش پرتاب کنین!!!

یادتونه اون خبرنگار عراقی که کفشاشو به سمت بوش پرتاب کرد چقدر محبوب شد؟ پرتاب کفش به سمت رییس‌جمهوری‌های منفور اون‌قدر خوبه که حتی جمهوری اسلامی هم از اون حمایت می‌کنه! پس اگه احمدی‌نژاد رو در راهپیمایی امروز دیدین که جرات کرده اومده بین مردم، کفشاتونو در بیارین و به سمتش پرتاب کنین!!! خیلی حال می‌ده نه؟!!!
.

ناشناس گفت...

Babak Jan Salam,
Ta chand saate digar rouzi tarikhi dar in sarzamin aghaz khahad shod!!!
PISH BE SOYE AZADI
KHODAVAND_E_IRAN ZAMIN NEGAHDAR
FA

Siamak گفت...

بابک جان واقعا قلم شیوایی داری. لب مطلب را ادا کردی. ولی یادمان نرود که بت زاییده بت پرستان است. تا بت پرستی نباشد, بت بوجود نمی آید. یک طرف این قضیه خود ما مردم هستیم که به این آخوندها پرو بال دادیم. یادمان نرود که بسیاری از ما از خمینی بت ساختیم و این فرهنگ بت پروری به دوره خامنه ای ملعون هم انتقال پیدا کرد. ولی خوشحالم که دیگه مردم آگاه شده اند و حنای این جماعت ریاکار و منافق دیگر رنگی دارد. این هم یک دوره از تاریخ کشورمان بود که نتیجه اش آگاهی مردم و دمکراسی برای میهن عزیزمان ایران است. من شخصا یقین دارم که این حکومت جنایتکار بزودی سرنگون می شود, نگرانی من بیشتر از بعد از سرنگونی رژیم است . امیدوارم که این دفعه همه حواسشان را جمع کنند و از چاله توی چاه نیفتیم. من شخصا خواستار جدایی کامل دین از سیاست , تغییرات عمده در قانون اساسی , حذف کامل ولایت فقیه و یک قانون اساسی مبتنی بر اصول دمکراتیک هستم و میدانم که بسیاری از هموطنان هم به این شکل فکر می کنند.
جمعه روزی خواهد شد که تا ابد به عنوان مهم ترین روز در تاریخ ایران ثبت می شود. روزی که بت شکنان به مبارزه با فرعون زمان می روند و همانطور که خدا وعده داده پیروزی با مردم است.

ناشناس گفت...

همیشه دیکتاتورها زورگویان و جلادان در شگفتند که این جمعیت مخالف از کجا سر بر می آورد! با خودشان می‌گویند این همه کشتیم و دلسرد کردیم باز هم بسیاری سر بر می‌‌آورند! آری تنها نگاهی‌ کوتاه کافیست تا بدانی‌ که این جمعیت در درونش زاده میشود بزرگ میشود و شکل میگیرد هر چه بیشتر بکشید بزرگتر میشود این ابتدایی‌ترین قانون سیاستمداری بود اما شما تنها به قدرتی‌ ناچیز بالیدید. امروز وحشت از سقوط رعشه بر اندمتان می‌‌اندازد! به امید ایران آزاد از هر اهریمن و دژخیمی!

ناشناس گفت...

روز ایران مبارک...
من اصفهان بودم من میدان انقلاب بودم خیلی شلوغتر از دفعه های قبلی بود راهپیمایی هم بود البته گاز اشک اور هم زدند و چند بار هم حمله کردند...
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

ناشناس گفت...

بچه ها سلام جرا آقای داد وبلاگش رو آپ نمیکنه ما واقعا نگرانشیم اگه خبری دارین بذارین رو سایت ها و وبلاگ هاتون همه تون هم برای سلامتی اش دعا کنین
خداوندا تمامی آزاده گان و آزادی خواهان این مملکت را در پناه خویش حفظ کن

donya گفت...

خدا قوت مرد خدا. شرفت آسمونی شد. مبارک این پیروزی که مردم به امثال شما هدیه کردن.. روز سبز ایران دیگه مال غزه و لبنان نیست .. مال بابک داد هاست و زید آبادیها و همهٔ با شرف‌ها و با غیرت ها.. ۲۷ شهریور رفت تو تقویم تاریخ ایران.

ناشناس گفت...

شریعتمداری جلاد با هدف قرار دادنت در روزنامه کیهان خواست تحریکت کند که همچنان در ایران بمانی. جوابش را خوب دادی اما عزیز من، تو از مداری که باید بگذری گذشتی. هیچ وطن پرستی تو را اگر به خارج از کشور بروی ملامت نخواهد کرد. با این کار می توانی آرزوی دستگیریت را به دل این سیاه دلان بخشکانی. جنبش به انسانهایی مثل تو نیاز دارد. این در همه انقلاب های دنیا سابقه داشته است. خودت اهل تاریخ و کتابی، می دانی..

ابوبکر گفت...

سلام آقای داد. من ابوبکر هستم. مقالات شما را در وبلاگم میذارم. این ادرس: www.aboobakr.blogspot.com به وبلاگم سر بزنین و راهنماییم کنین. ممنون میشم.
در ضمن من از وقتی که دست راست و چپم رو شناختم دلم میخواست این خدای جدید رو عصیان کرده و سرنگون کنم. ولی خوب خدا خواسته که این خدای احمق با دست خودش خودشو نابود کنه.
والسلام علی من اتبع الهدی

ناشناس گفت...

چند روزه نیستید بابک عزیز !!!

یه مطلب هر چند کوچیک قرار بده تا از دلواپسی در بیاییم.

ناشناس گفت...

آقای بابک داد عزیز منتظر پست جدیدتون هستیم نگرانتونیم

Unknown گفت...

برادر عزیزم نگرانتان هستیم
به وجود شما افتخار می کنم وبا عشق و انرژی تمام به راهمان ادامه میدهیم
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

شیلا گفت...

سبزم به سبزی تو ...

Abri گفت...

َسلام آقای داد و عصر زیبای بارونی تون بخیر.
شاید اگر دیروز نمی رفتم و نمی دیدم و پا به پای جوانه های سبز ایران قدم برنمیداشتم و فریاد اعتراض رو سر نمی دادم باورم نمی شد که این سیل جمعیت مثل موج از هر طرف توی خیابون جاری شده. همه سبز ، همه شور و همه یک صدا. دیدم که چطور طرفداران دولت تمام سعی شون رو کردن تا راهپیمایی رو به هم بزنن و یا به درگیری بکشن. نا خدا گاه و بخاطر تعداد زیاد جمعیت سبز ها در کمال آرامش اونها رو به سمت پیاده رو های بلوار کشاورز هدایت کردن، خیابان در دو طرف سبز شد . سبز سبز سبز. آخرای راهپیمایی خدا هم از شوق گریش گرفت و خیلی از ما هم همراهش به شادی گریستیم. نشونه خوبی بود ، گریه همیشه از سر غصه نیست ، به فال نیک میگیرمش. بعد از راهپیمایی و در ولیعصر و هفت تیر دیدم ترس و وحشتی رو که در چهره تک تک نیروهای کودتا فریاد میزد ، چون نیرویی نداشتن و ترافیک مانع رسیدن نفراتشون شده بود. نفرات رسید ولی زمانی که تقریبا کار از کار گذشته بود و شهر چند ساعتی در دست سبز ها بود با دستهایی برافراشته. دیدم ، هرچی رو که باید می دیدم دیدم، شوق رو تو چشم های مردم دیدم و امید رو تو دستهاشون و لمس کردم انرژی رو از دیروز.
جناب داد خسته نباشید.
مردم سبز ایران خسته نباشید. ثابت کردیم که همگی فرزندان این مادر پیریم.
دیشب این شعر به من خیلی چسبید.

من فکر می کنم
هرگز نبوده قلب من
اینگونه
گرم و سرخ:
احساس میکنم
در بدترین دقایق این شام مرگ زای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می جوشد از یقین
احساس می کنم
در هر کنار و گوشه این شوره زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می روید از زمین
ا.بامداد

بیشتر مواظب سلامت و امنیت خودتون باشید و ما رو از احوالتون بی خبر نذارید. صبح آرامش ایران زمین نزدیک شده ، حسش میکنم.
با آرزوی آرامش و امنیت برای شما.

Kianush گفت...

Babak jan,

Dar entezar-e khabar hastim.
do khatt benevis khiyal-e hame rahat shavad ke salamat va azad hasti, dustan hame negaranand. Khoda negahdar

پیمان گفت...

کجایی بابک عزیز، ما نگرانتیم!، یه خبری بهمون بده !!!ا

با سپاس،
پاینده و پیروز باشی.

ناشناس گفت...

salam bar ghahremane man
doost dashtam farsi type mikardam amma che konam alan moteasefane dastresi be fonte farsi nadaram.
babak e azizam aval az hame kojaei?
dishab sedat por az energy bood va man az sedat energy dobare gereftam.vay dirooz che ziba bood aslan delam nemikhast bargardam khoone bavaret mishe?man mikhastam ta akhare donya bemoonam to bolvare keshavarz va faryad bezanam:
ma ahle koofe nistim pool begirim be eistim ya karrobi dastgir beshe iran ghiamat mishe ya .....
vay babak jan bia va benevis dishab harf zadi va heset ro gofti payamet ro ham dadi vali bia va vazehtar bego ke che nafarmani haei made nazarete bia va rooshangari kon
negaranetam yekami
va delam baraye neveshte hat tang shode.baz baramoon benevis
ya ali

ناشناس گفت...

سلام عمو بابك من آمدم. اين هم گزارش پراكندده اي از روز جمعهء سبز در اصفهان:
http://5pesar.wordpress.com/2009/09/19/es09-09-16/

ناشناس گفت...

درود بر همه رزمندگان به خصوص به خانواده بابک عزیز

درود به رزمندگان که با حرکت خویش بار دیگر خواست خود را برای داشتن آزادی مطرح کردن و لرزه بر جان شب پرستان انداختن. به امید انروز سیاهی محو و موج سبز آزادی در سراسر ایرانزمین رشد نماید. به زودی جشن مهرگان و آغاز مدارس خواب را از چشمان شب پرستان خواهد برد.

بابک جان مواظب خود باش

ناشناس گفت...

سلام بابک عزیز
دیروز غوغا بود واقعا خوشحالم
امید برگشت
راه سبز امید زنده است
به امید پیروزی
قراره امروز یه خبر خوب سیاسی بشنوم
دعا کن
به امید پیروزی
همیشه سبز و جاوید باشی
دوستدار همیشگی تو

ناشناس گفت...

طرح زکات فطریه سبز

دوستان همان طور که میدونین روز عید فطر هر مسلمونی باید برای خودش و افراد تحت تکفلش حدود دو هزار تومان فطریه بده، و در بدترین حالت، اگر فرض کنیم که فقط بیست میلیون ایرانی این پول رو پرداخت می کنن؛ این میشه 400000000000 ریال!!!

معمولا این پول به صندوق های کمیته امداد ریخته میشه، که خودتون میدونین کمیته امداد دست چه کساییه و کودتاچی ها از این پول ها چه استفاده ای می کنن!

حالا
این قضیه چه ربطی به جنبش سبز میتونه داشته باشه؟

از دو طریق:

راه اول که این پول ها رو به جای ریختن در صندوق های کمیته امداد، در صندوق های موسسات خیریه ی غیر دولتی مثل سرای سالمندان و غیره بریزیم که به دست کودتاچی ها نرسه

و دوم این که، تا می تونیم برای پرداخت این پول ها، از اسکناس های خورد مثل صد تومنی یا دویست تومنی استفاده کنیم، و روی همه ی این اسکناس ها شعارهای جنبش سبز (مثل مرگ بر دیکتاتور و ...) رو بنویسم

این طوری در یک روز، دویست میلیون قطعه اسکناس دویست تومانی، یا چهارصد میلیون قطعه اسکناس صدتومانی شعارنویسی شده، داخل صندوق های صدقات ریخته میشه

دولت کودتا هرچی هم زور بزنه نمی تونه این همه اسکناس رو از گردونه خارج کنه، و ضمنا چون این اسکناس ها در صندوق ها ریخته میشن، هیچ خطری برای کسی که اونو تو صندوق میندازه نداره، چون موقع ریختن، کسی از نوشته ی توش مطلع نمیشه!

به نظر من که طرح بسیار جالب و موثریه!

به همه ی دوستان اطلاع رسانی کنین
فرصت زیادی تا عید فطر باقی نمونده!
هر زکات فطریه، بیست برگ شعار سبز!!!...

ایران زمین گفت...

درود بابک جان کجایی خیلی نگرانتم .. امید که هر جا باشی سلامت باشی. شیراز با اینکه خیلی مامور زیاد بود اما ما سعی خودمونو کردیم باشکوه باشه. و باز هم سعی خواهیم کرد حظور پر رنگ تری داشته باشیم

Reera گفت...

آقا چرا آپدیت نمی کنی؟ بیا نگرانمون نکن.
تا پیروزی.
حق نگهدارت

آرمان گفت...

توی دعاهای سحر این ماه همیشه تو رو دعا می کردم . زنده باشی و سلامت ، امیدوارم که زودتر ما از شرمندگی تو در بیایم
V

Fariborz گفت...

Babak Jan Salam,
Khasteh nabashi, Khoda_Ghovat Bisabraneh montazere matlabe jadid hastam.
Khodavand_E_Iran Zamin Negahdar
FA

ناشناس گفت...

در سحرگاه عید فطر هستیم
دو روز است از شما بی خبریم
البته کسی را که به خدا می سپاری مطمئنا خدا هم اورا حفظ خواهد کرد
اما ما بنده هستیم و طاقتمان کم
حال که این محبت و مودت را در دلمان کاشتی باید لحظه به لحظه از تو با خبر باشیم
هرروز باید بنویسی حتی شده یک کلمه
خیل عظیمی از یاران سبز منتظرن
خودت بگو خدا را خوش می آید که اینگونه دلشوره داشته باشیم...؟

ناشناس گفت...

بابک عزیز سلام

لطفا ما را از نگرانی در آر. یک کامنت بگذار تا ما مطمئن شویم از سلامتی تو و خانواده عزیزت.

عنکبوت گویا گفت...

سلام آقای داد من از بروکسل نوشته های شما را میخوانم و امیدم زنده میماند.و امیدم به زنده بودن ایران و ایرانیان .این آخرین نوشته شما مال روز پنج شنبه است امیدوارم که خوب و سلامت باشید مانگران شما و خانواده اتان هستیم.بدانید که برتمام هموطنانتان اثربسیار مثبتی دارید

عنکبوت گویا گفت...

سلام اقای داد از خودتان خبر دهید .امیدوارم که خوب باشید

ناشناس گفت...

سلام
الان دو روز هست كه خبري ازت نيست بابك عزيز؛ اون هم بعد از سبز شدن روز قدس. اگه امروز هم وبلاگت رو آپ نكني نگران سامتي‌ات مي‌شيم. منتظريم.

ناشناس گفت...

هیچ تفاوتی بین شرایط ایران در زمان خمینی و خامنه ای وجود ندارد . ولی قبلی زیرکتر و خبیث تر از این یکیست .
پس سعی نکنید با سفید نمایی قبلی این یکی را نفی کنید. گمان میکردم . زمین نعش دیکتاتور قبلی را قبول نکند . ولی بعدا فکر کردم شیطان هرچقدر پست باشد . در حدی نیست که طبیعت برایش عکس العمل نشان دهد